بریده‌هایی از کتاب راز

بدون بهره برداری از جدیدترین اکتشافات علمی در طول قرن اخیر، چارلز‌هانل می‌دانست که دنیا چطور کار می‌کند. «ذهن جهانی نه تنها هوشمند است، بلکه ماده است، و ‌این ماده نیرویی جذب کننده‌ است که از طریق قانون کشش، الکترون‌ها را به‌سوی یکدیگر می‌کشد و اتم را تشکیل می‌دهد. اتم‌ها نیز به نوبه‌ی خود، با استفاده از همان قانون در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و مولکول را تشکیل می‌دهند، و ملکول‌ها شکل ظاهری ماده را تشکیل می‌دهند. بنابراین می‌بینیم که در ورای هرگونه آشکارسازی، قانون کشش کار می‌کند و عامل ‌ایجاد همه چیز است، نه تنها‌ در ایجاد خود اتم‌ها، بلکه تشکیل دنیا، کائنات و هر آنچه ذهن ما می‌تواند آن را تصور کند.»

همه چیز انرژی است. اجازه دهید بیشتر توضیح دهم تا فهم آن برایتان آسان تر شود. کائنات وجود دارد. کهکشان، سیاره‌ی ما، بعد تک‌تک انسان‌ها و در بدن آن‌ها ‌اندام‌ها، بعد سلول‌ها، بعد ملکول‌ها، اتم‌ها و در اتم هم انرژی. بنابراین اگرچه سطوح مختلفی وجود دارد که می‌توانید در مورد آن‌ها بیندیشید، دست آخر همه چیز در‌این جهان، انرژی است.

برای تغییر هر چیزی باید از درون شروع کنید و با افکار و احساساتتان، پیام‌های جدیدی به دنیای خارج بفرستید.

توجه داشته باشید که «دعای خیر» تمام نیروهای منفی را در خود ذوب می‌کند. پس بیایید حتی برای دشمنانتان هم آرزوی سلامتی کنید و خیر بخواهید. اگر دشمنانتان را نفرین کنید، خودتان را نفرین کرده‌اید، چون به شما باز خواهد گشت. با آرزوی سلامتی و خیرخواهی برای دیگران، برای خودتان عشق، خیر و سعادت رقم می‌زنید و تمام چیزهای منفی و ناسازگار را از خود دور می‌کنید. با آرزوی سلامتی و خیرخواهی و تحسین دیگران، به جای اینکه تحت تأثیر فرکانس‌های منفی قرار گیرید، احساسات مثبت را تجربه خواهید کرد.

محدودیت فقط در فکر بشر است. با تمرکز بر قدرت خلاق و لایتناهی ذهن خودمان، می‌توانیم در دنیا وفور و فراوانی را به تصویر بکشیم و دنیای کاملاً جدید را تجربه کنیم.

باید در مورد فراوانی نعمت فکر کنید. فراوانی را ببینید و باورش کنید. هرگز اجازه ندهید کوچک‌ترین فکری از کمبود به ذهنتان خطور کند.

فکر شما قدرت آفرینش همه چیز را دارد. پس چگونه ممکن است کمبودی وجود داشته باشد؟ غیر ممکن است. توانایی شما در فکر کردن بی‌نهایت است و بنابراین آنچه با قدرت فکرتان می‌توانید بیافرینید نیز بی‌نهایت خواهد بود.

یادتان باشد صرف‌نظر از اینکه مشکل چگونه مشکلی است، کجای دنیاست یا چه کسانی را متأثر کرده است، شما فقط مسئول یک نفر هستید، و آن خودتان است. تنها کاری که باید انجام دهید این است در مورد حقیقتی که دوست دارید در دنیا جلوه کند، بیندیشید.

فکرمان را برهر چه متمرکز کنیم، همان را به دست خواهیم آورد.

هر آنچه می‌خواهید، همان را به زبان آورید.

اگر بیمارید، بدانید که با تمرکز بر بیماری و صحبت راجع به آن با دوستان و آشنایان، آن را تشدید و سلول‌های بیمار بیشتری در بدنتان‌ ایجاد می‌کنید. خودتان را در سلامتی مطلق ببینید. لازم نیست در مورد بیماری‌تان فکر کنید و راجع به آن حرف بزنید. آن را به پزشکان بسپارید.

فکر معیوب و بیمار موجب تمامی ‌بیماری‌ها در انسان است.

در حقیقت قسمتی از بدن ما به معنای واقعی کلمه، هر روز از نو ساخته می‌شود. بعضی دیگر از قسمت‌ها چند ماهی طول می‌کشد تا نو شود و برخی دیگر چندین سال. بنابراین ما هر چند سال یک‌بار بدنی نو داریم. اگر کل بدن ما هر چند سال یک‌بار از نو ساخته می‌شود، آن طور که علم ثابت کرده است، عملاً چگونه ممکن است که بیماری برای مدت‌های مدید بدن ما را تسخیر کند؟ پاسخ ‌این است که بیماری تنها می‌تواند از طریق نفوذ فکر به ذهن ما، مشاهده‌ی بیماری و حس آن، برای مدت‌های طولانی در بدنمان باقی بماند.

بیماری هرگز نمی‌تواند در بدنی که از سلامت عاطفی – احساسی کامل برخوردار است، خانه کند. در هر ثانیه میلیون‌ها سلول در بدن ما از بین می‌رود و میلیون‌ها سلول جدید دیگر جای آن‌ها را می‌گیرد.

بیشتر از هزار نوع مختلف بیماری وجود دارد، که بین آن‌ها یک چیز مشترک است: فشار عصبی، که در ‌ایجاد همگی آن‌ها نقش مهمی‌بازی می‌کند. فشار عصبی زیاد بر هر سیستم یا زنجیره‌ای موجب شکستن یکی از رشته‌ها یا حلقه‌ها می‌شود و به بیماری می‌انجامد. منشاء فشار عصبی نوعی تفکر منفی است. وقتی کنترلی بر افکارمان نداشته باشیم، یک فکر منفی به چندین فکر منفی دیگر و نهایتاً به فشار عصبی می‌انجامد. فشار عصبی در حقیقت نتیجه‌ی تفکر منفی است و همان‌طور که گفته شد، با یک فکر منفی شروع می‌شود. اینکه چه علائمی‌از شما بروز داده می‌شود مهم نیست. مهم ‌این است که می‌توانید آن را تغییر دهید و این‌کار درست به همان آسانی ‌ایجاد آن است؛ با یک فکر مثبت، بعد افکار مثبت دیگر، و همین‌طور ادامه پیدا می‌کند.

بدن ما در حقیقت محصول افکار ماست. علم پزشکی ثابت کرده است که افکار و احساسات ما تأثیر بسیار زیادی در سازوکار و اعمال بدن ما دارد.

عشق بالاترین و پر قدرت ترین فرکانس‌ها در دنیاست.

هر وقت می‌خواهید چیزی را به زندگی خود فرابخوانید، توجه کنید که عملتان و خواسته‌تان با هم در تضاد نباشد

قبل از انجام هر کاری، باید کاملاً فکر کنیم. افکار ما باید در راستای طرز بیان احساسات و اعمال ما باشد. اعمال ما اهرمی بسیار نیرومند است، چون نتیجه‌ی افکاری است که به آن‌ها جامه‌ی عمل پوشانده‌ایم.

هر چه می‌خواهید، باید در درون خود بجویید. دنیای خارج دنیای تأثیرات است و مستقیماُ تحت تأثیر افکار شما قرار دارد. فرکانس فکرتان را روی خوشحالی تنظیم کنید. سپس‌این شور و شوق را با تمام نیرو از درون به دنیای بیرون باز بتابانید و بهشت را در روی زمین تجربه کنید.