بریده‌هایی از کتاب آدم های بدقلق

- دنبال مقصر نگردید. به جای آن به دنبال راه‌حل‌های سازنده‌ای باشید که به انجام کاری در جهت رفع مشکل منجر می‌شوند.

فراموش نکنید که وقتی اشتباه می‌کنید، مسئولیت اشتباه خود را بپذیرید. با این کار به بقیه هم ثابت می‌کنید که وقتی در کار گروهی شرکت دارند، باید مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرند، نه این‌که به بهانهٔ گروهی بودن کار تقصیر را به گردن دیگران بیندازند.

آدم‌های شاکی باعث از بین رفتن روحیهٔ گروهی و شور و نشاط جمعی هستند.

وقت گذاشتن برای شنیدن درد دل کارمند بدقلقی که از چیزی ناراحت است می‌تواند وضعیتی را زیرورو کند.

هدف‌های نهایی «شرکت» هستند که جهت فعالیت‌های بخش را مشخص می‌کنند؛ بنابراین روش‌ها و قوانین حاکم بر بخش‌تان باید بازتاب دهندهٔ این مسئله باشند

از اعضای گروه‌تان دعوت کنید سیاست‌ها و روش‌های جایگزینی را پیشنهاد کنند که با کمک آن‌ها بتوانید بهتر و سریع‌تر به هدف‌های بخش‌شان دست پیدا کنید.

به آدم یاغی ثابت کنید که نه شما و نه همکاران‌اش آدم‌های متعصبی نیستید و از نظر شما هر موضوعی قابل بحث و بررسی است.

روی خلاقیت افراد تمرکز کنید، نه روی شیوهٔ اطاعت کردن آن‌ها از خودتان.

خلاقیت در یک محیط منسجم و منظم شکوفا می‌شود.

ممکن است شما احساس کنید که آدم‌های یاغی همیشه در محل کار دردسر ایجاد می‌کنند اما خود آن‌ها به احتمال بسیار احساس می‌کنند این رسالت شخصی‌شان است که سیاست‌های شرکت را از نو پایه‌ریزی کنند؛ اما متأسفانه آن‌ها بیشتر اوقات هیچ چیزی غیر از اندوه و دردسر در مسائل کاری برای شما به بار نمی‌آورند.

یک آدم یاغی هرگز قانون یا قاعده‌ای را که خودش دوست دارد زیر پا نمی گذارد. او بر این باور که هر کسی باید هر طور که دوست دارد بیاید و برود و با داشتن این دیدگاه به‌راحتی عرف را نادیده می‌گیرد.

آدم دروغگو دوست دارد با دروغ گفتن یا متوسل شدن به راه‌های غیر اخلاقی کارش را پیش ببرد.

کار کردن با آدم دروغگو دشوار است، چون حس اعتمادی بین شما وجود ندارد.

انجامِ «کار درست» ممکن است همیشه نتیجهٔ دلخواه شما را به همراه نداشته باشد.

با موافقت رئیس‌تان به آدم دروغگو قدرت بیشتری در بخش‌تان بدهید. این کار یک نوع ریسک است ولی ممکن است باعث شود که آدم دروغگو کمتر نیاز پیدا کند که برای رسیدن به خواسته‌هایش دست به کاری غیر اخلاقی بزند. البته شما باید با شرط و شروط مشخص این مسئولیت جدید را بر عهدهٔ او بگذارید.

وقتی می‌خواهید یک دروغگو را «افشا» کنید، مواظب باشید و بی‌گدار به آب نزنید.

به کارهایی که رئیس‌تان انجام می‌دهد توجه خاصی نشان دهید و به او بگویید که می‌دانید او چقدر خوب آن کارها را انجام می‌دهد. از ترس این‌که مبادا همکاران‌تان بگویند چاپلوسی رئیس‌تان را می‌کنید، دست از این کار برندارید. شما با این کار از یک روش اثبات‌شده برای نجات از یک رئیس متجاوزگر استفاده می‌کنید. وقتی که او کم‌کم احساس کند که دیگران ارزش و اهمیت وجودش را می‌دانند، دست از زورگویی به شما و همکاران‌تان برمی‌دارد؛ مطمئن باشید آن وقت همان همکاران‌تان به خاطر این مسئله از شما تشکر خواهند کرد.

برای این‌که نظر مساعد آدم گردن‌کلفت را به خود جلب کنید، علاقهٔ خاصی به کارهایش نشان دهید. صبور باشید؛ آدم‌های گردن‌کلفت به این عادت ندارند که ببینند کسی به زندگی و کار آن‌ها علاقهٔ خاصی نشان می‌دهد چون اغلب دیگران به خاطر رفتار زورگویانه‌شان از آن‌ها فراری هستند.

بهترین راه برای متوقف کردن حملات یک آدم گردن‌کلفت این است که با او دوست شوید.

اگر یکی از همکاران‌تان به شما زور می‌گوید، نگذارید احساس کند که در ترساندن شما موفق بوده است.