ما به خیال فردایی نفس میکشیم که هنوز نیامده است و شاید هرگز هم نیاید و با این خیال، امروزمان را میسوزانیم. میخواهیم در فرصت محدود عمرمان همهکار انجام دهیم، اما حرص "همهکار کردن" سبب میشود که هیچکاری نکنیم.
kaveh
بدیهی است که هرگز زندگی عاری از هرگونه مشکل فرانخواهد رسید. مهمتر آنکه خود شما هم نباید خواستار این نوع زندگی باشید، زیرا زندگی عاری از مشکل شکلی از زندگی است که طی آن اقدامات ارزنده انجام نخواهند شد و چنین زیستنی بیمعنا خواهد بود.
M.o
وقتی شما به اموری توجه میکنید که ارزش چندانی برایتان ندارند، درواقع در حال هزینه کردن زندگیتان به پای آنها هستید.
M.o
اگر با اشتیاق رنج ناشی از ندانستن را تحمل کنید، اغلب راهحلی از پس پرده رخ مینمایاند
M.o
مسئله پرمشغلگی یا حواسپرتی زیاد ما نیست، مسئله این است که ما نمیخواهیم این حقیقت را بپذیریم که مطالعه از آن دست فعالیتهایی است که تا حد زیادی بر اساس زمانبندی مختص به خودش جلو میرود. نمیتوانید به اندازهای در مطالعه عجله کنید که خواندن معنایش را از دست بدهد.
M.o
حرص "همهکار کردن" سبب میشود که هیچکاری نکنیم.
آرین
تنها آن دستاوردهایی مهم یا بیمانند خواهند بود که ما برایشان به قدر نیاز، زمان گذاشتهایم.
M.o
واقعیت این است که زندگی به شکلی ظالمانه کوتاه است
Arman Keyvannia
«یکی از سردرگمکنندهترین درسهایی که از زندگی آموختهام این است که اغلب اوقات دوست ندارم کارهایی را انجام دهم که انجام دادنشان لازم است. فقط راجع به تمیز کردن کاسهٔ توالت یا پر کردن فرمهای مالیاتی صحبت نمیکنم، منظورم کارهایی است که عمیقاً مایلم انجام شوند.»
M.o
ما تقریباً هر کاری میکنیم تا پلهای پشت سرمان را خراب نکنیم، تا رؤیاهای نامحدودمان در باب آینده را زنده نگاه داریم، بااینهمه، با تخریب پلهای پشت سر اغلب به حسی از خشنودی دست خواهیم یافت.
M.o