بریدههایی از کتاب برج فرازان
۴٫۳
(۴)
به گفته رایناخ، «عدالت از آسمان نازل نمیشود بلکه باید آن را تسخیر کرد».
Raymond
یوهانس میکل، که در جوانی از سوسیالیستهای دوآتشه بود، روزی با یکی از دوستانش در خیابان قدم میزد. گدایی به آنان رسید. همینکه آن دوست خواست پولی از جیبش بیرون بیاورد، میکل او را از این حرکت بازداشت و گفت: «انقلاب را به تأخیر نینداز!» این نتیجه منطقی و نهایی مارکسیسم بود.
Raymond
انقلاب میبایست خودانگیخته از تودهها فوران کند.
Raymond
این پرسش به میان میآید که در هنگامه چنین مباحثات درباره اعتصاب، کارگر، یعنی کسی که موضوع مستقیماً به او مربوط میشد، کجا بود؟ صدای او شنیده نشد. کارگر همان جا بود که همیشه بود، نگران کار و رئیس و شیشه شکسته پنجره و کودک بیمار و شام امشب و تعطیل فردا.
Raymond
برای هنر هیچ بدبختی بزرگتر از وفور بیش ازحد آن نیست.
Raymond
در نامهای به دوستی انگلیسی نوشت: «متأسفم که امریکا در راه دراز خبط و خطاکاری گام نهاده است و احتمال دارد به طور روزافزون به قدرتی برای اخلال و وحشیگری مبدل شود... چنین مینماید که دنیا در شرف ورود به مرحله تازهای از تجربه است، و در این مرحله باید برای انطباق با اوضاع و احوال نوین درسهایی جدید در رنجکشیدن آموخت.
Raymond
روسها مسألهای مانند قضیه میلران یا شلوارهای تا زیر زانو نداشتند؛ با این حال، باز هم بر سر مشکل همکاری در آینده، به دو گروه بلشویکها و منشویکها تقسیم شدند. بلشویکها سرسختانه خواستار انقلاب و دیکتاتوری پرولتاریا در یک جهش بودند بدون اینکه در این اثنا حاضر به هیچگونه سازش باشند. منشویکها عقیده داشتند که این کار شدنی نیست تا هنگامیکه نخست روسیه از مرحله حکومت پارلمانی بورژوا نگذشته باشد، و در این مرحله سوسیالیستها ناگزیر از همکاری با احزاب لیبرال خواهند بود.
Raymond
سرمایهداری نظامی نبود که تغییربردار باشد، دشمنی بود که میبایست نابود شود و جباری که به جنگافزارهای طبقه خویش ــ یعنی دادگاهها و ارتش و قضات و مجالس قانونگذاری و پلیس و دستور منع اعتصاب و کارخانههای بسته به روی کارگران ــ مسلح بود.
Raymond
هابسن عقیده داشت که امپریالیسم باری نبوده که نژاد سفید به خاطر خیر نژادهای دیگر به حکم وجدان بر دوش کشیده باشد، بلکه به علت تمایل اقتصاد به جبران بازارهایی که نمیتواند در کشور مادر به دست بیاورد، پدید آمده است.
Raymond
در ۱۸۹۹، ولز در کتابی زیر عنوان هنگامیکه خفته بیدار میشود، با فریاد هشدار داد که پیشرفت مادی بدون برنامهریزی، به آیندهای خواهد انجامید که در آن نوشته تصویر شده است: ساختمانهای بلندتر، شهرهای بزرگتر، سرمایهداران بدمنشتر، کارگران ستمدیدهتر و بیچارهتر ــ آیندهای که در آن «همه چیز بزرگتر و تندتر و شلوغتر» خواهد بود، و همین گرایشهای کنونی منتها بدتر و بیشتر نمایان خواهند شد.
Raymond
ولی معمولا هرچه بدیها و نابسامانیها دورتر باشند، احساسات بشردوستانه و نوعپرستانه شدیدتر به غلیان میآیند. بنای خیالی عدل و محبت همیشه در افریقا آسانتر ساخته میشود تا در موطن خود شخص.
Raymond
ولی معمولا هرچه بدیها و نابسامانیها دورتر باشند، احساسات بشردوستانه و نوعپرستانه شدیدتر به غلیان میآیند.
Raymond
«اگر تمام فیلهای مقدس هندوستان را همه در یک لحظه به داخل رود گنگ میراندند، نصف این سروصدایی را نمیتوانستند بلند کنند که این نوزاد
سیاوش
گذشته از این، مردانی که نگران حفظ مقامند هرگز به روشنی کسانی که بیرون ایستادهاند حقیقت عدالت را نمیبینند.
Raymond
در نیویورک، ویلیام رندلف هرست روزنامه جورنال را خریده بود و با جدیت در این کار بود که گفته مشهور سردبیر نخستین روزنامه یک پشیزی انگلستان، دیلی میل، را آویزه گوش کند که وقتی پرسیدند چه چیز فروش روزنامه را بالا میبرد در یک کلمه پاسخ داد: «جنگ». بنابراین، هرست تمام مساعی خود را در این راه به کار میبست که با انتشار داستانهای وحشتانگیز درباره قساوت اسپانیاییها و عملیات قهرمانی کوباییها و سرنوشت و رسالت امریکا، بلکه بتواند جنگی از خود جعل کند. و چون در نبرد تیراژ با روزنامه دیگر نیویورک موسوم به ورلد، متعلق به جوزف پولیتسر، درگیر شده بود، به اینگونه داستانها حتی بیشتر آب وتاب میداد.
Raymond
در نیویورک، ویلیام رندلف هرست روزنامه جورنال را خریده بود و با جدیت در این کار بود که گفته مشهور سردبیر نخستین روزنامه یک پشیزی انگلستان، دیلی میل، را آویزه گوش کند که وقتی پرسیدند چه چیز فروش روزنامه را بالا میبرد در یک کلمه پاسخ داد: «جنگ».
Raymond
یکی از سردمداران سیاسی کالیفرنیا از رید خواست قول بدهد که اگر انتخاب شد کسی را از آن ایالت به سمت قاضی دیوانعالی کشور منصوب کند. رید نپذیرفت و گفت نامزدی ریاستجمهوری تنها در صورتی ارزش دارد که خالی از هرگونه بندوبست باشد.
Raymond
یکبار در نامهای به گادکین نوشت: «پیام ونزوئلا به منزله پایانی نکبتبار برای این قرن است و بسیار به تقویت بدترین روح در دموکراسی ما، یعنی روح وحشیگری و نخوت و بیمنطقی و گستاخی، کمک کرده است.» اما آنچه او را ناآسودهتر میکرد «این ملاحظه عمیقتر» بود که معلوم شده است پیدایش دموکراسی «ضامن حفظ صلح و مدنیت» نیست، زیرا «ظهور افرادی نامتمدن را باعث گشته است که سواد و مدرسه بههیچوجه برای اینکه هوش و عقل به آنان بدهد، کفایت نمیکند»
Raymond
میهن کشف کرد که عامل چیرگیبخش، قدرت دریایی است و هرکس بر دریاها مسلط باشد، بر اوضاع مسلط است
Raymond
قدرت، بجز فاسدکردن، اثرات دیگری هم دارد: میتواند دامنه فهم را وسیعتر کند، و گاهی حتی میتواند بزرگی در مرد بپروراند
Raymond
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۹۴ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۹۴ صفحه
قیمت:
۲۰۰,۰۰۰
۱۴۰,۰۰۰۳۰%
تومان