بریدههایی از کتاب چه کسی از دیوانهها نمیترسد؟
۳٫۹
(۴۲۱)
این زندگی در کل بیارزشتر از آن است که دربارهاش حرفی بزنیم. اما به نظرم دو چیز به آن ارزش میدهد. ایمان به خدا و عشق که وقتی دربارهشان چیزی میشنویم، میخواهیم عق بزنیم. مطمئنم خیلیها با من هم عقیدهاند که زندگی به جز این دو همهاش بیارزش است. اما این دو را خیلیها در نظرمان بیارزش کردهاند
Mathilda
یکی از روزهایی که جر و بحث میکردیم نگار گفت: دیوانه! پدر من و برادرهایم از سیاست و ادبیات چیزی نمیدانند که باهاشان بحث میکنی و خیطشان میکنی.
من هم گفتم: خوب وقتی از چیزی سر در نمیآورند غلط میکنند دربارهاش حرف میزنند.
🌱 آونـב
چرا مفاهیم وجود ما نباید حصاری داشته باشد؟ چرا باید اجازه بدهیم کسی به مفاهیم خوب ذهن ما دستبرد بزند و چیز دیگری جایش قالب کند؟
🌱 آونـב
همهی آدمها دیوانهاند. فقط نوع دیوانگی آنها فرق میکند. شاید همین حرفم کافی است که دیگران بفهمند که خودم چقدر دیوانهام. هر چند که دیگران همیشه میترسند که نکند بهشان بگویند دیوانه اما من ترسی ندارم. حتا از دیوانگی خودم لذت هم میبرم. اگر لازم باشد روی کاغذ مینویسم و پایش را امضا هم میکنم. خودم هم آنقدر جسور هستم که وقتی کسی را میبینم که رفتار و حرفهایش شبیه عاقلها نیست در چشمش زل میزنم و میگویم دیوانه!
من هم که فقط منتظر همین حرفها هستم که قاطی بکنم و دخل طرفم را بیاورم. یک بار هم در مترو با یک زن ولگرد جر و بحث کردم. با موبایلش صحبت میکرد و به طرفش با صدای بلند میگفت که یک شب تا صبح چقدر پول میگیرد. من هم عصبانی شدم و با هم جر و بحث کردیم. بهم فحش داد.
💕Adrien💕
ــ میدانی چرا دوستت دارم؟
ــ نه.
چون به عقیده و تفکراتم کاری نداری. سعی نمیکنی چیزی که خودت میدانی و به آن اعتقاد داری به من تحمیل کنی. من هم سعی نمیکنم که عقایدم را به زور به کسی بخورانم؛ فقط دوست دارم از آنها صحبت کنم. همین.
م.برهانی
شجاعت گفتن ببخشید به نظر من از شجاعت جنگیدن در صف اول جنگ هم بالاتر است.
عاطفه
ما مردها گاهی چنان سیمهایمان اتصالی میکند که بیجهت حرفهای احمقانهای میزنیم و بحث را به جایی میکشانیم که جز آزار زنها سودی ندارد. اما بعدش هم مثل سگ پشیمان میشویم.
کاربر ۱۴۸۲۴۴۷
اما باشد، این بار دیوانگیام را خفه میکنم. لالمانی میگیرم و هیچ نمیگویم. اما تمام افتخار زندگیام این است که دیوانهام. دیوانهی آنم که گیر بدهم به مردمِ الاغ و نفهم و بیشعور. دیوانهی آنم که گیر بدهم به مردمی که به باورها خیانت میکنند.
یلدا
اما خیلی جالب است که من با از دست دادن پسرم در جنگ و همسرم در یک حادثه هنوز امیدوارانه زندگی میکنم. این موهای سفید من و این چهرهی شکسته و پرخط و نقش هنوز هم یک روح بشاش دارد. من هنوز هم برای انسانیت و ارزشها میجنگم. حالم به هم میخورد از آدمهایی که مفهوم خدا و عشق را نمیفهمند. کاش این دنیا یک بار دیگر مثل زمان حضرت نوح برود زیر آب. البته دور از ذهن هم نیست. یخ قطبها در حال آب شدن است. جزیرهها در حال فرو رفتن. نوبت ما هم میشود.
🌸Parinaz🌸
اگر من و امثال من مثل دیوانهها در یک حصار حبس نشدهایم، دلیلش این است که راستی و صداقت دیوانگی خودمان را به هم نشان ندادهایم.
Z.a.h.r.a
وقتی که کلمات در ذهن آدم بیارزش جلوه میکند بیهدف خرجشان میکنی.
Roya
فریاد میزنم. فریادی عمیقتر و بلندتر از فریاد سکوت یک شب.
Setayesh
این زندگی در کل بیارزشتر از آن است که دربارهاش حرفی بزنیم. اما به نظرم دو چیز به آن ارزش میدهد. ایمان به خدا و عشق که وقتی دربارهشان چیزی میشنویم، میخواهیم عق بزنیم. مطمئنم خیلیها با من هم عقیدهاند که زندگی به جز این دو همهاش بیارزش است. اما این دو را خیلیها در نظرمان بیارزش کردهاند تا جایی که تمام این هستی را یک آشغالدانی بیشتر فرضش نمیکنیم. کمی به خودمان بیاییم و ببینیم که چه کسی یا چه چیزی مفهوم خدا و عشق را در ما کشته است؟ یادمان باشد که اجازه ندهیم کسی خدا را در نظرمان بیارزش کند. یادمان باشد اگر عشق را مسخره کنیم، مثل این است که خودمان را مسخره کردهایم. چرا مفاهیم وجود ما نباید حصاری داشته باشد؟ چرا باید اجازه بدهیم کسی به مفاهیم خوب ذهن ما دستبرد بزند و چیز دیگری جایش قالب کند؟
hassan
به نظرم در مسألهی تهاجم فرهنگی که حسابی زاییدیم. پس سعی کنیم که به ما تجاوز فرهنگی نشود.
صادق هدایت
ــ میدانی چرا دوستت دارم؟
ــ نه.
چون به عقیده و تفکراتم کاری نداری. سعی نمیکنی چیزی که خودت میدانی و به آن اعتقاد داری به من تحمیل کنی. من هم سعی نمیکنم که عقایدم را به زور به کسی بخورانم؛ فقط دوست دارم از آنها صحبت کنم. همین.
جرج
برای شناختن خدا و عشق هم بدانید کجا میروید و از چه کسی راهش را میپرسید. چه بسا انسانهایی که در پی خدا بودند و در جهنم خودشان گرفتار شدند. چه بسا انسانها که پی عشق بودند و به نفرت رسیدند.
جرج
هر بار هم که نگار میخواهد حرفی بزند میگویم: هیس. اینجایش خیلی حساس است.
جرج
وقتی از کسانی مثل این پیرمرد که به نظرم اندازهی یک الاغ هم نمیفهمد و از خوردن عرق سگی هم ابا ندارند، این بیتهای پرمعنی را میشنوم، میخواهم سرم را بکوبم به دیوار.
Mohi:/
شجاعت گفتن ببخشید به نظر من از شجاعت جنگیدن در صف اول جنگ هم بالاتر است.
Arsalan.kh
بازی چیزی است که با تمام تفریحی بودنش، باید قاعدهاش را بدانی وگرنه به جنگ تبدیل میشود.
دیوانه شماره 116382765947
حجم
۲۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۲۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
قیمت:
رایگان