بریدههایی از کتاب ژرفای زن بودن
۴٫۱
(۴۲)
«من هیچوقت با مادرم کنار نیامدم. همیشه فکر میکردم او به من حسودی میکند چون درسم در مدرسه خوب بود و این امکان را داشتم که به دانشگاه بروم و ادامه تحصیل بدهم در حالی که برای خود او هرگز چنین امکانی وجود نداشت. من ابدا نمیخواستم روزی شبیه او شوم. میخواستم شبیه پدرم باشم، چون او را فردی انعطافپذیر و موفق میدیدم که از کار خود راضی است. مامان هیچوقت شاد نبود. آن روزها اصلاً به فکرم خطور نمیکرد که ممکن است موفقیت پدر به بهای عدمموفقیت مادر بهدست آمده باشد یا ممکن است نفرت مادر از خود و پیامی که او به دخترانش منتقل میکرد ریشه در طرز رفتار جامعه با زنان داشته باشد.»
سحر
«زن در وهله اول به پرورش دادن علاقهمند است، زن میتواند بدنی را، روحی را، تمدنی را و جامعهای را بپروراند. اما اگر او هیچ چیزی برای پرورش دادن نیابد حس کارآمدی خویش را از دست میدهد.»
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
«من خودم را برتر از زنان دیگر میدانستم و میخواستم مثل یک مرد فکر کنم. از خودم بهعنوان زن نفرت داشتم. من در تلاش برای همذاتپنداری با مردان، در واقع خود را از بخشهای بزرگی از وجودم دور کرده بودم، معیاری تعیین کرده بودم که میگفت هر چیزی برای اینکه باارزش باشد باید دشوار، مشخص و کمیتپذیر باشد. حالا میفهمم که من در اواخر دوره نوجوانی، با طرد زنانگی، مانع از رشد خود بهعنوان زن شدم، مهارتهای ذاتی و درونی خود را انکار کردم و آنچه را که به من لذت میبخشید نادیده گرفتم.»
سحر
بهترین برده
نیازی نیست کتک زده شود
او خودش خود را میزند
نه با شلاق چرمی،
و نه با چوب و ترکه
بلکه با شلاق ظریف زبان خودش
و ضربه آرام ذهن خود علیه خود
به راستی کیست که در نفرت از خود
با او برابری کند
کیست که بتواند در ظرافت خودآزاری
به پای او برسد
برای این کار
به سالها تعلیم نیاز است!
💮rosy💮
«بسیاری از دختران از مادر خود به این دلیل خشمگین هستند که چرا بهراحتی و بهطور منفعلانه هر بلایی را که به سرشان آمده پذیرفتهاند.»
mahdie
شخص خردمندی زمانی گفته که هدف اصل مردانه «در کمال بودن» و هدف اصل زنانه «کامل بودن» است. اگر شما در کمال باشید دیگر نمیتوانید کامل باشید زیرا باید تمام نواقص و کاستیهای طبیعت خود را بیرون برانید. اگر کامل باشید هم نمیتوانید تمام و کمال باشید زیرا کامل بودن یعنی هم خوب و هم بد، هم درست و هم نادرست، هم امید و هم یأس. پس شاید بهترین کار این باشد که به چیزی کمتر از کمال و چیزی کمتر از کامل رضایت دهیم. شاید لازم است که با میل و رغبت بیشتری زندگی را همینگونه که هست بپذیریم.
mohadese
اگر روان زنی مادر او را بهطرز منفی یا مخربی «در خود جا داده باشد»، او از سرشت مثبت زنانه جدا میماند
کاربر ۸۸۹۶۲۵
وقتی زنی از انزوای عمدی و افسردگی ملاقات با تاریکی خارج میشود، خانواده و دوستانش انتظار دارند که به زندگی سابق خود برگردد. اما او اکنون میداند که برای خشنود کردن دیگران چقدر قربانی داده و دیگر نمیخواهد به شیوه سابق خود بازگردد. او رابطه خود را با آدمها و موقعیتهایی که از شخصیت جدید او حمایت نمیکنند، قطع میکند.
Fatemeh
زنان بافنده هستند؛ آنها مردان، کودکان و همه موجودات دیگر را بههم میپیوندند تا از شبکه حیات حمایت کنند.
زنان آفرینشگر هستند؛ آنها بچههای کوچک و فرزندان رؤیاهای خود را به دنیا میآورند.
زنان شفاگر هستند؛ آنها اسرار بدن، خون و روح را میدانند زیرا اینها همه با هم یکی هستند.
زنان عاشق هستند؛ آنها با شادمانی یکدیگر، مردان، کودکان و حیوانات و درختان را در آغوش میگیرند و از جان و دل به داستان پیروزیها و غمهای آنها گوش میدهند.
زنان کیمیاگرند، آنها از ریشههای خشونت، نابودی و بیحرمتی به زنانگی پرده برمیدارند و زخمهای فرهنگی را متحول میکنند.
زنان حافظان روح زمین هستند؛ آنها تاریکی را از مخفیگاه بیرون میآورند و به قلمروهای نامرئی ارج مینهند.
زنان شیرجهزن هستند؛ آنها به اعماق رمزورازها شیرجه میزنند و به جایی میروند که امن، شگفتانگیز و جانبخش است.
leili L
«این سرزمین یعنی سرزمین تاریک روح، یک قلمروی بینقشه است. زمین تاریک، مرطوب و خونآلود است و من تنها هستم. هیچ متحدی نمیبینم، هیچ آسایشی نمییابم و هیچ علامتی آشکار نیست. احساس میکنم قطعهقطعه شده و زخمیام. دنبال قسمتهای تکهتکه شده خودم میگردم، چیزی که بتوان آن را شناخت، اما تنها چند تکه را پیدا کردهام که نمیدانم چطور آنها را بههم بچسبانم. این دوره زندگی با تمام مبارزههایی که تاکنون داشتهام تفاوت دارد. این فتح و ظفر بر دیگری نیست، بلکه رودررو شدن با خودم است.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
وقتی زن به پرورش جسم و روح خود میپردازد و احساسات، شهود، جنسیت، خلاقیت و قوه طنز خود را احیاء میکند، شفا مطمئنا در درون زن رخ میدهد.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
ساختارهای برقراری ارتباط با دیگران، الگوهای حرکات بدنی و لحن صدای او، همه و همه مُهر مادر را بر خود دارند.
کاربر ۸۸۹۶۲۵
من همیشه منتظر بودم که از سایه بیرون بیایم و ستاره بشوم. اما حالا میبینم که نیازی ندارم ستاره باشم. من میتوانم خود را همینطور که هستم بپذیرم.»
کاربر ۴۳۸۱۶۹۴
گشتینانا چیزهای زیادی برای یاد دادن به زنان قهرمان امروزی دارد. او برای کسب تأیید و تحسین دیگران هبوط نمیکند بلکه برای تجربه چرخه سرشت زنانه به اعماق میرود. او خرد چرخههای تغییر را بهدست میآورد و هم تاریکی و هم نور را میپذیرد. تاریکی یعنی همان وجه غریزی که به ما کمک میکند تا در رنج و مرگ، معنا را بیابیم و نور را یعنی وجه سرورآمیزی که بر قدرت و شهامت و زندگی ما صحه میگذارد.
Fahim Safari
زنانِ چندین نسل باور کردند که پرورش فرزند آدمی در مقایسه با دستمزد کار بیرون از خانه، بیارزش است
mghf
زن دو راه پیش روی خود داشت: یا باید در فرهنگ مردمحور «موفق» میشد یا بهعنوان زن، زیر سلطه قرار میگرفت و وابسته میشد
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
شروع کردم به فکر کردن درباره اعتبار بیرونی. آیا من واقعا میخواستم شبیه هوارد روزنبرگ منتقد لوسآنجلس تایمز باشم؟ بله میتوانستم باشم، اما آیا واقعا این همان چیزی بود که میخواستم؟
Elizee
گر زنی با مادر خود احساس غریبی کند یا احساس کند که مادر او را طرد کرده، ممکن است ابتدا زنانگی را انکار کند و به دنبال کسب تأیید پدر و فرهنگ مردسالار برود. مردان در موضع قدرت هستند،
Elizee
من برهنه و عریان راه میروم و دنبال مادر میگردم. من در جستجوی بازپسگیری و ترمیم بخشهایی از وجودم هستم که روشناییِ روز را ندیدهاند. به یقین آنها همینجا در تاریکی هستند و منتظرند تا من آنها را پیدا کنم زیرا دیگر اعتماد ندارند. من قبلاً آنها را طرد کرده و از خود راندهام. آنها گنجهای من هستند، اما برای یافتن آنها باید زمین را حفر کنم. این سفری نیست که پری، مادرخوانده مهربان، راه را به من نشان دهد.
کاربر ۲۵۵۳۵۷۵
جامعه امروزی، مردمحور است؛ یعنی دنیا را از دیدگاه مردانه میبیند. مردان بهخاطر هوش، انگیزه و قابلاتکا بودن خود پاداش میگیرند و به مقام و منزلت و موفقیت مالی در دنیا میرسند. زنان نیز تا آنجا که شبیه مردان باشند پاداش میگیرند اما نه به همان اندازه. اگر زنان، خود را از عدسی چشم مردان نگاه کنند و مدام خود را با معیارهای فرهنگ مردانه بسنجند، در رابطه با ویژگیهایی که مردان برای آنها ارزش قائلاند خود را دچار کمبود یا بیکفایتی خواهند دید. زن هرگز مرد نخواهد بود و بسیاری از زنانی که سعی میکنند «بهاندازه مردان خوب» باشند، به طبیعت زنانه خود صدمه میزنند.
آوا رازقندی
حجم
۲۹۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه
حجم
۲۹۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۳ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
۵۴,۰۰۰۴۰%
تومان