بریده‌هایی از کتاب اثر مرکب

انتخاب‌های کوچک و هوشمندانه + ثابت‌قدمی = تغییرات بنیادی

بگذارید مثال خوبی برایتان بزنم (این مثال واقعیت دارد) : وقتی می‌خواهید خودروی جدیدی بخرید، ناگهان شروع به دیدن آن خودرو در خیابان‌ها و معابر می‌کنید، درست است؟ به نظر می‌آید تعداد بیشماری از آن خودرو در خیابان‌ها وجود دارد، در حالی‌که تا دیروز این گونه نبود. آیا این واقعیت دارد؟ معلوم است که خیر. آن‌ها همیشه در خیابان‌ها بوده‌اند، ولی شما توجهی به آن‌ها نمی‌کردید. مادامی که به آن‌ها توجهی نمی‌کردید، برای شما وجود نداشتند. وقتی اهداف خود را تعریف می‌کنید، چیز جدیدی به ذهن‌تان می‌دهید تا به‌دنبال آن گشته و بر روی آن متمرکز شود.

«خیلی جالب است؛ هر چه بیشتر تمرین می‌کنم، خوش‌شانس‌تر می‌شوم.»

پیشرفت واقعی کاری است که بعد از رسیدن به دیوار محدودیت خود انجام می‌دهید.

همیشه جملات‌تان را در زمان حال و اول شخص مفرد بیان کنید. «من… هستم» به جای آن‌که بگویید «من… را می‌خواهم.» حالت دوم فقط خواستن را تقویت می‌کند، نه داشتن را. اگر هدفی را این‌گونه بنویسید که «من می‌خواهم پولدار شوم» انرژی خلاق شما کمی بیشتر از آن، خروجی را ایجاد خواهد کرد (خواهان میلیونر شدن) .

با افراد موفق بیشماری کار کرده‌ام؛ مدیران، ستاره‌های سینما، قهرمانان ورزشی و… همه آن‌ها یک ویژگی مشترک و عادت‌های خوب دارند؛ نهبه این معنی که عادات بدی ندارند؛ البته که دارند، اما تعداد عادت‌های بدشان زیاد نیست. رویه‌ای روزانه که براساس عادت‌های خوب تنظیم شده باشد، باعث ایجاد تفاوت بین موفق‌ترین افراد و سایر مردم می‌شود. آیا این منطقی نیست؟ براساس چیزی که تا اینجا یادآور شدم، می‌دانید که افراد موفق لزوما باهوش‌تر یا نابغه‌تر نیستند. این عادت‌های آن‌هاست که باعث می‌شود مطلع‌تر، هوشیارتر، شایسته‌تر، دارای مهارت‌های بیشتر و آماده‌تر باشند.

«هیچ وقت از کسی که حاضر نیستید جایتان را با او عوض کنید، درخواست نصیحت نکنید!»

افرادی را پیدا کنید که برایشان بسیار مهم هستید و می‌توانند با شما صادق باشند. این سوالات را از آن‌ها بپرسید: «من به نظر تو چگونه هستم؟ فکر می‌کنی نقاط‌قوت من چه هستند؟ فکر می‌کنی در چه زمینه‌هایی می‌توانم پیشرفت کنم؟ فکر می‌کنی در چه جاهایی در حال تخریب خودم هستم؟ اگر بخواهم یک کار را متوقف کنم که بیشترین سود را برایم داشته باشد، آن کار از نظر تو چیست؟ کاری که باید انجام آن را آغاز کنم، از نظر تو چیست؟»

خطر بزرگ رسانه‌ها این است که تصویری منحرف از دنیا ارایه می‌کنند و تکرار و تمرکز پیام‌هایشان منفی است. این همان چیزی است که ذهن‌های ما شروع به باور کردن آن‌ها می‌کند. تصویر باریک و پرپیچ‌وتاب چیزی که موثر نیست، تاثیر شدیدی بر روی قدرت خلاقیت شما دارد. این می‌تواند بسیار فلج‌کننده باشد.

رسانه‌ها با گروگان گرفتن ما رونق پیدا می‌کنند

سه نوع از تاثیرات روی هر کسی اثر می‌گذارند: ورودی‌ها (چیزی که ذهن‌تان را با آن تغذیه می‌کنید) ، مشارکت‌ها (مردمی که با آن‌ها زمان‌تان را می‌گذرانید) و محیط (پیرامون شما) .

یک عادت را انتخاب کنید؛ کاری که در حد اعتدال انجام می‌دهید، اما می‌دانید شما را به بهترین‌هایتان نمی‌رساند. سپس وارد روش سی‌روزه‌ای که معرفی کردم، شوید. اگر دیدید ترک کردن آن برای سی روز خیلی دشوار است، عادتی را پیدا کرده‌اید که ارزش حذف کردن از زندگی‌تان را دارد.

«وقتی از دوران کودکی به بزرگسالی فارغ‌التحصیل خواهید شد که مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده بگیرید.»

سه نوع از تاثیرات روی هر کسی اثر می‌گذارند: ورودی‌ها (چیزی که ذهن‌تان را با آن تغذیه می‌کنید) ، مشارکت‌ها (مردمی که با آن‌ها زمان‌تان را می‌گذرانید) و محیط (پیرامون شما) .

موفقیت واقعی و ماندگار نیازمند حجم بالایی از کار و تلاش سخت و مداوم است.

«آرزو نکنید ای کاش شرایط آسان‌تر بود، آرزو کنید ‌کاش شما بهتر بودید!»

چیزی که آن‌ها متوجه نیستند این است که گام‌های کوچک و به‌ظاهر کم‌اهمیت، وقتی به‌صورت مداوم و طی زمان اتفاق بیفتند، تغییرات بسیار بزرگی ایجاد می‌کنند.

عادی بودن، آسان است. خارق‌العاده بودن است که شما را از سایر مردم دنیا متمایز می‌کند.

بگذارید دوباره به آزاد‌راه برگردیم. اگر به جای صحنه تصادف در کنار اتوبان، منظره‌ی معجزه‌آسای غروب خورشید بود، چه اتفاقی می‌افتاد؟ چه اتفاقی برای ترافیک می‌افتاد؟ من این را بارها دیده‌ام. با سرعت بالا همه عبور خواهند کرد!

رسانه‌ها با گروگان گرفتن ما رونق پیدا می‌کنند. تا حالا شده است که در یک آزاد‌راه به‌اندازه چند مایل در ترافیک گیر کنید و از این متعجب شوید که بالاخره مسبب اصلی ترافیک چیست؟ با نزدیک شدن به محل مورد نظر متوجه می‌شوید که تنها یک مانع فیزیکی جریان حرکت اتومبیل‌ها را کند کرده است. یک تصادف کوچک چندی پیش اتفاق افتاده و خودرو‌ها به کنار اتوبان منتقل شده‌اند. این فضولی مردم است که مسبب چنین ترافیک شدیدی شده است! حال شما عصبانی هستید، ولی وقتی خودروی خودتان از کنار این تصادف عبور می‌کند، چه می‌کنید؟ سرعت‌تان را کم و سرتان را کج می‌کنید تا ببینید چه اتفاقی افتاده است!