بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قصه بودن من | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب قصه بودن من اثر پارسا کیادلیری

بریده‌هایی از کتاب قصه بودن من

انتشارات:ناشر مؤلف
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۶ رأی
۴٫۵
(۱۶)
شب چه تاریک است... دل چه غمناک، چشم چه نمناک است... باور نمی‌کنی اما... مرا اینگوشه همه چیز مرده است... جز یک چیز جز عشق...
🎈asi
عشق آغاز درختی است که تا عرش ندارد پایان! عشق فرجام بلندیست برلحظه کوتاه زمان عشق پروانه شدن در پی یک نورکم است
Romina
عشق فرهاد شدن در پی شیرین شدن است
m.gh.t
عشق کمیاب‌ترین اطلس دنیای من است
m.gh.t
صدای تو باعث فرار عقل من است مرا به عشقت امیدوار کن!
m.gh.t
و زمان شسته خودش را ز زمستان سیاه و به چشم نگران مانده است در پی شوق و بهار نزدیک است باغ را آب و گِل بارانی مثل روز تحویل سال نو می‌آید که بهار نزدیک است و هوا بوی خدا می‌گیرد مثل باران و رطوبت که به روی برگ است بوی خوب عید است که بهار نزدیک است
ناشناس
در اینجا کسی برای چشم‌های خیسم قیمتی نگذاشت چرا که یوسف دوچشمانم در مصر نگاه تو زندانیست ای آمون قلب‌های رام نشده! من در مصر دوچشمانت غریبم غریب...
ناشناس
خواب من میگیرد اندر این مه زده جان سیه‌ام چشم من بارانی است سالها منتظر بارانم
روژینا
صدایم کن! نگاهم کن! مرا به گرمای خویش دَرکش! و با ایمان عاشقانه‌ی خود دعایم کن!
روژینا
عاشقی را درمانی به جز تماشا نیست ببین که میان این پوچواره‌های حسرت... تماما تو را می‌خواهم، تو را
روژینا

حجم

۳۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۰ صفحه

حجم

۳۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۰ صفحه

قیمت:
رایگان