بریده‌هایی از کتاب اثر مرکب

فرمول کامل خوش‌شانسی آمادگی (پیشرفت شخصی) + نگرش‌ها (اعتقادات/ طرز فکر) + فرصت (چیزهای خوبی که در مسیر شما قرار می‌گیرند) + عمل (کاری درخصوص انجام آن‌ها) = شانس

شخصی که از تاثیر مثبت اثر مرکب استفاده می‌کند به نظر می‌آید یک‌شبه موفق شده است. موفقیت عمیق او نتیجه انتخاب‌های کوچک، هوشمندانه و ثابت‌قدمی‌اش در طول زمان بوده است.

یکی از فلسفه‌های پدرم این بود: «مهم نیست چقدر باهوش باشید. باید خیلی سخت کار کنید که بتوانید کمبود تجربه، مهارت، هوش یا استعداد‌های ذاتی‌تان را جبران کنید. اگر رقیب‌تان باهوش‌تر یا باتجربه‌تر است، باید سه یا چهار برابر بیشتر کار کنید تا بتوانید بر او پیروز شوید.»

هدف این تبلیغات این است که حس کنید دچار کمبود هستید و این کمبود تنها با خریدن بیشتر کالاهای بی‌ارزش آن‌ها برطرف خواهد شد.

قدرت عوامل کوچک به هم افزوده می‌شوند. این موارد بزرگ نیستند که در آخر با هم جمع می‌شوند، بلکه صدها، هزاران یا میلیون‌ها مورد کوچک، تفاوت بین عادی و خارق‌العاده را ایجاد می‌کنند.

حواس‌تان به نادیده گرفتن نکات ساده و پیش‌پا افتاده‌ای که می‌توانند تغییرات بزرگی در زندگی‌تان ایجاد کند، باشد. بزرگترین تفاوت بین انسان‌های موفق و ناموفق این است که افراد موفق تمایل به انجام کارهایی دارند که افراد ناموفق تمایلی به انجام آن‌ها ندارند.

خیلی ساده است که انگشت اتهام به‌سمت هم بگیریم، درست است؟ «من پیشرفت نمی‌کنم، چون رییس بی‌عرضه‌ای دارم» یا «اگر همکارم از پشت به من خنجر نمی‌زد، بدون تردید آن ترفیع به من می‌رسید» ؛ «همیشه حالم بد است، چون بچه‌ها دیوانه‌ام می‌کنند.» این موهبت انگشت دراز کردن به‌سوی دیگران به همه ما داده شده است. حتی درمورد روابط زناشویی هم می‌گوییم این طرف مقابل است که باید خودش را تغییر دهد.

فرمول کامل خوش‌شانسی آمادگی (پیشرفت شخصی) + نگرش‌ها (اعتقادات/ طرز فکر) + فرصت (چیزهای خوبی که در مسیر شما قرار می‌گیرند) + عمل (کاری درخصوص انجام آن‌ها) = شانس

موفقیت چیزی نیست که بخواهی به دنبال آن بگردی. هر چیزی را تعقیب کنی، از تو دوری خواهد کرد. همانند تلاش برای گرفتن پروانه‌هاست. موفقیت، چیزی است که با تبدیل شدن به شخصیتی که می‌خواهی، به دست می‌آید.»

جامعه ما را طوری شرطی کرده است که به نمایشی از تصویر تلاش سخت اعتقاد داشته باشیم. قضیه عکس این است.

افرادی را پیدا کنید که برایشان بسیار مهم هستید و می‌توانند با شما صادق باشند. این سوالات را از آن‌ها بپرسید: «من به نظر تو چگونه هستم؟ فکر می‌کنی نقاط‌قوت من چه هستند؟ فکر می‌کنی در چه زمینه‌هایی می‌توانم پیشرفت کنم؟ فکر می‌کنی در چه جاهایی در حال تخریب خودم هستم؟ اگر بخواهم یک کار را متوقف کنم که بیشترین سود را برایم داشته باشد، آن کار از نظر تو چیست؟ کاری که باید انجام آن را آغاز کنم، از نظر تو چیست؟»

بسیار ضروری‌ست که دایره افرادتان را ارزیابی و به سه دسته تقسیم کنید: قطع کردن ارتباط، ارتباط محدود و گسترش ارتباط.

تاثیری که دوستان‌تان بر شما دارند، بسیار نافذ است و می‌تواند مثبت یا منفی باشد. در هر دو حال، این تاثیر، بسیار قدرتمند است. مراقب باشید! هرگز نمی‌توانید با افراد منفی بیرون بروید و انتظار اتفاقات مثبت را در زندگی داشته باشید.

ما به میانگینی از ۵ نفر از افرادی که بیشتر از همه با آن‌ها وقت‌مان را می‌گذرانیم، تبدیل خواهیم شد. افرادی که بیشترین زمان‌تان را با آن‌ها سپری می‌کنید، مشخص می‌کنند چه مکالماتی توجه ما را جلب خواهد کرد، و بیشتر در معرض چه رفتارها و نظراتی قرار می‌گیریم. درنهایت، ما شروع به خوردن خوراکی‌هایی می‌کنیم که آن‌ها می‌خورند، طوری صحبت خواهیم کرد که آن‌ها صحبت می‌کنند، هر چه را آن‌ها می‌خوانند، خواهیم خواند، آن گونه که آن‌ها فکر می‌کنند، فکر خواهیم کرد، برنامه‌هایی را که آن‌ها تماشا می‌کنند، تماشا می‌کنیم، با مردم آن‌گونه رفتار خواهیم کرد که آن‌ها رفتار می‌کنند و حتی مانند آن‌ها لباس خواهیم پوشید. نکته خنده‌دار این است که بیشتر اوقات، از این شباهت‌های بین خود و دایره ۵ نفره‌مان آگاه نیستیم!

اگر می‌خواهید ذهن‌تان با بالاترین توان عملکرد آن کار کند، باید نسبت‌به چیزهایی که به خورد آن می‌دهید، گوش‌به‌زنگ و آگاه باشید

سه نوع از تاثیرات روی هر کسی اثر می‌گذارند: ورودی‌ها (چیزی که ذهن‌تان را با آن تغذیه می‌کنید) ، مشارکت‌ها (مردمی که با آن‌ها زمان‌تان را می‌گذرانید) و محیط (پیرامون شما) .

عادی بودن، آسان است. خارق‌العاده بودن است که شما را از سایر مردم دنیا متمایز می‌کند.

رفتارها و عادات هیچ‌گاه دروغ نمی‌گویند. اگر چیزی که می‌گویید با عملکرد شما متفاوت باشد، آن چیزی را که شما انجام می‌دهید، باور خواهم کرد.

«اگر می‌خواهی بیشتر داشته باشی، باید به بیشتر تبدیل شوی. موفقیت چیزی نیست که بخواهی به دنبال آن بگردی. هر چیزی را تعقیب کنی، از تو دوری خواهد کرد. همانند تلاش برای گرفتن پروانه‌هاست. موفقیت، چیزی است که با تبدیل شدن به شخصیتی که می‌خواهی، به دست می‌آید.»

تمام توجه و تمرکزتان را معطوف به یک بخش از زندگی نکنید. به دنبال این باشید که در تمام بخش‌های زندگی‌تان موفق شوید. تعادل در تمام جنبه‌های زندگی بسیار مهم است. کسب و کار، درآمد، سلامتی، معنویات، خانواده، ارتباطات و سبک زندگی.