بریدههایی از کتاب دلشده: تحلیلی بر احوالات مرحوم سیدهاشم حداد
۴٫۷
(۲۶)
«آقای قاضی به آقای حداد میفرمود: ”درست است که شما شاگرد من و زیر نظر من هستی، ولی هرچه میخواهی باید از امامحسین (ع) بگیری و این نه به آن معناست که اگر بروی در حضرت علی (ع) را بزنی، در باز نمیشود، ما در زیارت جامعه هم داریم که السلام علی الدعاة الیالله و الادلاء علی مرضاةالله، اما از القاب امامحسین (ع) هست که: السلام علی الدلیل علی ذاتالله، امام حسین راهنما و دلیل بر ذات خداست! انسان را مستقیم به ذات خدا میرساند. “»
زهره.
«الهی هَب لی کمالَ الإنقطاعِ إلیک و أنِر أبصارَ قُلوبنا بِضیاء نَظَرها إلیک حَتی تَخرقَ أبصارُ القُلوب حُجُبَ النُّور فَتَصِل إلی مَعدن العَظَمَةِ»
«خدایا انقطاع کامل از خلق به سوی خود به من عنایت کن و دیدههای دلمان را به نور توجه به سوی خود روشن گردان تا دیدههای دل، پردههای نور را پاره کند و به مخزن اصلی بزرگی و عظمت برسد»
محمد جواد پورمحمد
«حضرت آقا کراراً میفرمودند: ”این راه مستلزم ایثار و از خودگذشتگی است. بعضی از رفقای ما تنبلاند و برای انفاق و ایثار حاضر نیستند و لذا متوقف میمانند
موسوی
”بسم الله الرحمن الرحیم، یا اخی، اجعل همّک همّاً واحداً. والسلام علیکم، سیدهاشم. “»
مرضیه عصار
«عشق همنشینی است مانع و مصاحبی است مالک، شیوۀ آن مشکل و احکام آن جاری است. بدنها و ارواح آنها، قلوب و خطورات آنها و عقول و خرد آنها را در تملک خویش میگیرد. عنان طاعت آنها و قدرت تصرف در آنها به عشق داده شده است.»
مرضیه عصار
«دوای تو در وجود توست اما تو نمیدانی و بیماری تو از خود توست اما تو نمیبینی. آیا خیال میکنی تو همین جسم کوچکی؟ در صورتی که عالمی بزرگ در وجودت پنهان است.»
mh.mirvakili
و خطاب به یکی از شاگردان که در اثر مشکلات، پریشانی و تشویش خاطر به او روی آورده بود میگوید:
«دنیا را آسان بگیری آسان میگذرد و سخت بگیری سخت میگذرد. و أرِح نَفسَکو توکَّل علیالله
mh.mirvakili
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی
که صفایی ندهد آبِ تراب آلوده
mh.mirvakili
چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را
غبار خاطری از رهگذار ما نرسد
mh.mirvakili
رسول خدا (ص) فرمود:
«به نزد مادرت برگرد. به خدایی که مرا به حق برانگیخته است آرام گرفتن مادر تو، به تو در یک شب بهتر است از یک سال جهاد در راه خدا.
mh.mirvakili
دل که بیابان گرفت، چشم ندارد به راه
سر که صراحی کشید، گوش ندارد به پند
کشتۀ شمشیر عشق حال نگوید که چون
تشنۀ دیدار دوست راه نپرسد که چند
mh.mirvakili
عشق تو مرا ألَستُ مِنکم بِبَعید
هجر تو مرا إنَّ عَذابی لَشَدید
بر کنج لبت نوشته یحیی وَ یمیت
مَن ماتَ منَ العِشقِ فَقَد ماتَ شَهید
mh.mirvakili
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن بر آید
mh.mirvakili
رنج راحت دان، چو شد مطلب بزرگ
گرد گله، توتیای چشم گرگ»
mh.mirvakili
«همۀ مردم یک بار میمیرند، ولی ایشان[ اهل آخرت ]به خاطر مجاهده با نفس و خواهشهای نفسانی و شیطانی که در رگهایشان جاری است، در هر روز هفتاد بار جان میسپارند.»
mh.mirvakili
این سید فرزند رسولخدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و فاطمۀزهرا (س) است. به من بگو صد سال پیش نسب تو به که میرسد تا چه برسد به هزاروچهارصد سال پیش؟!
کاربر ۴۷۶۰۷۲۲
الهی هَب لی کمالَ الإنقطاعِ إلیک
کاربر ۴۷۶۰۷۲۲
ما فکر میکنیم بیتوقع زندگی کردن سخت است در حالی که دشواری مصائبی که به خاطر زشتیهای طلبکار بودن از دیگران تحمل میکنیم بسیار بیشتر و غیرقابل تحملتر است.
هامان
«روزی یک بندۀ خدایی آمد بین علما نشست. گفت: ”آقا ذکری، دستوری به من بده. “ والد اینطور بود که اگر کسی میآمد باطنش را میخواند که چگونه است، ظرفیتش چقدر است، ظاهراً آن شخص با خانمش بیاحترامی و بدخلقی میکرد. والد خیلی ناراحت شد و گفت: ”برو. آمدی اینجا میخواهی ذکر و دستور از من بگیری؟! چه فایده! برو پیش همسرت و به او احترام کن، رعایت او را بکن، این دست شما امانت است، خیانت و اذیت نکن، مثلاً ظهر رفتی دیدی غذا تمام شده حق نداری عصبانی شوی، حق نداری مثلاً بگویی برای من آب بیاور، اصلاً و ابداً، شما برو این را درست کن. “ این بندۀ خدا مشکلش را فهمید و رفت پیش خانمش. بعد از سه روز آمد و گفت: ”آقا دستش را گرفتم و گفتم مرا ببخش. “ والد گفت حالا این درست است. ایشان خیلی تأکید داشت که انسان متعلق به خانوادۀ خودش است.»
هامان
او این اخلاق را از سَرورش امیرمؤمنان (ع) آموخته است:
«روایت شده که روزی پیامبر اکرم (ص) به خانۀ سید اولیاء (ع) آمد. دید آن حضرت نشسته است و عدس پاک میکند و سیدةالنساء (س) در پیش دیگ نشسته است. حضرت رسول (ص) فرمود: ”بشنو ای ابوالحسن (ع) ! و نمیگویم مگر آنچه را خدا امر کرده است که هیچ مردی نیست که در خانه به همسرش کمک کند و یاری او نماید مگر اینکه خدا به عوض هر مویی که در بدن اوست پاداش عبادت یکسال که روز آن را روزه بگیرد و شب آن را به عبادت به سر برد به او بدهد. یا علی! هر که در خانۀ خود مشغول خدمت همسرش شود و[ از کمک ]دریغ نکند، خداوند در هر روز و شبی ثواب هزار شهید برای او مینویسد و به عدد هر رگی که در بدن اوست شهری در بهشت به او عطا میفرماید. یا علی! یک ساعت خدمت در خانه بهتر است از عبادت هزار حج و هزار عمره و آزاد کردن هزار بنده و هزار جنگ و عیادت هزار مریض و... “»
هامان
حجم
۸۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۹ صفحه
حجم
۸۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۹ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰۵۰%
تومان