بریدههایی از کتاب جوجه اردک زشت درون
۳٫۷
(۵۰)
بیستوهشت سالم بود و هنوز منتظر کسی بودم که از راه برسد و باعث شود حالم خوب شود. اما آن روز صبح متوجه شدم که قرار نیست کسی سراغم بیاید.
Pariya
هنگامی که ویژگیای را در خود انکار میکنید، همان ویژگی کنترل زندگیتان را بهعهده میگیرد.
شاپرک
هرگز نمیتوانستم خود را بهطور کامل زیبا ببینم، چرا که زمان زیادی را صرف پنهان کردن زشتیهایم کرده بودم. هرگز دربارهی بخشندگیام احساس خوبی نداشتم، چرا که این بخشندگی نقابی بود برای پنهان کردن حرص و طمع در وجودم
Babakarania
بسیاری گمان میکنند که رنگ سفید یعنی هیچ رنگی وجود نداشته باشد. در حالی که رنگ سفید یعنی وجود همهی رنگها. سفید یعنی مخلوط شدن و وجود همهی رنگهای دیگر. به همین دلیل است که عشق به معنای نبودن احساساتی مثل نفرت، خشم، حسادت و ... نیست، بلکه مجموعهی تمامی احساسهاست؛ جمع کل همه چیز.»
عشق همه چیز را در خود دارد. عشق تمامی احساسهای انسانی را میپذیرد ــ احساسهایی که آن را پنهان میکنیم و از آنها میترسیم.
فرزاد
چارلز دوبوا میگوید: «نکتهی مهم این است که بتوانید هر لحظه آنچه هستید را فدای آنچه میتوانید باشید، کنید.» تنها چیزی که ما را از کامل بودن و خودمان بودن بازمیدارد، ترس است. ترسهای ما به ما میگویند که نمیتوانیم آرزوهایمان را برآورده کنیم. ترسهای ما میگویند که ریسک نکنیم. ترسها موجب میشوند نتوانیم از گنجینههای وجودمان بهره ببریم. ترسهای ما باعث میشوند بهجای در آغوش گرفتن کل ظرفیتمان در میانه زندگی کنیم. ترسهای ما موجب کرختیمان میشوند. ترسهای ما نشاط و هیجان زندگی را از ما میگیرند. در حالی که ترسیدهایم شرایطی را در زندگی خود ایجاد میکنیم تا به خودمان ثابت کنیم که محدودیتهایی که خودمان به خود تحمیل کردهایم، درست و واقعیاند.
شاپرک
وقتی متوجه میشوید که هر آنچه در دیگران میبینید در شما نیز وجود دارد، دنیایتان دچار تغییر میشود
f.a.e.z._
ما با این تصور زندگی میکنیم که برای اینکه هر چیزی معنوی باشد باید بدون نقص شود. ما در اشتباهیم. در واقع درست برعکس این گمان درست است. معنویت یعنی کامل بودن و کامل بودن همه چیز را دربرمیگیرد و شامل میشود: منفی و مثبت و خوبی و بدی هر دو باید با هم وجود داشته باشند.
Babakarania
«تمامی به اصطلاح مشکلات شما و تمامی مواردی که در خودتان دوست نمیدارید در حقیقت جزو امتیازات برجسته و ویژگیهای مثبتتان هستند.» او ادامه داد: «خیلی ساده میتوانم بگویم این موارد در شما غلو شدهاند و اندازهشان بیش از اندازه است. کافی است کمی مقدار آنها را کم کنید و بهزودی متوجه خواهید شد که شما و تمامی اطرافیانتان این به اصطلاح نقاط ضعف را جزو تواناییهایتان به حساب خواهید آورد. به این شکل نقاط ضعفتان به ابزارهایی شگفتانگیز تبدیل خواهند شد که به سودتان عمل میکنند. تمام کاری که لازم است انجام دهید این است که اندازهی این به اصطلاح مشکلات را براساس موقعیتی که در لحظه در آن قرار دارید، تنظیم کنید.»
Babakarania
با پذیرفتن آنچه هستیم است که میتوانیم خود واقعیمان را به تکامل برسانیم. هنگامی که درک میکنیم تمامی اجزای وجودمان بهسوی کمال در حرکت است، خودمان را دوست خواهیم داشت.
Babakarania
برای کشف روشناییتان باید به درون تاریکی سفر کنید
shabi
تمام هستی درون ماست.
f.a.e.z._
اگر توانایی رسیدن به آرزویی را نداشته باشیم، علاقه برای رسیدن به آن در شما بهوجود نخواهد آمد.
کاربر ۲۹۵۷۱۳۲
نیل دونالد والش در کتابش بهنام «گفتوگو با خداوند» مینویسد: «عشق کامل و احساس آن مثل تجربهی دیدن رنگ سفید بهطور کامل و بدون نقص است. بسیاری گمان میکنند که رنگ سفید یعنی هیچ رنگی وجود نداشته باشد. در حالی که رنگ سفید یعنی وجود همهی رنگها. سفید یعنی مخلوط شدن و وجود همهی رنگهای دیگر. به همین دلیل است که عشق به معنای نبودن احساساتی مثل نفرت، خشم، حسادت و ... نیست، بلکه مجموعهی تمامی احساسهاست؛ جمع کل همه چیز.»
Babakarania
خداوند به یادمان میآورد که «اگر به درون نروی، در دنیای بیرون سرگردان خواهی ماند.»
f.a.e.z._
«اقیانوس در هر قطرهای وجود دارد و در هر سلولی هوش کل بدن موجود است.»
f.a.e.z._
ما با این تصور زندگی میکنیم که برای اینکه هر چیزی معنوی باشد باید بدون نقص شود. ما در اشتباهیم. در واقع درست برعکس این گمان درست است. معنویت یعنی کامل بودن و کامل بودن همه چیز را دربرمیگیرد و شامل میشود: منفی و مثبت و خوبی و بدی هر دو باید با هم وجود داشته باشند
نیلوفر
«ما انتخاب میکنیم که فراموش کنیم که هستیم و سپس آنچه را فراموش کردهایم نیز فراموش میکنیم.»
f.a.e.z._
چه تعدادی از ما خودمان را فروختهایم تا خوب باشیم، دیگران دوستمان بدارند و توسط آنها پذیرفته شویم؟
f.a.e.z._
من دردها و گذشتهام را موهبتی بزرگ میدانم. پیش از آنکه تاریکیهای وجودم را بپذیرم، از آنها نفرت داشتم. از درد و رنج ناراحت میشدم و کسانی را که بدون درد زندگی میکردند دوست نداشتم. مدتها طول کشید تا مسئولیت کارهایم را پذیرفتم. به سختی تلاش میکردم تا مسئولیت چیزی را نپذیرم. این وضع تا زمانی ادامه داشت که تصمیم گرفتم زندگیام را تعالی ببخشم و متوجه شدم که خداوند میخواهد چیزی به من بیاموزد. متوجه شدم که در تاریکیهای وجودم هدایایی نهفته است. امروز مسئولیت تمامی رویدادهای گذشتهام را میپذیرم تا آنچه را لازم است بیاموزم و آنجا که لازم است بروم.
کاربر ۵۳۳۵۹۳۳
شما صاحب ویژگیای هستید که هدیهای برایتان دارد و با استفاده از همین هدیه میتوانید به چیزی که در زندگی میخواهید، برسید. سپس چون این ویژگی کاملاً در روانتان پذیرفته نشده و چون دربارهی این ویژگی قضاوتی منفی دارید، برخلاف خواستهی شما عمل میکند و در راه رسیدن به هدفهایتان موانعی ایجاد میکند. تا زمانی که ویژگیهایی را که خود را از آنها دور میکنیم نپذیریم، آنها کارشکنیهای خود را ادامه میدهند تا نیازشان برآورده شود. فراموش نکنید که آنچه در مقابلش مقاومت کنید، باقی خواهد ماند.
tizaras
حجم
۳۵۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۳۵۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
قیمت:
۶۸,۰۰۰
۴۰,۸۰۰۴۰%
تومان