بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قصه بودن من | طاقچه
کتاب قصه بودن من اثر پارسا کیادلیری

بریده‌هایی از کتاب قصه بودن من

انتشارات:ناشر مؤلف
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۶ رأی
۴٫۵
(۱۶)
با ایمان عاشقانه‌ی خود دعایم کن!
S
اینجا نه درمانی برای دردهایم هست نه آبی برای آتش جانم نه مرهم بر دو چشمانم در اینجا من غریبم غریب...
S
در میانه راه‌های ناهمواره نرسیدن رسیدن را بر من ارزانی ده!
چڪاوڪ
شاد بودن نعمتی است که فقط آیینه‌ها می‌فهمند آن زمانی که به لبخند تو یک مرده جهان می‌خندد شاد بودن قفسی است که بِه از وادی پوچ دنیاست شاد بودن هوس تازه گلی، به هیاهوی بهار است شاد بودن نفس تازه‌ی یک باران است که به خشکی لب هردو جهان می‌بارد شاد بودن طرب تازه بهار است که بر غنچه نو جامه نو می‌پوشد
S
شب چه تاریک است... دل چه غمناک، چشم چه نمناک است... باور نمی‌کنی اما... مرا اینگوشه همه چیز مرده است... جز یک چیز جز عشق...
روژینا
کاش می‌شد یاد گرفت... وقتی حرف می‌زند کسی... شاید از عمیق‌ترین قسمت قلبش است...
روژینا
تا چشم‌هایش هست مرا نیازی به صبح نیست
روژینا
و هیچ کس نخواهد فهمید که دردمند چه می‌کشد چه می‌فهمد این بی‌دلیل بودن‌ها در جهانِ همیشگی
min
بیا ای آنکه برایم درمانی، بیا!
m.gh.t
عشق آغاز درختی است که تا عرش ندارد پایان!
m.gh.t

حجم

۳۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۰ صفحه

حجم

۳۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۵۰ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد