بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چهار هزار هفته | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چهار هزار هفته

بریده‌هایی از کتاب چهار هزار هفته

نویسنده:الیور برکمن
انتشارات:نشر نوین
امتیاز:
۳.۸از ۷۲ رأی
۳٫۸
(۷۲)
دیگر زمان شبیه به رودی نیست که در آن شنا می‌کردید، بلکه به پدیده‌ای بدل می‌شود که حس می‌کنید برای گریز از احساس گناه، وحشت یا درهم‌شکستن باید بر آن تسلط یابید یا کنترلش کنید
|ݐ.الف
وقتی شما با مطالبات متعدد بمباران می‌شوید، راه ساده این است که تصور کنید تنها واکنش ممکن به این مطالبات بهره‌گیری بهتر از زمان است، آن هم با کارآمدی بیشتر و سخت‌تر یا طولانی‌تر کار کردن. گویی شما ماشینی در انقلاب صنعتی هستید. حال‌آنکه می‌توان از خود سؤال کرد که آیا این مطالبات معقول‌اند یا نه
|ݐ.الف
او که به خاطر «گذر زمان» هیچ‌گونه نگرانی نداشت، شاید پدیده‌ها را با وضوحی بیشتر تجربه و با حسی از بی‌زمانی زندگی می‌کرد
|ݐ.الف
ما به ماهیانی می‌مانیم که چون کاملاً توسط آب احاطه شده‌اند، نمی‌دانند آب چیست.
|ݐ.الف
هنگامی‌که با لحظات چالش‌برانگیز یا کسالت‌بار مواجه می‌شوید، عامدانه رویکردی کنجکاوانه اتخاذ کنید که هدفش دستیابی به فرجامی مشخص یا تبیین صحیح وضعیت نیست، بلکه همان‌طور که هابسون می‌گوید، هدف آن «آگاهی یافتن از کیستی انسانی است که در حال تعامل با اوییم».(۷) کنجکاوی موضعی است که به‌خوبی با پیش‌بینی‌ناپذیر بو
مرضیه
ناگفته نماند که اینترنت وضعیت را آزاردهنده‌تر هم می‌کند؛ زیرا در همان حال که وعدهٔ کمک به استفادهٔ بهتر از زمان را می‌دهد، شما را با مصارف بالقوهٔ زمانیِ متعددی نیز مواجه می‌سازد و همان ابزاری که قرار بود حس بهره‌گیری بیشتر از زندگی را نصیبتان کند سبب از دست رفتن بخش‌های زیادی از عمرتان می‌شود؛ برای مثال، فیس‌بوک روشی بسیار کارآمد برای مطلع شدن از گردهمایی‌هایی است که شاید مایل به شرکت در آن‌ها باشید، اما قطعاً تعداد گردهمایی‌های پیشنهادی‌اش بسیار بیشتر از آن میزانی است که کسی بتواند در آن‌ها شرکت کند؛ وب‌سایت‌های همسریابی هم روشی کارآمد برای ترتیب‌دهی قرارهای عاشقانه‌اند، اما درعین‌حال تعداد همسران پیشنهادی بالقوه‌شان به اندازه‌ای زیاد است که فرصت قرارهای ممکن با افراد جذاب‌تر را از شما سلب می‌کند
کاربر ۳۴۶۳۵۹۰
پیشنهاد او این است که هرروز در ظرف زمانی‌تان، مقدار بیشتری فعالیت بگنجانید، بدین‌ترتیب درنهایت در زورقی از تسلط و آرامش به «زمان کافی» دست می‌یابید. اما چنین فرضی در سال ۱۹۰۸ صادق نبود و امروزه حتی کمتر صادق است. این همان نکته‌ای بود که در صبحی سرد و زمستانی روی نیمکت پارکی در بروکلین دریافتم و هنوز هم باور دارم بهترین پادزهر برای رهایی از فشار زمان و نخستین گام جهت به آغوش کشیدن محدودیت‌های زندگی است: در عمل هرگز نمی‌توانیم برای تک‌تک کارهایی که مهم _یا نسبتاً مهم_ می‌پنداریم وقت بگذاریم.
کاربر ۳۴۶۳۵۹۰
پیشنهاد او این است که هرروز در ظرف زمانی‌تان، مقدار بیشتری فعالیت بگنجانید، بدین‌ترتیب درنهایت در زورقی از تسلط و آرامش به «زمان کافی» دست می‌یابید. اما چنین فرضی در سال ۱۹۰۸ صادق نبود و امروزه حتی کمتر صادق است. این همان نکته‌ای بود که در صبحی سرد و زمستانی روی نیمکت پارکی در بروکلین دریافتم و هنوز هم باور دارم بهترین پادزهر برای رهایی از فشار زمان و نخستین گام جهت به آغوش کشیدن محدودیت‌های زندگی است: در عمل هرگز نمی‌توانیم برای تک‌تک کارهایی که مهم _یا نسبتاً مهم_ می‌پنداریم وقت بگذاریم.
کاربر ۳۴۶۳۵۹۰
امید داشتن یعنی انکار کردن توانایی خودم در تغییر روند امور
M.o
امید داشتن یعنی انکار کردن توانایی خودم در تغییر روند امور
M.o
«بی‌سروصدا به امور ضروری پیش رویتان مشغول شوید. مادامی‌که می‌اندیشید باید ماهیت امور آتی را بدانید، به‌ناچار هزینهٔ زیادی را صرف حدس‌های بیهوده می‌کنید. ولی وقتی با اطمینان صرفاً بر امور ضروری پیش رویتان متمرکز می‌شوید، همواره در حال انجام دادن کاری معنادار و مقدرشده توسط سرنوشتتان هستید».
M.o
در حال چیدن سیبی قرمز بودم که ناگهان دریافتم زندگی چیزی نیست جز مجموعه‌ای از مشکلات حل‌نشدنی؛ با یافتن چنین تعریفی، اقیانوسی از آرامش به سوی قلبم جاری شد
M.o
برعکس باید از استانداردهای انتزاعی و بیش‌ازحد بالایمان دست برداریم که صرفاً حسی از ناتوانی برمی‌انگیزند، از رؤیاهای خداگونهٔ اهمیت کیهانی عقب بنشینیم و درعوض زندگی را به همان شکلی تجربه کنیم که واقعاً هست؛ ملموس، فانی و اغلب به گونه‌ای شگفت‌انگیز کافی.
M.o
در دنیایی که برای شتاب تجهیز شده است، توانایی مقاومت کردن در برابر میل به شتاب _اختصاص مدت‌زمان لازم به امور_ نوعی مداومت در انجام دادن کارهای مهم و کسب رضایت از این فرایند به حساب می‌آید؛ در این حالت، شما دیگر لازم نیست تمامی حس خشنودی‌تان را به آینده موکول کنید.
M.o
«چگونه می‌توان در بازه‌ای از زمان تفریح کرد، وقتی تنها آن اموری معنادارند که به کار یا هدف دیگری منتهی می‌شوند؟
M.o
مؤثرترین راه برای تضعیف حواس‌پرتی دست برداشتن از انتظارمان مبنی بر رقم خوردن امور به نحوی دیگر است؛ پذیرش این واقعیت که ناخشنودی‌مان صرفاً واکنشی است که انسان فانی در برابر وظایف الزامی و تعهداتی نشان می‌دهد که او را وامی‌دارند با کنترل محدودش بر زندگی مواجه شود.
M.o
رسانه‌های اجتماعی با ترسیم مخالفان ما به عنوان افرادی توجیه‌ناپذیر، ما را به قبایلی متخاصم‌تر از پیش دسته‌بندی می‌کنند.
M.o
به نظر مک‌نامی بهتر است بگوییم ما سوخت این شرکت‌ها هستیم: کُنده‌هایی هستیم که روی شعله‌های آتش سیلیکون‌ولی پرتاب می‌شوند، منابعی عاری از شخصیت که بدون ذره‌ای ترحم مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند و این روند تا زمانی که تک‌تک ما بسوزیم، ادامه خواهد یافت
M.o
در این نوع زندگی ما مدام نگران رتق‌وفتق اموریم، مدام به انتظار مزایای فردا نشسته‌ایم و هیچ‌گاه به تجربهٔ آرامش ذهنی نائل نمی‌آییم.
M.o
دراین‌حالت، ما به جای آنکه زندگی‌مان را همان‌گونه زندگی کنیم که در بستر زمان به آغوش کشیده شده است _به جای آنکه در زمان حال باشیم_ تمامی لحظه‌ها را بر مبنای میزان سودمندی‌شان برای دستیابی به اهداف آتی و رسیدن به لختی آرامش در آینده ارزش‌گذاری می‌کنیم.
M.o

حجم

۲۸۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۲۸۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۴,۷۰۰
۷۰%
تومان