بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فرندز | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب فرندز

بریده‌هایی از کتاب فرندز

نویسنده:متیو پری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۱۰۱ رأی
۳٫۷
(۱۰۱)
حالا که دیگه این شغلِ به‌شدت باحال و خلاق رو ندارم که هر روز برم سر کار، چی به سرم می‌آد؟ فرندز مکان امنی بود، تکیه‌گاه و پشتوانهٔ محکمی برایم بود، به من دلیلی داده بود برای اینکه هر روز صبح از تخت‌خواب پا شوم و شب قبلش اندکی کمتر مصرف کنم. بهترین دوران عمرمان بود. انگار هر روز صبح خبر خوشی بهمان داده می‌شد.
زهره.
یکی از مشکلات بزرگم و دلیل اینکه چرا این سال‌ها این‌همه دردسر با پاک‌شدن داشتم، این است که هرگز به خودم اجازه ندادم به‌اندازهٔ کافی احساس ناراحتی بکنم تا ارتباط معنوی شکل بگیرد. برای همین، قبل از اینکه خدا بتواند بپرد وسط و درستم کند، خودم با قرص و الکل درستش می‌کردم.
سعید احمدی
پاک‌بودن اکنون مهم‌ترین هدف زندگی‌ام شده است؛ چون یاد گرفتم که اگر هرچیزی را جلوتر از پاک‌بودن قرار دهی، وقتی بنوشی، همان «هرچیز» را هم از دست می‌دهی.
سعید احمدی
باور بسیار عامیانه‌ای وجود داره مبنی بر اینکه آدم‌ها عوض نمی‌شن؛ اما من عوض‌شدن آدم‌ها رو هر روز دارم می‌بینم.
سعید احمدی
وقتی پوستهٔ نازک پاکی را سوراخ کنی، پدیدهٔ ولع رخ می‌دهد و بار دیگر می‌افتید در منجلاب اعتیاد.
سعید احمدی
تنها کارِ درستِ زندگی‌ام این بود که تسلیم نشدم، هیچ‌وقت دستانم را بالا نبردم و نگفتم: «کافیه، دیگه نمی‌تونم، تو بُردی» و به‌خاطر همین، حالا سرفرازم و آماده‌ام تا با هر چالش جدیدی روبه‌رو شوم.
6456
چون نمی‌توانستم اجازه دهم کسل شوم، کسلی زمینِ بازیِ شیطان بود دیگر.
6456
ساعت هفت صبح روز بعد در یک چشم‌به‌هم‌زدن از راه رسید. هرچی سیگار در خانه‌ام بود، پاک‌سازی شد، من هم دودستی چسبیدم به ویپ. از تلاش‌های سابقم برای ترک‌کردن به خاطر داشتم که روزهای سوم و چهارم بدترین بودند؛ اما اگر می‌توانستم تا روز هفتم دوام بیاورم، آزاد و رها می‌شدم.
6456
وقتی کسی کار خیری در حق کس دیگری انجام می‌دهد، آنگاه خدا را می‌بینم؛ اما آدم نمی‌تواند چیزی را که ندارد، ببخشد. برای همین، هر روز سعی می‌کنم خودم را بهتر کنم. وقتی آن لحظات فرابرسند و به من احتیاج باشد، حاضر و آماده‌ام تا کاری را که همهٔ ما برای انجام‌دادنش اینجاییم، انجام دهم که آن هم تنها و تنها کمک به هم‌نوع است.
6456
از خودم می‌پرسم جهان چه چیزی برایم دارد و من چه چیزی برایش در چنته دارم، و همین برای ادامه‌دادن کافی است.
6456
حاضرم همه‌چیزم را بدهم؛ اما حالم این‌طوری نباشد. همیشه به این فکر می‌کنم، فکر هردمبیلی نیست... حقیقت سرد و تلخ است. معاملهٔ فاوستی که با خدا بستم احمقانه بود، دعایی بچگانه بود. هیچ پایه و اساس واقعی نداشت.
6456
بعدها که داشتم سریال استودیو شصت در سانست استریپ را تبلیغ می‌کردم، در مصاحبه‌ای با گاردین گفتم: «من هم در کم‌بیننده‌ترین سریال تاریخ تلویزیون [شانس مجدد، در سال ۱۹۸۷] هم در پربیننده‌ترین [فرندز] بودم و هیچ‌کدامشان واقعاً آنچه را فکر می‌کردم با زندگی‌ام می‌کنند، نکردند.»
6456

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۰۵ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۰۵ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۶
۷
صفحه بعد