بهجای اینکه دغدغهٔ برابری وظایف را داشته باشیم، باید به دنبال برابری اعتبار وظایف باشیم. هم خانهداری و هم کارِ بیرون از خانه لذتها و رنجهایی دارند: هر دو آنها سزاوار احترام و قدرشناسیاند
|ݐ.الف
در زندگی مشترک کسی به شما برای تشخیص صحیح عیب و ایرادهای شریک زندگیتان جایزه نمیدهد
|ݐ.الف
عاشقانهترین کاری که میتوانیم در زندگی مشترک عاشقانه انجام دهیم این است که گهگاه اعلام کنیم ما هنوز طریقت عشقورزی را نیاموختهایم، اما آنقدر باهوشایم که، با اندک کمکی، یک روز یادش میگیریم.
|ݐ.الف
رابطهٔ خوب رابطهای نیست که در آن دو نفر که شریک زندگی هماند بیشتر اوقات بهخوبی با هم کنار میآیند، بلکه رابطهای است که در آن دو طرف یاد گرفتهاند طبیعی بودن دشواریها و ناکامیهای هراسآور در زندگی مشترک را بپذیرند.
|ݐ.الف
باید برای گفتن صادقانه و مهربانانهٔ حقیقت درمورد خودمان تلاش کنیم. اما در آن طرف معادله، باید سعی کنیم از جملهٔ کسانی باشیم که میتوانند با متانت و وقار حقیقت را تاب بیاورند؛ عیار مقبولیت را آنقدر بالا نمیبرند که دیگران گزینهای جز دروغ گفتن به آنها نداشته باشند.
|ݐ.الف
فرهنگ ما به ما میآموزد که به احساساتمان اعتماد و از آنها پیروی کنیم. اما زوجدرمانی این کار را فاجعه میداند، چرا که احساسات ما عمدتاً نادرستاند و با واکنشهایی بدَوی و برآمده از گذشتهای مشکلدار شکل گرفتهاند.
|ݐ.الف
در دل هر رابطهٔ کارآمدی با موضوعی بغرنج رودررو میشویم: اینکه وقتی عاشق شریک زندگیمان هستیم، احساساتش به اندازهٔ برنده شدن خودمان، و گاهی بیشتر از آن، برای ما مهم است.
|ݐ.الف
بهترین تمرینِ خوب مردنْ خوب زیستن است. زیرا بهقول آن فیلسوف، فقط کسی که بههنگام زیسته باشد میتواند بههنگام بمیرد
|ݐ.الف
باید درمورد تمناهایمان شهامت به خرج دهیم. باید رابطههایمان را طوری بسازیم که طلب و دریافت مدامِ خاطرجمعی اساسی از اینکه طرف مقابل هنوز هم ما را میخواهد، چیزی طبیعی و، در نتیجه، نه چندان دلهرهآور باشد.
|ݐ.الف
خاطرجمع باشیم که ما اساساً، در جای خودش، آدمهایی ذاتاً عادی و مقبولایم، آدمهایی که با جریان معمولِ امیال آشفته و سرکش و چالشهای شایع در هرگونه زندگی انسانیِ ارزشمند مواجه میشوند.
|ݐ.الف