بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نامه‌های عاشقانه ویکتور هوگو | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب نامه‌های عاشقانه ویکتور هوگو اثر ویکتور هوگو

بریده‌هایی از کتاب نامه‌های عاشقانه ویکتور هوگو

نویسنده:ویکتور هوگو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۱۵ رأی
۴٫۷
(۱۵)
به رغم تمامی موانعی که ممکن است در آینده با آنها مواجه شوم، آماده‌ام تا چون شارل هفتم فریاد بزنم: «آنچه خداوند به من داده است، اهریمن نمی‌تواند بگیرد!»
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
عشقی که با حسادت همراه نباشد نه واقعی است و نه پاک.
هنرمند هنردوست
در تمام اتفاقات زندگی آینده‌یمان سهم تو آرام کردن من و سهم من محافظت از تو خواهد بود.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
به راستی باور دارم که از اعماق ناامیدی تا ارتفاع خوشبختی یک گام است.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
یادآوری برایم دردناک نیست، زیرا تو در نهایت متعلق به منی، حداقل در امید و آرزوهایم و در آینده مال منی.
گربه ی پیرزنه همسایه هستم=)
او از همین حالا آدل را همسرش می‌داند و جسورانه نامه‌هایش به او را با «شوهرت» امضا می‌کند.
مستاجر
اگر می‌دانستی، عشق عزیز، با چه رنجی به خداوند التماس می‌کنم که بر تنهاییم رحم کند، و فرشته‌ای که به من قول داده شده را به من بدهد، شاید می‌توانستی تصور کنی عشق ابدی می‌تواند چه قدرتی روی موجودی فانی اعمال کند.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
همیشه یک در باز وجود دارد که از آن در می‌توان از بداقبالی گریخت و روزی که آخرین امیدم از بین برود باید از آن در عبور کنم.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
من باید خیلی زود تو را ببینم. آه! کلمه‌ی زود چقدر غم‌انگیز است وقتی حضورت را همین الان نیاز دارم!
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
آه، آدل، تصویرت روی قلبم حک شده است، قلبی که نطفه‌های هر فضیلت کوچکی که ممکن است داشته باشم در آن رشد یافته است.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎

حجم

۱۵۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

حجم

۱۵۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۷۲ صفحه

قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان