بریدههایی از کتاب قانون، قانونگذاری و آزادی (جلد ۱: قواعد و نظم)
۳٫۸
(۱۶)
هایک بر این رأی است که تمدنهای پیشرفته در نتیجه رواج برخی سنتها، که مضمون اصلی آنها آزادی فردی است، امکانپذیر شدهاند. بنابراین سنتهایی را تأیید میکند که مشوق آزادی فردی هستند. به همین لحاظ، هایک خود را آزادیخواه (لیبرال) میداند و نه محافظهکار.
محمد حیدری سیروانی
با این حال، ما در اینجا بیشتر به زمان حال میپردازیم تا گذشته. بهرغم فروپاشی رژیمهای توتالیتر در کشورهای غربی، اندیشهٔ اساسی آنها، در حوزه نظری، همچنان به پیشروی ادامه میدهد، بهطوریکه برای تبدیل کامل نظام حقوقی [فعلی] به یک نظام توتالیتر، کافی است بهاندیشههایی که هماکنون در حوزه انتزاعی حاکم است، اجازهٔ تحقق عملی داده شود.
lordartan
باید توجه داشت که منشأ بسیاری از زیانبخشترین عوامل در دنیا اغلب اشخاص شیطانصفت نیستند بلکه آرمانگرایانی معتقد به اصول اند، و بخصوص آنها که شالودههای توحش توتالیتر را ریختند، دانشمندان محترم و خیرخواهی بودند که هرگز فرزندان [فکری] خود را قبول نداشتند. [۱۸] واقعیت این است که، بهویژه در قلمرو حقوق، برخی پیشپندارهای فلسفیِ تاثیرگذار شرایطی را موجب شدهاند که در آن نظریهپردازان خیرخواهی که حتی در کشورهای آزاد هم تا به امروز مورد تحسین قرار میگیرند، همهٔ مفاهیم اساسی یک نظم توتالیتر را از قبل فراهم آوردهاند. درواقع، کمونیستها، همانند فاشیستها یا ناسیونالسوسیالیستها، برای رسیدن به آموزههایشان، فقط کافی بود از مفاهیمی که چند نسل از نظریهپردازان حقوقی در اختیارشان گذاشته بودند استفاده کنند
lordartan
به نظر میرسد فقط یک راهحل برای مسئله وجود دارد: اینکه نخبگانِ نوع بشر به محدودبودن ذهن بشر آگاهی یابند آگاهیای که در عین سادگی، عمیق و در عین تواضع، رفیع است تا تمدن غربی نقطهضعف دائمی خود را بپذیرد.
ج. فِررو
Farzane H
به نظر من یکی از نتایج مهم اندیشۀ طرحشده در این کتاب عبارت است از نشاندادن اینکه تفاوت میان سوسیالیستها و غیرسیوسیالیستها در نهایت مبتنی بر مسائل صرفاً فکری و دارای راهحل علمی است و ربطی به ارزش داوریهای متفاوت ندارد.
Havisht
هردوی این مکتبها خردگرایی نامیده میشوند، اما من آنها را به عنوان خردگرایی تحولی (یا به قول سر کارل پوپر «انتقادی») از یک سو، و خردگرایی صنعگرایانه (به قول پوپر «سادهلوحانه») نادرست، از سوی دیگر، از هم متمایز خواهم کرد.
Havisht
از آنجا که در مطالعۀ پدیدارهای نسبتاً سادۀ جهان فیزیکی تعیین روابط علّی به عنوان توابعی از تعداد اندکی متغیر که در موارد مشخص بهراحتی قابل شناساییاند ممکن شده و این امر به پیشرفت حیرتانگیز رشتههای علمی مربوط به این پدیدارها انجامیده است، این توهم به وجود آمده که وضعیت در مورد پدیدههای پیچیدهتر نیز بهزودی به همین منوال خواهد بود.
طاها ربانی
عقلانیت کاملِ عمل به معنای دکارتی آن مستلزم شناخت همۀ واقعیتهای[ جزئی ]مربوطه است. یک طراح یا مهندس به منظور جفت وجورکردن اشیا، احتیاج به تمامی دادهها و قدرت کامل کنترل و دستکاری آنها دارد تا بتواند به نتیجۀ مورد نظر خود برسد. ولی موفقیت عمل در جامعه بستگی به شناخت آنچنان تعداد زیادی از واقعیتهای خاص[ جزئیات ]دارد که از عهده هیچکس بر نمیآید. درنتیجه، کل تمدن ما بیشتر، و ناگزیر، مبتنی بر باور ما به چیزی است که به معنای دکارتی قادر به شناختن آن نیستیم.
طاها ربانی
انسان حیوانی همانقدر هدف گرا است که پیروِ قواعد.[ ۷ ]و موفقیت او به این علت نیست که میداند چرا از قواعدی که عملا رعایت میکند، باید اطاعت کرد، و نه حتی به این علت که قادر به بیان همۀ این قواعد در قالب کلمات است، بلکه به این علت است که تفکر و رفتار او تحت تاثیر قواعدی است که طی روندی گزینشی در جامعهای که انسان در آن زندگی میکند شکل گرفته، و از این رو، محصول تجربۀ نسلهاست.
طاها ربانی
صنعگرایی عبارت است از فرایندی که طی آن به جای اعتماد به آزادیها و ابتکارات فردی که منتهی به شکلگیری نظمهای خودجوش میشود، نظمهای سازماندهیشده و هدفمند به کلیۀ آحاد جامعه تحمیل میشود
طاها ربانی
حجم
۲۷۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۷۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰۵۰%
تومان