بریدههایی از کتاب روان درمانی اگزیستانسیال
۳٫۵
(۷۵)
اول از همه، فکر میکنم آن زنان مبتلا به سرطان نیازی به یادآوری اجتنابناپذیری مرگ نداشتند؛ آگاهی از مرگ کمکشان کرده بود اشیا و وقایع را با ابعاد و تناسبات درست ببینند و درک روزمرهای را که از زمان داشتند، اصلاح کنند. زندگی پیشِ روی من شاید بسیار کوتاه باشد. زندگی باارزش است، تلفش نکنید! هرروز را به آن ترتیبی بگذرانید که برایش ارزش قائلید! در آنچه ارزش نامیدهاید تجدیدنظر کنید! اولویتهایتان را دوباره بسنجید! طفره نروید! پشت گوش نیندازید! همین امروز این کار را بکنید!
Azadehana
بهقول سانتایانا: «پسزمینهٔ سیاه و تیرهٔ مرگ، رنگهای لطیف زندگی را با همهٔ خلوصشان آشکار میکند و بهچشم میآوَرَد.»
Azadehana
مرگ مانند واسطهای عمل میکند و انسان را از یک مرتبهٔ هستی به مرتبهٔ والاتری میبَرد: از مرتبهٔ شگفتی در شیوهٔ وجود چیزها به شگفتی در وجودِ چیزها.
Azadehana
قدرت مطلق همیشه گمراهکننده است؛ گمراه میکند چون آنچه را که باید فراهم نمیسازد. همیشه واقعیت ـواقعیت درماندگی و میرندگی ما، این واقعیت که بهرغم دستیابیمان به ستارگان، سرنوشتی محتوم در انتظارمان استــ از راه میرسد.
Azadehana
درآمیختن مرگ با زندگی، زندگی را غنا میبخشد؛ افراد را قادر میسازد خود را از بند جزئیات خفقانآور رها کنند و هدفمندتر و اصیلتر زندگی کنند.
Azadehana
درآمیختن مرگ با زندگی، زندگی را غنا میبخشد؛ افراد را قادر میسازد خود را از بند جزئیات خفقانآور رها کنند و هدفمندتر و اصیلتر زندگی کنند.
Azadehana
کمرنگ شدن گذشته، یادآور گذرِ تند و بیامان زمان است. با محو گذشته، حلقهٔ آینده تنگتر میشود.
Azadehana
هایدگر معتقد بود در دنیا دو وجه اساسی برای هستی وجود دارد: ۱. مرتبهٔ فراموشی هستی و ۲. مرتبهٔ اندیشیدن به هستی. (۷)
وقتی فرد در مرتبهٔ فراموشی هستی است، در دنیای اشیا میزید و خود را در سرگرمیهای روزمرهٔ زندگی غرقه میکند: فرد به پایین کشیده میشود تا هممرتبهٔ «وراجیهای بیارزش» شود و در «آنها» مستغرَق. فرد خود را تسلیم دنیای روزمره و دلواپسی برای شیوهٔ وجود چیزها میکند.
keyvan1371
ما جامعه را زنده نگه میداریم تا خود را جاودان کنیم
Azadehana
معضل اساسی این است که هریک از ما در این پهنه وجه خوب و بد را باهم داریم؛ مخلوقات میرایی هستیم که چون خودآگاهیم، میدانیم فانی و میرندهایم. انکار مرگ در هر سطحی، انکار ماهیت اساسیمان است و موجب محدودیت فراگیر آگاهی و تجربه میشود. پیوستگی با اندیشهٔ مرگ نجاتمان میدهد، بهجای آنکه به وحشت یا بدبینی و منفیبافی جانفرسا محکوممان کند، همچون میانجیای ما را در شیوههای اصیلتر و موثقتر زندگی غوطهور میکند و بر لذت زیستن میافزاید.
Azadehana
مرگ موقعیتیست که امکان زندگی اصیل و موثق را برایمان فراهم میکند.
Azadehana
در مرتبهٔ دیگر، یعنی مرتبهٔ اندیشیدن به هستی، شگفتی فرد تنها در شیوهٔ وجود چیزها خلاصه نمیشود، بلکه وجود چیزها کافیست تا او را به تحسین و تعجب وادارد. زیستن در این مرتبه به معنای آگاهی دائمی از هستیست. در این مرتبه که اغلب «مرتبهٔ هستیشناختی» (از ریشهٔ یونانی ontos به معنای «هستی یا وجود») نامیده میشود، فرد در اندیشهٔ هستی باقی میماند، نه تنها در اندیشهٔ آسیبپذیری و شکنندگی هستی، بلکه (همان گونه که در فصل ششم به آن خواهم پرداخت) در اندیشهٔ مسئولیتش در قبال وجود خویش. از آنجا که فقط در مرتبهٔ هستیشناختیست که فرد با خودآفرینندگی خویش در تماس است، تنها در همینجاست که نیروی تغییر ِِ خویش را بهچنگ میآوَرَد.
Azadehana
«هستی را نمیتوان بهتعویق انداخت.»
کاربر ۵۰۰۸۷۱۰
«هستی را نمیتوان بهتعویق انداخت.»
کاربر ۵۰۰۸۷۱۰
همانطور که فروید در بحث ادیپشاه (۱۸) اشاره کرده، آثار بزرگ ادبی ماندگارند، زیرا چیزی را در خواننده برمیانگیزند که او را مشتاق درک حقیقتشان میکند.
Azadehana
حجم
۸۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۱۷ صفحه
حجم
۸۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۱۷ صفحه
قیمت:
۲۵۱,۰۰۰
۲۰۰,۸۰۰۲۰%
تومان