بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

بریده‌هایی از کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

نویسنده:هاکان منگوچ
ویراستار:سمانه عباسی
امتیاز:
۳.۸از ۵۳ رأی
۳٫۸
(۵۳)
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس، خود راه بگویدت که چون باید رفت.
Parinaz
«انسان بالغ کسی است که زندگی را با تمام افت‌وخیزها و تضادهایش بپذیرد.»
یه منتظر
"صبر به معنی نشستن و هیچ کاری نکردن نیست، بلکه صبر دیدن گل در میان خار و دیدن روز در شب است."
کاربر ۵۷۴۰۴۸۳
به جای گفتن "چرا من"، باید پرسید "چگونه باید از این تجربه بگذرم و عبور کنم" این بهترین کار ممکن برای رسیدن به راه‌حل است.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
«نه گذشته هست و نه آینده. نه به گذشته نگاه کن و غصه بخور و نه به آینده بنگر و نگران شو. لحظۀ اکنون را زندگی کن، چون تنها در آن لحظه وجود داری.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
خالق گفته است که در آسمان و زمین جا نگرفتم، جایگاهم قلب مخلوقم شد.
کاربر ۵۷۴۰۴۸۳
«بخند تا تاریکی تمام شود بخند و بدبینی‌ها را شگفت‌زده کن بخند تا روی صورتت گل‌ها باز شود تا نور با لبخندت انتشار یابد.»
Parinaz
مولانا هم می‌گوید: «انسان‌ها هم مانند کتاب هستند. به جلدش نگاه نکنید و فریب نخورید. ارزش واقعی‌شان را وقتی متوجه می‌شویم که آن‌ها را می‌خوانیم.»
یه منتظر
«بله زندگی این‌طور است دیگر دِنیز جان. وقتی محتاج چیزی باشی از تو فرار می‌کند، اما وقتی بی‌نیاز از آن شدی، خودبه‌خود به طرفت می‌آید. جملۀ زیبایی در این مورد هست. "چیزهایی که در زندگی بیش از هر چیز آن‌ها را می‌خواهید زمانی که با اشتیاق منتظرشان هستید به سویتان نمی‌آیند." این مثل این است که زندگی به تو می‌گوید: تا تو نگاه کنی، من نمی‌توانم خودی نشان دهم.»
یه منتظر
«از خطا کردن نترس، از دوباره انجام دادن یک خطا بترس.»
پلوتون
می‌توانی بزرگی کائنات را تخیل کنی؟ و اینکه ما چقدر کوچک هستیم؟ و با وجود این چقدر خودمان را بزرگ می‌کنیم؟ اینکه دردهایمان را چقدر بزرگ می‌کنیم؟»
پلوتون
«به جای اینکه عبرتی برای دیگران شوی از دیگران درس عبرت بگیر»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
«درواقع انسانی که نترسد، انسان آزادی است فرزندم. از باختن نترسید، نگران آینده نباشید، لحظۀ حال را به‌تمامی زندگی کنید، این‌طوری انسان خودش را در امنیت احساس می‌کند. آزادی واقعی همین است.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
متوجه نبود هرچه غر می‌زند، دارد خشم خود را تغذیه می‌کند. حرف که می‌زد بیشتر ناآرام می‌شد. خودش خودش را سرریز می‌کرد. حال آنکه اگر سکوت را امتحان می‌کرد، قطعاً راه‌حلی برای وضعیتی که در آن گرفتار شده بود، می‌یافت. اما نهایتاً خشم احساسی شیرین است. در آن گیر افتاده بود. متوجه نبود که به صورت ناآگاهانه دارد از این کار لذت می‌برد.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
... راه زندگی راه سرسپردگی است. پرنده‌ها نگران نمی‌شوند که فردا چه چیز می‌خورند. آن‌ها در امان خداوند هستند و در دنیا پرنده‌ای وجود ندارد که از گرسنگی مرده باشد. ماهی‌ها با فکر اینکه فردا چه می‌خورند دچار افسردگی نمی‌شوند. آن‌ها در امان خداوند هستند. در دنیا ماهی‌ای وجود ندارد که از گرسنگی مرده باشد. متأسفانه فقط با خطراتی که بشر برایشان پیش می‌آورد، گرفتار می‌شوند. در طبیعت هیچ موجود زنده‌ای به فکر بازنشستگی نیست، سرمایه‌گذاری نمی‌کند، پول و مال جمع نمی‌کند. هر جاندار در امان خداست.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
لحظاتی فرا می‌رسد که در حال انجام دادن کاری هستی که گفته بودی هرگز انجام نمی‌دهم، چیزی را تحمل می‌کنی که می‌گفتی هرگز تحمل نمی‌کنم، لحظاتی را دوست خواهی داشت که گفته بودی هرگز دوستش نخواهم داشت، به یکباره می‌گذاری و می‌روی، وقتی تصور می‌کردی هرگز نمی‌توانی بروی، در زمانی می‌گویی مُردم، اما باز زندگی می‌کنی.
Parinaz
«ما را اسیر کردند ما را به زندان افکندند مرا به داخل سلول و تو را آن بیرون البته کار ما آسان است بدترین چیز این است که انسان دانسته یا ندانسته در درون خود زندان بنا کند...» ناظم حکمت
m_royaei
آب جاری جلبک نمی‌زند
katy
«خشم مثل باد است، زود می‌خوابد، اما قبل از آن شاخه‌های بسیاری را می‌شکند.»
yasi:)
همه چیز منتظر زمان خود است نه گل قبل از موعد مقرر خود باز می‌شود و نه خورشید پیش از موعد طلوع می‌کند. مولانا
کاربر ۵۷۴۰۴۸۳

حجم

۲۰۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۲۰۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰
۷۰%
تومان