۳٫۰
(۱۰)
آن چیست که شما را خوشحال میکند؟ آن را حفظ کنید، بدون توجه به اینکه مردم به شما چه میگویند. این چیزی است که من آن را «دنبال کردن سعادت خودتان» مینامم.
Azadehana
راهِ پیدا کردن خوشبختی آن است که لحظاتی را که بیش از همیشه احساس شادی میکنید به خاطر بسپارید ــ نه لحظاتی که به هیجان و لرزه درمیآیید، بلکه لحظاتی که عمیقاً شادید.
Azadehana
یک دعای قدیمی میگوید، «پروردگارا، به ما بیاموز که چه هنگام اجازه رفتن بدهیم.»
Azadehana
از نظر روانشناختی، اژدها در واقع مقید بودن شخص به منیت خویش است. ما در قفس اژدهای خویش اسیر شدهایم. مسئلهای که روانپزشک با آن رویاروی است، خرد کردن این اژدها به گونهای است که شخص بتواند خود را در عرصه وسیعتری از مناسبات گسترش دهد. اژدهای غایی در درون شما است؛ این من شما است که به زنجیرتان میکشد.
Azadehana
این باب حکمت هماکنون در ادیان وجود دارد. همه ادیان در زمانه خودشان حقیقت داشتهاند. اگر بتوانید جنبه ماندگار حقیقت آنها را کشف کنید، و آن را از کاربردهای مقطعی جدا سازید، به نکته موردنظر دست یافتهاید.
Azadehana
مویرز: با توجه به مطالبی که شما درباره انسان میدانید، آیا میتوان تصور کرد که در فراسوی کشمکش میان حقیقت و توهم، نوعی باب حکمت وجود دارد که از طریق آن میتوانیم زندگی خود را بار دیگر سامان دهیم؟ آیا میتوانیم الگوهای جدیدی پدید آوریم؟
کمبل: این باب حکمت هماکنون در ادیان وجود دارد. همه ادیان در زمانه خودشان حقیقت داشتهاند. اگر بتوانید جنبه ماندگار حقیقت آنها را کشف کنید، و آن را از کاربردهای مقطعی جدا سازید، به نکته موردنظر دست یافتهاید.
Azadehana
مویرز: با توجه به مطالبی که شما درباره انسان میدانید، آیا میتوان تصور کرد که در فراسوی کشمکش میان حقیقت و توهم، نوعی باب حکمت وجود دارد که از طریق آن میتوانیم زندگی خود را بار دیگر سامان دهیم؟ آیا میتوانیم الگوهای جدیدی پدید آوریم؟
کمبل: این باب حکمت هماکنون در ادیان وجود دارد. همه ادیان در زمانه خودشان حقیقت داشتهاند. اگر بتوانید جنبه ماندگار حقیقت آنها را کشف کنید، و آن را از کاربردهای مقطعی جدا سازید، به نکته موردنظر دست یافتهاید.
Azadehana
جهان پر از کسانی است که گوش دادن به خود را موقوف کردهاند، یا فقط به همسایگان خود گوش دادهاند تا دریابند که چکار باید بکنند، چگونه باید رفتار کنند، و ارزشهایی که باید برای آن زندگی کنند کداماند.
Azadehana
میان آزتکها که چندین بهشت داشتند، و هر یک از آنها بر اساس شرایط مرگ به افراد مختلف تخصیص داده میشد، بهشتی که به جنگجویان کشته شده در نبرد تعلق داشت، مادرانی را که به هنگام زایمان درمیگذشتند نیز در خود جای میداد. زاییدن یقیناً عملی قهرمانانه است، زیرا وقف کردن خود به پای زندگی شخصی دیگر است.
Azadehana
مویرز: پس در همه این فرهنگها، قهرمان، صرفنظر از لباسی محلی که بر تن میکند، چه کرداری دارد؟
کمبل: دست به اقدامی شجاعانه در نبرد میزند، یا زندگی کسی را نجات میدهد. نوع دیگر کردار معنوی است که در آن قهرمان یاد میگیرد گستره ماوراءطبیعی زندگی معنوی انسان را تجربه کند و سپس با پیامی بازمیگردد.
Azadehana
هزارتو کاملا شناخته شده است. فقط باید ردپای قهرمان را دنبال کنیم؛ در این صورت، هر کجا آموخته بودیم کراهتی ببینیم، خدایی خواهیم یافت؛ و هر کجا آموخته بودیم دیگری را به قتل برسانیم، خود را خواهیم کشت؛ و هر کجا آموخته بودیم به بیرون سفر کنیم، به مرکز تجربه خویش بازخواهیم گشت؛ و هر کجا آموخته بودیم تنها باشیم، با همه جهان خواهیم بود.
Azadehana
به محض آنکه وارد حوزه زمان میشویم رنج نیز پدیدار میشود.
Azadehana
شما باید میان مرگ و زندگی تعادل برقرار کنید ــ آنها دو جنبه از یک چیزاند که هستی، یا شدن است.
Azadehana
این تجربهای اساسی در هرگونه درک عرفانی است. در جسم خود میمیرید و در روح خود متولد میشوید. خود را با آن نوعی از آگاهی و زندگی یگانه میکنید که جسمتان فقط گردونه حامل آن است. گردونه از بین میرود و شما در آگاهی خود با آنچه گردونه حمل میکند و همان خداوند است یگانه میشوید.
Azadehana
مویرز: آیا همه مردم در همه زمانها نوعی حس کنار گذاشته شدن از یک واقعیت غایی، از برکت، از شادی، از کمال، از خداوند را داشتهاند؟
کمبل: بله، اما حتی در این حالت هم لحظات جذبه وجود دارد. فرق میان زندگی روزمره و زیستن در آن لحظات جذبه، همان فرق میان خارج و داخل باغ بودن است. در این حالت، ترس و میل، این تقابل دوگانه، پشت سر گذاشته میشوند.
Azadehana
انگاره خداوند همواره مقید به فرهنگ است. حتی هنگامی که یک مبلّغ مذهبی آنچه را خدا میپندارد عرضه میکند، این خدا برحسب تفکری که مردم مورد تبلیغ میتوانند از الوهیت داشته باشند تغییر میکند.
Azadehana
بزرگ شدن در یک جنگل با موش خرماها و جغدهای بزرگ، با بزرگ شدن در این شهرها فرق میکند. در آنجا همه چیزهایی که در اطراف حضور دارند، نیروها، قدرتها و امکانات جادویی زندگی را به نمایش میگذارند که متعلق به شما نیستند، اما بخشی از زندگی هستند و دریچههای زندگی را به روی شما میگشایند. سپس ملاحظه میکنید که همه این چیزها در شما بازتاب پیدا میکنند، زیرا شما طبیعت هستید.
Azadehana
تعریفی ازخداوند وجود دارد کهبسیاری از فیلسوفان آن را تکرار کردهاند. خداوند حوزهای قابل درک است ــ حوزهای که ذهن آن را میشناسد نه حواس ــ که مرکزش در همه جا است و محیطش در هیچ کجا نیست. و مرکزش درست همان جایی است که شما نشستهاید. و مرکزدیگرش جایی کهمن نشستهام. و هر یک از ما تجلی آن رمز هستیم. این درکاسطورهشناختیزیبایی است که به شما حسی از اینکه چه کسی و چه چیزی هستید میدهد.
Azadehana
هنگامی کهعنکبوت شبکهزیباییازتارمیتند، اینزیباییازطبیعتعنکبوت سرچشمه میگیرد. نوعی زیبایی غریزی است. چقدر از زیبایی زندگی خود ما درباره زیبایی زنده بودن است؟ چقدر آن آگاهانه، و چقدر قصد شده است؟ این پرسش مهمی است.
Azadehana
من اغلب اوقات درباره این هنر، این گونه فکر میکنم. آنچه ما آن را «زیباییشناسی» مینامیم تا چه اندازه محصول قصد هنرمند، یا تا چه اندازه وانمودی بوده است؟
Azadehana
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۰ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۰ صفحه
قیمت:
۷۸,۰۰۰
۳۹,۰۰۰۵۰%
تومان