بریده‌هایی از کتاب اثر مرکب

افرادی هستند که می‌توانید سه ساعت از وقت‌تان را با آن‌ها بگذرانید، اما نمی‌توانید سه روز با آن‌ها باشید.

افراد موفق لزوما باهوش‌تر یا نابغه‌تر نیستند. این عادت‌های آن‌هاست که باعث می‌شود مطلع‌تر، هوشیارتر، شایسته‌تر، دارای مهارت‌های بیشتر و آماده‌تر باشند.

آرزویی که در قلب‌تان دارید، شاید بزرگ‌تر از محیطی باشد که خودتان را در آن می‌یابید. گاهی لازم است از محیط خارج شوید تا آرزو‌هایتان به وقوع بپیوندند.

داستانی جالب درمورد مردی که اسبی را چهار نعل می‌راند، وجود دارد. به نظر می‌آمد می‌خواهد به جایی بسیار مهم‌ برسد. مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد: «به کجا می‌روی؟» اسب‌سوار پاسخ داد: «نمی‌دانم، از اسب بپرس.» این داستان زندگی خیلی از مردم است. آن‌ها در حال تاختن با اسب عادت‌هایشان هستند، بدون این‌که درمورد مقصدشان نظری داشته باشند.

«آدمی باش که می‌تواند بگوید نه! این خوب نیست که بتوانی همیشه با جمعیت همرنگ شوی. فردی غیرمعمول باش، فردی خارق‌العاده.»

«مهم نیست چقدر باهوش باشید. باید خیلی سخت کار کنید که بتوانید کمبود تجربه، مهارت، هوش یا استعداد‌های ذاتی‌تان را جبران کنید. اگر رقیب‌تان باهوش‌تر یا باتجربه‌تر است، باید سه یا چهار برابر بیشتر کار کنید تا بتوانید بر او پیروز شوید.»

سه نوع از تاثیرات روی هر کسی اثر می‌گذارند: ورودی‌ها (چیزی که ذهن‌تان را با آن تغذیه می‌کنید) ، مشارکت‌ها (مردمی که با آن‌ها زمان‌تان را می‌گذرانید) و محیط (پیرامون شما) .

کلید موفقیت این است که همیشه آگاه باشید. اگر می‌خواهید عادت خوب را حفظ کنید، اطمینان حاصل کنید که در طول روز حداقل یک بار به آن توجه می‌کنید. با این رویه بدون تردید موفق خواهید شد.

«چیزی که انجام دادن آن ساده به نظر می‌آید، انجام ندادن آن هم ساده به نظر می‌آید.»

که جیم ران می‌گوید، «آرزو نکنید ای کاش شرایط آسان‌تر بود، آرزو کنید ‌کاش شما بهتر بودید!»

داستانی جالب درمورد مردی که اسبی را چهار نعل می‌راند، وجود دارد. به نظر می‌آمد می‌خواهد به جایی بسیار مهم‌ برسد. مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد: «به کجا می‌روی؟» اسب‌سوار پاسخ داد: «نمی‌دانم، از اسب بپرس.» این داستان زندگی خیلی از مردم است. آن‌ها در حال تاختن با اسب عادت‌هایشان هستند، بدون این‌که درمورد مقصدشان نظری داشته باشند.

داستانی جالب درمورد مردی که اسبی را چهار نعل می‌راند، وجود دارد. به نظر می‌آمد می‌خواهد به جایی بسیار مهم‌ برسد. مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد: «به کجا می‌روی؟» اسب‌سوار پاسخ داد: «نمی‌دانم، از اسب بپرس.» این داستان زندگی خیلی از مردم است. آن‌ها در حال تاختن با اسب عادت‌هایشان هستند، بدون این‌که درمورد مقصدشان نظری داشته باشند. حال، زمانی است که افسار زندگی خود را به دست بگیرید و آن را به‌سوی مسیری هدایت کنید که خودتان می‌خواهید.

اگر رقیب‌تان باهوش‌تر یا باتجربه‌تر است، باید سه یا چهار برابر بیشتر کار کنید تا بتوانید بر او پیروز شوید.

«تنها زمانی که حاضر باشید ۱۰۰ درصد مسئولیت را به عهده بگیرید تا یک رابطه را از نو بسازید، موفق خواهید شد. در غیر این صورت این رابطه همیشه در معرض آسیب از جانب فجایع مختلف است.»

«مردمی که از موفقیت حرف می‌زنند، ولی راهی پیدا نمی‌کنند تا آن را در زندگی، روابط، ازدواج و خانواده‌شان ایجاد کنند، تحسین و توجه من را برنمی‌انگیزند. آن‌ها به کلی در اشتباه هستند

«آرزو نکنید ای کاش شرایط آسان‌تر بود، آرزو کنید ‌کاش شما بهتر بودید!»

بزرگ‌ترین چالش شما این نیست که به عمد تصمیمات بدی گرفته‌اید. حل کردن این موضوع بسیار آسان است. بزرگ‌ترین چالش شما این است که در زمان اتخاذ تصمیمات‌تان، به آن‌ها توجه نمی‌کنید. نیمی از مواقع از اتخاذ آن تصمیمات آگاه نبوده‌اید. انتخاب‌های ما توسط فرهنگ و تربیت خانوادگی‌مان شکل می‌گیرند. آن‌ها طوری در رفتار‌ها و عادت‌هایمان تنیده شده‌اند که فراتر از حد کنترل به نظر می‌آیند.

«اگر می‌خواهی بیشتر داشته باشی، باید به بیشتر تبدیل شوی. موفقیت چیزی نیست که بخواهی به دنبال آن بگردی. هر چیزی را تعقیب کنی، از تو دوری خواهد کرد. همانند تلاش برای گرفتن پروانه‌هاست. موفقیت، چیزی است که با تبدیل شدن به شخصیتی که می‌خواهی، به دست می‌آید.»

برد متوجه نبود که چطور کمبود انرژی و کم شدن محبت و علاقه‌اش، ه

«همان افکاری که شما را به جایی هدایت کرده است که اکنون هستید، شما را به جایی که می‌خواهید باشید، هدایت خواهد کرد»