بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زندگی نزیسته ات را زندگی کن: آزاد شدن از زندان‌های تکرار و روزمرگی بعد از سی سالگی | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زندگی نزیسته ات را زندگی کن: آزاد شدن از زندان‌های تکرار و روزمرگی بعد از سی سالگی

بریده‌هایی از کتاب زندگی نزیسته ات را زندگی کن: آزاد شدن از زندان‌های تکرار و روزمرگی بعد از سی سالگی

۳٫۳
(۴۰)
در نیمه دوم عمر از ما خواسته می‌شود «حقایق» زندگی‌مان را بررسی کنیم و حتی بپذیریم که نقطه مخالف آن‌ها نیز حاوی حقیقت است
me
چه چیز نزیسته‌ای هست که هنوز در وجودتان دلش برای ابراز وجود پَر می‌کشد؟ و خودش را به چه صورت نشان می‌دهد؟ به‌صورت نارضایتی یا خشم یا اندوه دائمی یا عدم‌انرژی؟ آیا مدام از اتفاقات زندگی برافروخته یا مأیوس می‌شوید؟ آیا احساس می‌کنید فریب خورده‌اید و سرتان کلاه رفته؟
me
انسان‌های خردمند همیشه در زجرند، چون به هرچه دسترسی پیدا کرده و تجربه نموده‌اند، کمتر از انتظار آن‌ها بوده است و انسان‌های بی‌خرد، همیشه راضی و پیروز، چون به هر چه دست یافته‌اند بیش از حد انتظار آن‌ها بوده است. این اصل سبب می‌شود انسانی که در میانسالی از خرد بیشتری بهره‌مند است، بیشترین گلایه و شکایت و عدم‌رضایت را از عملکرد گذشته خود داشته باشد.
محمدرضا
فلن‌اوبرایان داستان‌نویس نوشته، «جهنم می‌چرخد و می‌چرخد. شکلش دایره‌وار است و ماهیتش دور و دراز، تکراری و تقریبا تحمل‌ناپذیر است» . ما هم وقتی زیر نفوذ عقده هستیم همین احساس را داریم.
Emma
مردم فکر می‌کنند که نفرت نقطه مقابل عشق است. ولی در واقع قدرت نقطه مقابل عشق است. عشق یعنی همسانی با دیگری؛ در حالی که قدرت یعنی آرزوی کنترل دیگری در راه رسیدن به مقاصد خودمان.
شبنم
خصوصیاتی که ما بیش از همه در شریک زندگی آینده‌مان تحسین می‌کنیم همان قابلیت‌های نزیسته‌ای‌اند که برای رشد کردن در درون خودمان پخته و آماده شدند. وقتی ما برای اولین بار امکان نویی در زندگی‌مان می‌بینیم، اول آن را در شخص دیگر می‌بینیم.
شبنم
در نیمه دوم عمر از ما خواسته می‌شود «حقایق» زندگی‌مان را بررسی کنیم و حتی بپذیریم که نقطه مخالف آن‌ها نیز حاوی حقیقت است. ترس از اینکه حقایق و ارزش‌های دوره جوانی‌مان دیگر اعتباری نداشته باشند خطاست. آن‌ها هنوز معتبرند، اما نسبی شده‌اند و دیگر به‌طور عام حقیقت ندارند.
شبنم
در حقیقت این دغدغه انسان در میانسالی است که چه حجمی از راه‌های پیموده را پشیمان و نادم شده است و چه میزان از راه‌های نرفته را با دیده حسرت می‌نگرد. لاجرم در این مقطع سنی همه ای‌کاش‌ها به سراغ وی می‌آید و از او انسانی اندوهگین، افسرده و غمزده می‌سازد که از یک سو حسرت گذشته می‌خورد و از سوی دیگر نگران «آینده» و یا باقیمانده عمر خویش است. بدین سبب «برکت لحظه‌هایی» که در آن است را از دست می‌دهد.
شبنم
در تحلیل نهایی، تنها یک بهشت هست و آن هم هرگز از دست نرفته یا به‌دست نیامده بود. شما همیشه بهشت را در داستان‌تان دارید. این زمانی دیگر، مکانی دیگر یا وضعیتی دیگر نیست. شما کل بهشت را همین حالا به‌طور کامل و تمام عیار در اختیار دارید. فقط باید بینش‌تان را پاک کنید تا آن را ببینید.
شبنم
متأسفانه، هیچ نسخه ساده‌ای برای کسب وحدت و رضایت خاطر وجود ندارد. به ظاهر اولین چیزی که باید از آن آگاه باشید مشکل خودتان است. آیا زندگی‌تان بیش از حد خشک است یا بیش از حد پویا است؟
شبنم
ما باید یاد بگیریم که وجه فانی (کاستور) را با وجه فناناپذیر (پالوکس) سرشت‌مان ترکیب کنیم و وحدتی جدید به‌وجود بیاوریم. اما چطور؟
شبنم
حتی اسامی مستقیم مستراحی که هر روز می‌رویم را نمی‌توانیم تحمل کنیم. واژه مستراح به آبریزگاه و پس از آن به توالت و سپس به دستشویی تبدیل شد و این هم به دبلیوسی و این هم به... اکراه ما از روبه‌رو شدن با گُه‌مان خیلی شدید است.
شبنم
در ظاهر بشر تنها عامل ــ یا دست‌کم عامل اصلی ــ طلب خیر است. انگار بقیه عالم خلقت از آنچه هست راضی است یا دست‌کم به‌راحتی از الگوهای غریزی‌اش برای تعیین راه صحیح انجام دادن کارها پیروی می‌کند. اما انسان به‌راحتی راضی نمی‌شود و می‌خواهد همه چیز را بهبود ببخشد.
شبنم
من در سرتاسر این کتاب و درباره هر مسئله‌ای تلاش کردم تا نشان دهم که چطور آگاهی انسان گرفتار نقطه مخالف و نزیسته انتخاب‌های خود می‌شود.
شبنم
تنها یک پاسخ برای تضادهای این دنیای علت‌ومعلول وجود دارد: آن‌هایی که آماده‌اند تا اضداد درون‌شان را متحد کنند می‌توانند وارد حرکت کل آفرینش شوند.
شبنم
اغلب وقتی مراجعه‌کننده‌ای با کوله‌باری از فشارهای گذشته به اتاق مشاوره می‌آید، در نقطه حساس به او می‌گویم که «من حالا می‌توانم نیمی از بار را از دوشت بردارم و تو هم می‌توانی بقیه‌اش را تحمل کنی» . برای بسیاری از مردم این معامله خوبی به‌نظر می‌رسد. نیمی از باری که من می‌توانم از دوش‌تان بردارم، طغیان علیه روند و وضعیت موجود است. اگر دیگر با وضع موجود مبارزه نکنید، نیمی از بار برداشته می‌شود. بعد باید با بقیه باری که باقی می‌ماند کار کنید. وقتی از جنگیدن با وضع موجود دست بردارید، هنوز آن وضع سر جایش است اما شما دیگر مبارزه‌ای ندارید تا در فکرش باشید. ما معمولاً می‌توانیم این را تاب بیاوریم. این یعنی دست کشیدن از زخمی کردن خودتان پشت میله‌های زندان واقعیت و توقف گله و شکایت درباره آن.
شبنم
در واقع اگر ما همان‌قدر که وقت‌مان را برای نگران بودن می‌گذاریم برای هوشیار و آگاه بودن بگذاریم، خیلی زود از هر گرفتاری‌ای رها می‌شویم.
شبنم
شادی و غم به هم بافته شده، در جامه‌ای دوخته برای روح الهی؛
شبنم
اگر به منشأ واژه واقعی نگاه کنی می‌بینی که از «شاهانه» مشتق شده. به‌عبارت دیگر، واقعی یعنی هرچه که شاه (یا هر قدرت حاکم دیگر) بگوید. شاید ما هم آرزو کنیم که واقعیت به این سادگی باشد، اما آن روزها رفته است. امروز براساس فیزیک کوانتومی می‌دانیم که «واقعی» یعنی نسبی و همیشه تعامل و ناظری را که صحنه را مشاهده می‌کند شامل می‌شود. با این حال دنیای عملی روزمره به تعصب‌ها و احکام قدیمی می‌چسبد و اصرار دارد واقعی همان چیزی است که ما به‌طور آگاه و با ابزارهای ناقص ادراک‌مان تصور می‌کنیم.
کاربر ۳۰۸۱۹۲۰
ما با ایستادن به آن‌هایی که می‌دوند می‌رسیم
بانوی کتابخوان

حجم

۴۹۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

حجم

۴۹۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

قیمت:
۸۴,۰۰۰
۵۰,۴۰۰
۴۰%
تومان