سرِ کوچۀ سیدی، یک بیل مکانیکی مشغول کندن زمین بود و جمعیت زیادی با کنجکاوی برای تماشای نحوۀ کار آن، جمع شده بودند. چند هفته قبل هم که یکی از مأمورهای شهرداری داشت شاخههای درختان کوچه را با ارۀ موتوری قطع میکرد، همین کارشناسهای بیکار و کنجکاو جمع شده بودند. چند هفته قبلتر هم، برای تماشای بالارفتنِ خرچنگی مأمور برق از تیر چراغ برق، همین افراد همیشه در صحنه، با پلاستیکهای تخمه حاضر بودند. البته اگر تصادفی رخ میداد یا دعوا میشد، جمعیت کنجکاوهای تخمهخور بیشتر هم میشد. مطمئناً اگر دیوار برلین در بجنورد بود، شهرداری موقع تخریبش باید کیسهکیسه پوست تخمه جمع میکرد. ناگفته نماند خودم پای ثابت این جمعیتها بودم؛ بهخصوص در مواقعی که درس داشتم. البته وقتهایی که امتحان داشتم، حتی تماشای برنامۀ تلویزیونی جهاد سازندگی هم خوش میآمد.
zsmirghasmy