بچههای کوچک چیزی نمیگویند که احساسات آدم جریحهدار بشود، گاهی چیزهایی میگویند که آدم ناراحت میشود، ولی در واقع نمیدانند چه میگویند. بچههای بزرگ میدانند چه میگویند و این مسلماً برای من جالب نیست.
خانومِ اِچ
برای دوست داشتن به چشمهات نیاز نداری، فقط تو وجودت اینو احساس میکنی. بهشت اینجوریه. فقط عشقه، و هیچکس فراموش نمیکنه که کی رو دوست داره.
aseman
حال که به عقب برمیگردم، نمیدانم چرا آنقدر تحت فشار بودم. بامزه است که گاهی برای چیزی آنقدر نگران هستید و بعد میبینید که اصلاً مهم نبوده.
aseman
جواب دادم: «ولی منظوری نداشتیم.»
ـ جک، بعضی وقتها آدم بدون منظور آدمها رو میرنجونه. فهمیدی؟
Mohadese
نمیدانم چرا بعضی وقتها وقتی احساس میکنم که میخواهم گریه کنم، گریهام به خنده تبدیل میشود.
˼السـیِّدةَالشَهیدة˹
من و اِلا پشتسرش بد میگفتیم. میگفتیم چقدر اینجوری است، چقدر آنجوری است. میدانستیم که بدجنسی میکردیم. اما اگر وانمود میکردیم که کار بدی با ما کرده راحتتر میتوانستیم کنارش بگذاریم. واقعیت این است که او اصلاً تغییر نکرده بود. ما عوض شده بودیم، ما آدمهای دیگری شده بودیم، ولی او مثل قبل بود. و نمیدانم چرا این مرا ناراحت میکرد.
aseman
وقتی که حق انتخاب بین درست بودن و مهربان بودن را دارید، مهربان بودن را انتخاب کنید.
aseman
مادر گفت: «اوگی، فکر نمیکنی که آمادهای به مدرسه بری؟»
گفتم: «نه.»
پدر گفت: «من هم اینطور فکر میکنم.»
شانهام را بالا انداختم و گفتم: «پس موضوع تموم شد.»
Ati
نمیدانم ما سه نفر همدیگر را پیدا کرده بودیم چون خیلی شبیه هم بودیم و یا چون همدیگر را پیدا کرده بودیم آنقدر شبیه هم شدیم.
HeLeN
وقتی که حق انتخاب بین درست بودن و مهربان بودن را دارید، مهربان بودن را انتخاب کنید.
moya