بریدههایی از کتاب ژرفای زن بودن
۴٫۱
(۴۲)
هر یک از ما باید زنانگی طرد شده را پس بگیرد تا قدرت زنانه کامل خویش را بازیابد. اگر زنی همچنان از مادری که برایش مادری نکرده منزجر باشد، با غل و زنجیر به این زن، وابسته میماند. او همچون دختری خواهد بود همیشه منتظر. از رشد کردن و بزرگ شدن باز میماند، هر چند از دیدگاه دنیای بیرونی بهنظر میرسد مثل بزرگسالان عمل میکند اما در اعماق وجود خود احساس بیارزشی و کامل نبودن میکند.
leili L
«بودن» مستلزم پذیرفتن ماندن درون خود و انجام ندادن هیچ کاری برای اثبات وجود خود است.
leili L
نمیتوان آرام و آهسته به هبوط رفت. این کار گردوخاک بلند میکند. زنان برای اجتناب از احساس اندوه و بیپناهی، زندگی خود را تا حد امکان با کار و فعالیت پر میکنند تا مبادا عواطف ناامنکننده اعماق وجود بر آنها غلبه کند. زنی که شهامت هبوط به قلمروهای زیر سطح آگاهی معمولی خود را دارد احساساتی را آنجا خواهد یافت که قبلاً تصمیم نداشت آنها را تجربه کند. او همچنان که لایههای نقابی که به مردان دنیای بیرونی نشان میداد؛ یعنی لایههای خوب بودن، مؤدب بودن، سازگار بودن، پذیرفتنی بودن و گفتن اینکه «باشه، هر کاری میخواین بکنین» را از چهره برمیدارد ممکن است از اوقاتی که هدر داده خشمگین شود، از خیانتهایی که بیپاسخ مانده گیج شود، از اینکه آن همه مدت به وجود خود توجه نکرده اندوهگین شود و از اینکه باید گام بعدی را بردارد
leili L
«اگر در خانوادهای بر عملکرد کامل و بینقص کودک بدون توجه به هیچ تشخیصی از استعدادهای واقعی او تأکید شود، او بهزودی یاد میگیرد که پاسخهای غریزی او قابلقبول نیستند. وقتی ارتباط حقیقی احساسات با غرایز قطع شود، کشمکش واقعی یا در ضمیر ناخودآگاه باقی میماند یا به بیماریهای روانتنی تبدیل میشود».
leili L
جدایی جسم و روح
به لحاظ تاریخی، ارتباط بین جسم و روح با سرنگونی الهه مادر نابود شد و حالا تنها بهواسطه خطر نابودی وسیع مادر/ زمین، این ارتباط از نو احیا میشود. وقتی بشریت تقدس زمین را از یاد برد و بهجای مقبرهها و روی تپهها شروع به پرستش خدایان خود در کلیساها و کلیساهای اعظم کرد، رابطه مقدس «من ـ تو» با طبیعت را از دست داد. بهتدریج، انسانها فراموش کردند که فرزندان طبیعت هستند و با تمام انواع و گونههای موجود در طبیعت ارتباط متقابل دارند. آنها حس تقدسی را که در تمام موجودات زنده، درختان، صخرهها، اقیانوسها، چهارپایان، پرندگان، کودکان، مردان و زنان هست، از یاد بردند. این بیتوجهی به تقدس طبیعت همزمان با انکار تقدس بدن صورت گرفت.
leili L
قهرمان باید بهدقت به ندای درون خود گوش فرا دهد. این بدان معناست که باید صداهای دیگری را که با اضطراب به او میگویند چه کار کند خاموش ک
Elizee
من یک سال از عمر خود را آگاهانه صرف درک مسائلی کردم از قبیل اینکه بدانم ضمن کار برای یک رئیس سرد و خشک، کدام مسائل مربوط به «پدر» فعال شده
Elizee
زنانی که تأیید و پذیرش پدر را احساس کردهاند، اطمینان دارند که از سوی دنیا پذیرفته خواهند شد.
Elizee
وقتی زنی برای تعریف وجود خود، تأکید بر سفر قهرمانانه در دنیای بیرونی را کاهش میدهد، آزاد میشود تا تصاویر درون خود و صدای درون خود را کشف کند.
MahsaDMS
آنگاه میتواند از این مهارتها برای حرکت به سمت ماجرایی بزرگتر یعنی متحد ساختن مردم و نه برای نفع شخصی خود استفاده کند. این اتحاد یعنی پیوند مقدس زنانگی و مردانگی؛ و آن زمانی است که زنی در حقیقت میتواند نه تنها در خدمت نیازهای دیگران باشد بلکه به نیازهای خود نیز ارج بنهد و نسبت به آنها پاسخگو باشد. در حال حاضر این تمرکز روی وحدت و آگاهی از وابستگی متقابل برای تکتک ما ضروری است تا بتوانیم همراه هم تعادل حیات روی سیاره زمین را حفظ کنیم.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
قهرمان زن باید به جنگجویی معنوی تبدیل شود. برای تحقق این امر باید هنر ظریف حفظ تعادل را یاد بگیرد و برای ادغام آهسته و نامحسوس وجوه زنانه و مردانه خود از صبر لازم برخوردار شود. او ابتدا تشنه از دست دادن خویشتن زنانه و پیوستن به خویشتن مردانه خود است، اما وقتی این کار انجام شد کمکم درمییابد که این نه پاسخ است و نه پایان. او آنچه را که در طول سفر جستجوگرانه خود یاد گرفته نه باید رد کند و نه رها کند، بلکه لازم است یاد بگیرد که مهارتها و موفقیتهایی را که بهسختی بهدست آورده صرفا بهعنوان هدف نبیند، بلکه آنها را به منزله بخشی از کل سفر در نظر آورد
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
«آنها به نوک نردبان رسیدهاند و دریافتهاند که نردبان به دیوار اشتباهی تکیه داده شده است. آنها از همان آغاز کار، تشخیص اشتباه دادهاند.»
برخی از زنان درمییابند که در واقع، تلاش آنها برای کسب موفقیت و تأیید دیگران، بر اساس خشنود ساختن والدین، بهخصوص پدر درونی، استوار بوده است. وقتی زنان کمکم به انگیزه خود دقت میکنند، بعضیها بهسختی میتوانند بخشی از وجود خود را بهعنوان وجود خویش بشناسند. بنابراین احساسی از پریشانی بر آنها غالب میشود.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
وقتی آنها برای اولین بار بهدنبال کسب موفقیت و تأیید و تحسین دیگران رفتند، انتظار چنین عاقبتی را نداشتند. تصور نمیکردند برای اینکه «در اوج قله» باشند، مجبور شوند تا این اندازه از جسم و روح خود مایه بگذارند. با مشاهده آسیب جسمی و عاطفی زنان در طول این سفرِ زندگی قهرمانانه، به این نتیجه رسیدم که علت این همه رنج و درد، این است که آنها در زندگی خود الگویی را انتخاب کردهاند که «وجود» اصلی آنها را انکار میکند.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
عدمتعادل هستیم. عدمتعادل میان آمال و آرزوهای درونی با اعمال بیرونی، عدمتعادل میان کار بیرونی و روابط عاطفی درونی، عدمتعادل و فاصله میان استعدادها و توانمندیها با وظایف و مسئولیتهای خانوادگی و اجتماعی. در آغاز سفر احساس کسی را داریم که روی یک شکاف عمیق ایستاده است. شکاف میان جایی که فکر میکردیم باید باشیم و جایی که اکنون ایستادهایم. شکاف عمیق میان انتظارات و امیدها با آنچه به وقوع پیوسته است.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
ما زنان باید شهامت داشته باشیم تا با معما زندگی کنیم، قدرت داشته باشیم تا تنش ندانستن پاسخها را تاب بیاوریم و آماده باشیم تا به خرد درونی خود از یک سو و خرد سیاره زمین که طلب کمک و تغییر میکند از سوی دیگر گوش فرا دهیم.
فرجی
زن هرگز مرد نخواهد بود و بسیاری از زنانی که سعی میکنند «بهاندازه مردان خوب» باشند، به طبیعت زنانه خود صدمه میزنند.
Zohreh
من هم اگرچه در واقع وابسته، محتاج و تشنه توجه بودم اما ادای قوی بودن را درمیآوردم و هر کاری را که او میخواست انجام میدادم.
در واقع چیزی را حمل میکردم که بیش از حد توانم بود. من مراحل لازم برای قهرمان بودن را یاد نگرفتم، فقط آموختم که چطور وانمود کنم که قهرمان هستم. حالا وقتی کسی از من درخواست کاری میکند که تمایلی به انجام آن ندارم احساس خستگی میکنم. ناگهان کمیتهها، کنفرانسها و مقالهها، همه بینهایت شاق و دشوار میشوند.
mahdie
زن قهرمان یادگرفته است که بازیگر خوبی باشد، بنابراین وقتی احساس ناراحتی میکند بهسوی مانع بعدی میتازد: گرفتن مدرک تحصیلی جدید، منصب و مقام معتبرتر، نقلمکان به منطقه جغرافیایی دیگر، ازدواجی دیگر یا فرزندی دیگر. او احساس پوچی و خلأ خود را با ماساژ دادن نَفْس خود و انجام اعمال قهرمانانه بعدی و کسب موفقیت بیشتر تسکین میدهد. عاشق مدالها و درجههایی میشود که برنده شدن برایش به ارمغان میآورد. کسب هر هدفی با افزایش شدید آدرنالین در بدن همراه است و حالت «نشئگی» ایجاد شده حاصل از آن، درد عمیق ناشی از کافی نبودن را میپوشاند. زن متوجه یأس و ناامیدی پس از کسب هدف نمیشود و با سر به سمت هدف بعدی میرود.
mahdie
زنان برای انتظار کشیدن پرورش یافتهاند. بار دیگر که ما زن جوان را میبینیم، مادری است که در حالی که منتظر بازگشت شوهرش از سر کار به خانه است به نوزاد خود شیر میدهد. شوهر حلقه پیوند زن با دنیای بیرون است. مرد از همه چیز مراقبت میکند. زن منتظر میماند تا زندگی شروع شود. او این زمزمهها را شنیده است که: «تو خودت به تنهایی کافی نیستی» ... «تو نیاز داری که کامل شوی» ... «تو به دیگری نیاز داری» ... «تو باید منتظر بمانی.»
mahdie
همچنان که دختران یاد میگیرند نیازهای دیگران را پیشبینی کنند آگاهانه یا ناآگاهانه انتظار دارند که نیازهای خودشان نیز پیشبینی و به آنها توجه شود. وقتی زنی درمییابد که به نیازهایش توجه نمیشود احساس میکند که در او اشکالی وجود دارد. او حتی ممکن است از اینکه اصلاً نیازی هم دارد احساس شرم کند.
mahdie
حجم
۲۹۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه
حجم
۲۹۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
۵۴,۰۰۰۴۰%
تومان