«هر بچهای خاطرهای است که از زندگی به جا میماند.»
Fatemeh
وقتی تحمل زندگی برایم خیلی سخت میشود، به خودم میگویم که امروز و فردا اوضاع بهتر میشود. میدانم حرفم بیمعنی است، ولی باز بگویینگویی باورش میکنم. اما مرگ که بهسراغمان میآید، میدانیم که این دیگر همیشگی است.
nora_dn
اگر دوستم داشتند، من هم زیبا میشدم.
دانشجونده
من البته مشکلی ندارم اگر همه بمیرند، همه جز خود ما.
sahar1370326
اگر چیزی زیادی کش پیدا کند بالاخره لحظهای میرسد که میگویی: دیگر بس است.
sahar1370326
این تنها جای مطمئنی است که در جهان داری، جمع خانواده، با پدر و مادر، حتی اگر آنچه از دستشان برمیآمده برایت انجام نداده باشند...»
sahar1370326
دیگر خیلی برایم مهم نیست زندگیام چطور میگذرد. آدم به همهچیز عادت میکند. اما مردن غمانگیزتر است، چون آدم نمیخواهد بمیرد و وقتی که بمیرد دیگر مرده. باید حداقل بتوانیم شکل مردنمان را انتخاب کنیم. وقتی تحمل زندگی برایم خیلی سخت میشود، به خودم میگویم که امروز و فردا اوضاع بهتر میشود. میدانم حرفم بیمعنی است، ولی باز بگویینگویی باورش میکنم. اما مرگ که بهسراغمان میآید، میدانیم که این دیگر همیشگی است.
سورینام
بافههای چسبناک دارواش را که با پا لهشان کردهایم با خودمان میآوریم، چون خوشیمن است و برای خانه برکت میآورد و اوضاعمان بهتر میشود. تا حالا که چیزی بهتر نشده، ولی کسی چه میداند اگر دارواش نداشته باشیم چه پیش میآید.
Sara
زیباترین سرنوشتِ ممکن برای انسان مردن در راه عشق است، وگرنه، این خود عشق است که میمیرد.
Sara Lalehzari