بریده‌هایی از کتاب راز

می‌توانید جملات زیر را مرتباً با خود تکرار و آن‌ها را احساس کنید. «من بیشتر از نیازم پول دارم.» «پول زیادی برای من در راه است.»، «من پول را به طرف خودم می‌کشم.»، «من عاشق پول هستم و پول هم عاشق من است.»‌، «هر روز پول به دستم می‌رسد.»، «شکرگزارم، متشکرم، ممنونم.» بخشنده باشید تا پول بیشتری به دست آورید

برای پولدار شدن اول باید قالب ذهنی یا عادات فکری‌تان به پولدار بودن معطوف باشد. همه‌اش به طرز فکر شما بر می‌گردد.

هر چه در زندگی می‌خواهید، می‌توانید به راحتی و تنها با خوشحال بودن و احساس خوب داشتن به دست آورید. سریع‌ترین راه دستیابی به هر چیزی، از جمله پول، خوشحال بودن است. سعی کنید همیشه خوشحال باشید و از خودتان در دنیا ‌امواج خوشحالی ساطع کنید. وقتی‌ این کار را انجام دهید، چیزهایی به طرف شما می‌آیند که برایتان شادمانی و شور و شعف به همراه خواهند داشت. پول فراوان و هر چیز دیگری که آرزویش را دارید. هر پیغامی‌ به کائنات بفرستید، همان به طرفتان برخواهد گشت.‌ این قانون کشش الهی است. قانون کشش، افکار و احساسات خودتان را به شکل تجربه‌ی زندگی به شما باز می‌تاباند. فکرتان را بر ثروت متمرکز کنید

هر قدر که پول بخواهید، همین الان در‌این دنیا وجود دارد. اگر شما‌ این پول را ندارید، علتش تنها افکار شماست که سد راه ورود پول به زندگی‌تان است. باید فکرتان را از «نداشتن پول» به «پول کافی داشتن» تغییر دهید. به فراوانی و وفور تمرکز کنید، نه به نبودن و نداشتن.

برای‌اینکه پول به طرفتان جذب شود، باید در مورد ثروت فکر کنید. اگر همه‌ی توجه شما به نداشتن پول کافی باشد، پولدار شدن غیر ممکن است، چون وقتی ششدانگ حواس شما بر کافی نبودن پول در زندگی‌تان متمرکز شده باشد، یعنی فکر شما پول کافی نداشتن است. بنابراین هیچ‌وقت پول کافی نخواهید داشت،

«هر فکری که به ذهنتان خطور کند قابل دستیابی است»

تصمیم بگیرید چه می‌خواهید. باور کنید که می‌توانید آن را صاحب شوید. باور کنید که شما لیاقت داشتن آن را دارید و باور کنید که‌ امکان دست یافتن به آن وجود دارد. سپس هر روز به مدت چند دقیقه چشمان خود را ببندید، مجسم کنید آنچه را خواسته‌اید به دست آورده‌اید و احساس داشتنِ آن را تجربه کنید. سپس چشمان خود را باز کنید، چیزهایی را که بابت داشتن آن‌ها سپاسگزار هستید در نظر بیاورید و از داشتن آن‌ها خوشحال باشید. سپس روز خود را آغاز کنید، تمام آن افکار را به کائنات بسپارید و مطمئن باشید که کائنات به گونه‌ای آن چیزها را به شما خواهد رساند.

اگر در ذهن خود تصویر ساکن و غیر متحرکی را مجسم کنید، حفظ کردن آن در ذهن، کار بسیار مشکلی است. اگر می‌خواهید تصویری را در ذهن نگه دارید، به آن حرکت ببخشید.

باب پراکتر در اولین قدم فرایند آفرینش- درخواست کنید - ذکر می‌کند، تمام آنچه آرزوی داشتن آن را دارید، روی کاغذ بنویسید. هر جمله‌تان را‌ این‌چنین آغاز کنید: «من بسیار خوشحال و سپاسگزارم که …(نقطه‌چین را با آنچه می‌خواهید پر کنید)»

اگر برای آنچه دارید شکرگزار نیستید، غیر ممکن است چیزهای بیشتری در زندگی به دست آورید. چرا؟ چون وقتی احساس ناشکری می‌کنید، افکار و احساساتی که از خود به کائنات ارسال می‌کنید، افکار و احساساتی کاملاً منفی است.

تشکر و سپاسگزاری مطمئناً راه رسیدن به چیزهای بیشتر در زندگی است.

اکثر مردم به موقعیت کنونی‌شان نگاه می‌کنند و می‌گویند: «این چیزی است که من هستم.»‌ اما من به آن‌ها می‌گویم‌ این چیزی نیست که شما هستید.‌این چیزی است که شما بودید. برای نمونه، شما پول کافی در بانک ندارید، از روابط خود راضی نیستید یا وضعیت سلامتی و تندرستی‌تان چنگی به دل نمی‌زند.‌ این‌ها آنچه شما هستید نیستند. ‌این موقعیت‌ها، رسوب افکار و اعمال گذشته‌ی شماست. بنابراین ما دائم در‌این ته مانده‌ها زندگی می‌کنیم، در ته مانده‌های افکار و اعمالی که در گذشته انجام داده‌ایم. وقتی به موقعیت کنونی خود می‌نگرید و خود را با آن‌ها توصیف می‌کنید، در حقیقت خود را به داشتن‌ آینده‌ای مشابه با حال محکوم می‌کنید. «هر آنچه هستیم، محصول افکار گذشته‌ی ماست.»

«خواستن شما را به آنچه که می‌خواهید وصل می‌کند و انتظار آن چیز را به سوی شما می‌کشاند.» انتظار چیزهایی را بکشید که می‌خواهید و برعکس منتظر دریافت چیزهایی که نمی‌خواهید، نباشید.

اگر می‌خواهید شرایط خود را عوض کنید، اول باید افکار خود را تغییر دهید.

«وقتی به خودتان می‌گویید که دیداری لذت بخش یا سفری خوب در پیش خواهید داشت، در واقع عوامل و نیروهایی را جلوتر از خودتان می‌فرستید تا کارها را طوری تنظیم کنند که شما از دیدارتان کاملاً لذت ببرید یا سفر خوشی را تجربه کنید. بر عکس، اگر قبل از رفتن به مسافرت، ملاقات دوستان یا خرید، روی دنده‌ی چپ باشید، نمایندگانی نامرئی را می‌فرستید تا همه چیز را خراب کنند. افکار ما، یا به بیان دیگر، حالت ذهنی ما، همیشه مشغول تنظیم خوب یا بد کردن مسائل از پیش هستند.

اندازه برای کائنات معنی ندارد. جذب کردن چیزهای بزرگ به سوی خود به هیچ عنوان مشکل تر از جذب کردن آنچه ما آن‌ها را بسیار کوچک می‌دانیم، نیست. کائنات همه‌ی کارها را بدون هیچ تلاشی انجام می‌دهد. چمن برای رشد کردن زور نمی‌زند. بدون تلاش رشد می‌کند. دنیا به زیبایی تمام طراحی شده است.

اتومبیلی را در نظر بیاورید که در شب و تاریکی در حال حرکت است. چراغ‌های جلوی آن تنها حدود پنجاه - شصت متر از راه را روشن می‌کند و بدین وسیله شما می‌توانید تمام مسیر از کالیفرنیا تا نیویورک را در شب رانندگی کنید، چرا که تمام آنچه شما باید از طول راه ببینید همین پنجاه - شصت متر جلوی چشمتان است. زندگی هم به همین ترتیب به روی چشمان شما باز می‌شود. اگر باور کنید که بعد از هر پنجاه - شصت متر از راه می‌توانید پنجاه - شصت بعدی را ببینید و به همین ترتیب تا آخر، کم‌کم زندگی خود را خواهید دید و سرانجام به جایی که واقعاً می‌خواهید بروید خواهید رسید، چون‌ این خواست شماست.

«وقتی دعا می‌کنید، درباره‌ی هر آنچه آرزویش را دارید فکر کنید و باور کنید که آن‌ها را دریافت خواهید کرد، و شما به همه‌ی آن‌ها خواهید رسید.»

یک‌بار بخواهید، باور کنید که آن را دریافت خواهید کرد و تنها کار دیگری که لازم است انجام دهید، احساس خوب داشتن است.

گام سوم و آخرین گام در فرایند آفرینش دریافت کردن است. یاد بگیرید که بتوانید احساس خوبی راجع به آن در خود‌ ایجاد کنید. همان احساسی که اگر در واقعیت به آن چیز دست یابید، در خود حس خواهید کرد. همین الان همان احساس را تجربه کنید.