بریدههایی از کتاب هفتتا هفتتا
۴٫۶
(۵۷)
اگر گم شدید، ممکن است مجبور شوید خلاف جهت آب شنا کنید
sarar-'
صاف میروم جایی که از همه بیشتر دوست دارم، یعنی طبقهی بالا، گوشهای کنار پنجره.
این گوشه پر نور است.
کتابی دربارهی فیزیک ستارهای میگیرم. مدتهاست به مفاهیم بزرگتر فکر نکردهام.
شاید توجهام زیادی به چیزهای کوچک بوده. ذهنم را مشغول چیزهای خاصی کردهام.
کتاب خواندن دربارهی کهکشانها و امواج کیهانی کمکم میکند راحتتر نفس بکشم.
اینطوری به جایگاهم توی کهکشان فکر میکنم.
به غبار ستارهایام.
من طلایی قهوهایام.
من فقط تکهی کوچکی از این گسترهای وسیعم.
ز.م
هیچ چیز معلوم نیست.
این درستترین جملهای است که تا حالا شنیدهام.
M.R.A
توانایی بسته نگه داشتن دهان معمولاً نشانهی هوش است.
M.R.A
به تجربه یاد گرفتم که رضایت و دلشکستگی معمولاً با همند.
M.R.A
حالا دیگر فهمیدهام که همه توی دنیایی پر از درد و رنج زندگی میکنند. اما مطمئنم که درد و رنج من از او بیشتر است.
plato
هر رفتاری، خوب یا بد، عادت میشد.
plato
خلق و خوی ملایمش یکی از بهترین خصوصیاتش است و دارد حفظش میکند. تا حدی.
شاید وقتی خیلی چیزها را پشت سر بگذارید همچین اتفاقی برایتان میافتد. مثل شیشهای که توی دریا افتاده باشد، تمام زوایای خشنتان سابیده میشود و از بین میرود.
mah
مراسمی برای نوشتن دارید؟
معتقدم چای قدرتهایی را دارد.
ارغوان
«نمیخوام بدونم چطوری این کارو کردی. میخوام فکر کنم جادو میکنی.»
ارغوان
میخواهم یادم باشد که غمگین باشم، حتی کلافه، اما صددرصد از دنیا عصبانی نباشم.
این فرق میکند.
ارغوان
واقعیت، مخلوطکنی است که در آن امیدها و رؤیاها با ترس و ناامیدی در هم میآمیزند.
ارغوان
کتاب = آسایش
به هر حال، برای من.
ارغوان
ویش نوشته بود من "خیلی بااستعدادم. "
یعنی بعضی مردم "کم بااستعدادند"؟
یا فقط "بااستعدادند"؟ شاید تمام صفتها و برچسبها نفرینند. مگر اینکه روی محصولات بهداشتی چسبیده باشند.
چون به نظر من فکر خوبی نیست که مردم را به شکل موجودات شبیه هم ببینیم.
هر کسی مواد تشکیلدهندهی زیادی دارد که او را به مخلوقی منحصر به فرد تبدیل کند.
همهی ما آش ژنتیک ناقصی هستیم.
mah
به این نتیجه میرسم که واقعیت، مخلوطکنی است که در آن امیدها و رؤیاها با ترس و ناامیدی در هم میآمیزند.
vania
موسیقی یک جور مذهب بود.
انگار آدمها را به هم نزدیک یا از هم جدایشان میکرد.
vania
مثل وقتی است که چسب زخمی را تند میکنند.
آنقدرها درد نمیگیرد، چون بخش زیادی از درد به انتظار ربط دارد.
aseman
به همپیوستگی.
چیزی به چیزی دیگر میانجامد.
اغلب هم به شکلی که انتظارش را نداریم.
aseman
دوست ندارم کسی را از جمع بیرون بیندازم (این منم که همیشه از جمع بیرون میمانم، برای همین میدانم چه حالی دارد)
قدسیه خدامی
بار مالکیت یعنی هر چیزی بهایی دارد.
فکر کنم برای همین است که آدمهای خیلی ثروتمند و مشهور توی بیشتر عکسها خسته و غمگین به نظر میرسند.
tasnim
حجم
۲۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۷ صفحه
حجم
۲۲۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۷ صفحه
قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
تومان