بریده‌هایی از کتاب ذهنیت برنده

این‌که چیزی در گذشته درست بوده دلیل نمی‌شود امروز نیز درست باشد، و اگر انجام کاری را به یک شیوه یاد گرفته‌اید به این معنا نیست که آن را به بهترین شیوه یاد گرفته‌اید.

وقتی ورزش می‌کردم، دوست داشتم تغذیهٔ بهتری داشته باشم. حتی بااین‌که می‌توانستم با شکلات و بستنی خودم را تشویق کنم، دلم می‌خواست غذاهای طبیعی و سالم بخورم. همچنین بهتر می‌خوابیدم و وقتی بیدار بودم، انگار بازدهی بیشتری داشتم، به‌ویژه در یکی دو ساعتِ بعد از ورزش به نظر می‌رسید ذهنم شفاف‌تر عمل می‌کرد و نوشته‌هایم واضح‌تر بود. افکارم به‌راحتی جریان پیدا می‌کرد.

به مشغله‌های غیرضروری نه بگویید تا زمان لازم برای بهبود و تجدید قوا را داشته باشید. به افکار مزاحم و پیش‌پاافتاده نه بگویید تا برای تمرکز روی موضوعاتی که برایتان مهم است فضای لازم را داشته باشید. نه‌گفتن به وسوسه‌های همیشگی می‌تواند به شما کمک کند در مسیر خود پیش بروید و به اهداف مربوط به سلامتی خود دست یابید.

هرچه بیشتر یک رفتار را تکرار کنید، کمتر روی شما اثر می‌گذارد زیرا به آن عادت می‌کنید.

تغییر در عادت‌های روزمرهٔ شما که به‌معنای بازآفرینی دیدگاه شما درمورد خودتان است.

بزرگ‌ترین جلوهٔ صبر این است که زمانی که هنوز ثمرهٔ کارتان را ندیده‌اید به فرایند پایبند بمانید.

بیشتر اوقات شما باید بر ایجاد عادت‌های روزمرهٔ تکرارشونده تمرکز کنید، به‌ویژه زمانی که سعی می‌کنید کار جدیدی انجام دهید.

در بسیاری از موارد، پیشرفت در این نیست که کارهای بیشتری را درست انجام دهیم، بلکه بسته به این است که کارهای کمتری را اشتباه انجام بدهیم.

آیا امروز در مقایسه با دیروز آدم بهتری هستید؟ پدر یا مادر بهتری هستید؟ رهبر بهتری هستید؟ دوست بهتری هستید؟ بیشتر روزها جواب‌دادن به این سؤالات ممکن است سخت باشد. به همین دلیل است که معتقدم باید خودمان را محک بزنیم و پیشرفتمان را بسنجیم.

محدودیت‌ها باعث خلاقیت می‌شوند.

«نمی‌کنم» یک روش توانمندسازی روان‌شناختی برای نه‌گفتن است، درحالی‌که عبارت «نمی‌توانم» یک روش تضعیف‌کنندهٔ روان‌شناختی برای نه‌گفتن است.

اگر می‌خواهید نتیجه را ببینید، باید آن‌قدر صبور باشید که دستورالعمل را تمام کنید. به موفقیت خود زمان دهید تا پخته شود. از دستورالعمل پیروی کنید و کارتان را تمام کنید.

انگیزه احساسی بی‌ثبات و ناپایدار است. بعضی روزها انگیزه دارید و بعضی روزها انگیزه ندارید. اگر تغییرات پایدار می‌خواهید، آخرین چیزی که باید بر آن تکیه کنید احساسی بی‌ثبات است

راهبرد ساینفلد به این دلیل کارآمد است که تمرکز را از روی هر عملکرد مجزا برمی‌دارد و به‌جای آن روی فرایند تأکید می‌کند. مهم نیست که چه احساسی دارید، چقدر انگیزه دارید یا کارتان در آن روز چقدر عالی است. آنچه اهمیت دارد این است که «زنجیره را قطع نکنید».

«ما بیشتر از هر چیز با چیزهایی که به آن‌ها نه می‌گوییم تعریف می‌شویم.»

این‌که نمی‌توانید به برنامهٔ آرمانی‌تان پایبند باشید، دلیل نمی‌شود که آن را کلاً کنار بگذارید. عادت‌های خوب به‌مرور ایجاد می‌شوند.

همهٔ ما احمق هستیم،‌ اما اگر این سعادت را دارید که از این امر باخبر باشید، می‌توانید از پیش‌فرض‌های خود دست بردارید و رویکرد ذهن مبتدی را برای زندگی در پیش بگیرید.

اکثر افراد به دنبال اطلاعات جدید نیستند، بلکه اطلاعاتی می‌خواهند که مهر تأییدی بر رفتار و عملکردشان بزند.

به‌ندرت پیش می‌آید که شرایط به شما اجازه ندهد حتی کمی پیشرفت کنید. ممکن است نقطهٔ شروع خود را دوست نداشته باشید. شاید پیشرفت شما کند و ناخوشایند باشد، اما می‌توانید با همین‌ها به جلو بروید.

حقیقت این است که حتی اگر هیچ‌وقت به اهداف مهم خود نرسیم، باز هم بسیار بهتر از قبل هستیم.