من چیستم؟ آیا حبابی هستم که نور را حمل میکند، یا نوری که حباب وسیله حمل آن است؟
Azadehana
جیمز جویس در جملهای بیاد ماندنی میگوید: «تاریخ کابوسی است که من سعی میکنم از آن بیدار شوم.» و راه بیدار شدن از آن، ترسیدن از آن نیست، و درک این نکته که همه اینها، بدان گونه که هست، تجلی قدرت مخوفی است که همه آفرینش است. پایان چیزها همواره دردناک است، اما درد نیز بخشی از بودن جهان است.
Azadehana
زندگی کوتاه است. چرا باید خانه ساخت؟
Azadehana
مویرز: امروزه چه کسی با استعارهها صحبت میکند؟
کمبل: همه شاعران. شعر، زبانی استعارهای است.
مویرز: استعاره به توان بالقوه اشارت دارد.
کمبل: بله، اما بیان فعلیت نهفته در پشت این جنبه مریی نیز هست. استعاره نقاب خداوند است که از طریق آن میتوان جاودانگی را تجربه کرد.
Azadehana
باید فرایندی از تعلیم وجود داشته باشد که به شما کمک کند گوشهای خود را باز کنید، به گونهای که بتوانید استعارهای بشنوید نه لفظی و عینی.
Azadehana
مویرز: و بهشت، آن هدف آرمانی اغلب مردم، آیا در درون ما است.
کمبل: بهشت و جهنم و همه خدایان در درون ما هستند. این دریافتِ بزرگ اوپانیشادهای هندی در قرن نهم قبل از میلاد است. همه بهشتها، همه خدایان و همه دنیاها در درون ما هستند. آنها رؤیاهای بزرگ شدهاند، و رؤیاها تجلیات انگارهای شکل انرژیهای بدن در کشمکش با یکدیگرند.
Azadehana
مویرز: در دوره قرون وسطا این احساس وجود داشت که جهان را باید به گونهای قرائت کرد که گویی برای شما پیامهایی دارد.
کمبل: یقیناً پیامهایی دارد. اسطورهها به شما کمک میکنند که پیامها را بخوانید. آنها احتمالات نمونهوار را برای شما بازگو میکنند.
Azadehana
گفته کمبل همه نامها و انگارههای ما از خداوند، بر حقیقتی غایی دلالت میکند که بنا به تعریف، به فراسوی زبان و هنر راه میبرد. اسطوره نیز یکی از نقابهای خداوند است ــ استعارهای برای آنچه پشت دنیای مریی نهفته است.
Azadehana
هدف غایی جستجو باید کسب خرد و قدرت برای خدمت به دیگران باشد، نه رهایی و سعادت شخصی.
Azadehana