بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟ | صفحه ۱۴ | طاقچه
کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟ اثر مهدی  رضایی

بریده‌هایی از کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟

نویسنده:مهدی رضایی
انتشارات:نشر افکار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۴۲۱ رأی
۳٫۹
(۴۲۱)
لحظه‌ای به خودم می‌گویم خودت را کشتی با غم و غصه‌ی عالم. بی‌خیال همین حالا برو دست شاهی را بگیر و یک دست دیگرت را هم بینداز دور کمرش و با هم تانگو برقصید. بلند شو دیوانه. پس دیوانگی به چه دردی می‌خورد؟ برای همین وقت‌هاست که خودت را از شر غم و غصه‌ی عالم رها کنی
Maliheh Kaviani
این زندگی در کل بی‌ارزش‌تر از آن است که درباره‌اش حرفی بزنیم. اما به نظرم دو چیز به آن ارزش می‌دهد. ایمان به خدا و عشق
fereshteshirpour
همه‌ی آدم‌ها دیوانه‌اند. فقط نوع دیوانگی آن‌ها فرق می‌کند. شاید همین حرفم کافی است که دیگران بفهمند که خودم چقدر دیوانه‌ام. هر چند که دیگران همیشه می‌ترسند که نکند بهشان بگویند دیوانه اما من ترسی ندارم. حتا از دیوانگی خودم لذت هم می‌برم. اگر لازم باشد روی کاغذ می‌نویسم و پایش را امضا هم می‌کنم. خودم هم آن‌قدر جسور هستم که وقتی کسی را می‌بینم که رفتار و حرف‌هایش شبیه عاقل‌ها نیست در چشمش زل می‌زنم و می‌گویم دیوانه!
mahsa
مرگ را مثل کسی بدانید که از پشت سرکلتی به دست دارد و هر وقت که دلش بخواهد می‌چکاند در مغزتان.
مندوستدارکتابم
نه خانم! جوان‌های امروزی برنزه و سبزه بیشتر می‌پسندند. حالا چه رنگ‌های دیگری دارید؟ بگویید شاید ما هم مشتری شدیم. یا برگردم و بگویم مگر راننده می‌خواهد انتخاب کند که می‌گویی سفید و تپل می‌خواهید؟
مندوستدارکتابم
گلوله از پشت سر شلیک شده و صورت را از جلو متلاشی کرده. صحنه‌ی جالبی نیست. از تو خالی می‌شوم. انگار هیچ چیزی در وجودم نیست. انگار قلبم از کارافتاده. یاد این جمله‌ی شاهی می‌افتم: مرگ را مثل کسی بدانید که از پشت سرکلتی به دست دارد و هر وقت که دلش بخواهد می‌چکاند در مغزتان.
Niloofar
چیزی که زیاد است دختر. مثل پشکل ریخته
صادق هدایت
ــ راستی چرا خدا دنیا را زیر آب برد؟ ــ شرمنده شد. ــ از چی؟ ــ از آفرینش انسان‌ها. وقتی که بدبختی تمام عالم را پر کرده بود، خدا بهتر دید که این جهان از نو شروع بشود. همان تعداد کم انسان‌های با ایمان برای دنیای نو کافی بود. اگر هنوز هم دنیایی هست به اعتبار انسان‌های باخداست.
جرج
یادتان باشد که باور ما ارزش این هستی است. شش دهه از عمرم می‌گذرد. شاید دیر به این نکته‌ی مهم رسیده‌ام اما این مهم نیست. مهم این است که من رسیده‌ام...
جرج
دختر از پارک می‌رود بیرون و پسر راه رفته را بازمی‌گردد و دوباره از جلو ما رد می‌شود که پسر دیگری از پشت شمشادها بیرون می‌آید و به همان پسر اولی می‌گوید: چی شد؟ چرا دعوایتان شد؟ پسر اولی می‌گوید: ول کن. دختره دیوانه است. فکر کرده من به فکر عروسی‌ام اسکول. پسر دومی می‌گوید: ای بابا ردش نمی‌کردی خوب چیزی بود. ــ این نشد یکی دیگر. چیزی که زیاد است دختر
zkye_ndi
این توهین به ما نیست که همه‌ی این موجودات دست و پا‌دار و ناطق را انسان حساب کنند. شاید فکر می‌کنی که بعضی از این‌ها چقدر حیوان هستند. اما اشتباه نکن اگر به این حرامزاده‌ها بگویی حیوان به حیوان‌ها هم توهین کرده‌ای. صبر کن تا نشانت بدهم.
هنرمند هنردوست
چرا مفاهیم وجود ما نباید حصاری داشته باشد؟ چرا باید اجازه بدهیم کسی به مفاهیم خوب فکری ما دستبرد بزند و چیز دیگری جایش قالب کند؟
هنرمند هنردوست
من هنوز هم برای انسانیت و ارزش‌ها می‌جنگم.
هنرمند هنردوست
لطف داری دوست خوبم. تو همیشه مشوق خوبی برای من بودی. تو به من زندگی دوباره دادی. تو من را به خودم معرفی کردی آن موقع بود که تازه فهمیدم زندگی یعنی چی؟ نازنین می‌پرسد: خوب به نظر شما زندگی یعنی چی؟ ــ زندگی یعنی زندگی. ــ همین؟ ــ بله همین. اما جمله‌ی زندگی یعنی زندگی جمله‌ای نیست که به راحتیِ گفتنش به آن برسی.
ali karegaran
بعضی از شماها از خود خدا می‌گویید و از ذات خدا هم حمایت می‌کنید اما برای اینکه گفته باشید خدا فقط و فقط شما را تأیید می‌کند و بقیه بروند و بمیرند. حرف‌هایی از شما می‌شنوم که فکر می‌کنم شما خدا را بیشتر شرمنده می‌کنید تا انسان‌های کافر. بعضی از شماها که به اسم خدا برای خودتان دکان هم زده‌اید و مردم ساده‌دل را فریب می‌دهید. در ذهن شما چه می‌گذرد؟ چه چیز این دنیا شما را آن‌قدر مغرور کرده که هیچ بشری را بالاتر از خودتان نمی‌بینید. به خودت نگاه کن
ali karegaran
همه‌ی آدم‌ها دیوانه‌اند. فقط نوع دیوانگی آن‌ها فرق می‌کند.
خوره کتاب
دوستی می‌گفت خدا کودکی است که یک مزرعه‌ی مورچه دارد. می‌فهمی چه می‌گویم؟
کاربر ۷۹۳۳۹۵۵
وقتی از چیزی سر در نمی‌آورند غلط می‌کنند درباره‌اش حرف می‌زنند.
Bookworm
مردکه‌های عوضی جایی به اسم سازمان حقوق بشر راه انداخته‌اند و همه‌اش شعار و شعار. گور پدر همه‌شان. این‌ها از حقوق بشر که هیچ، از حقوق سگ و گربه هم نمی‌توانند دفاع کنند.
کاربر شماره n ام
چقدر بد است که یک نفر نتواند از بین خنده، گریه، فریاد و چیزهای دیگری که می‌تواند آدم را خالی کند یکی را انتخاب کند.
Maria

حجم

۲۵۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

حجم

۲۵۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

قیمت:
رایگان