بریدههایی از کتاب این قرن
۴٫۳
(۷)
“فلاکتِ انسان تنها از یک چیز ناشی میشود: اینکه نمیتواند با آرامش در یک اتاق بماند”.
majid
خشونت از رهگذر آفرینش انسان نوین مشروعیت مییابد. نیازی به گفتن نیست که این مضمون تنها در افق مرگ خدا معنا مییابد. باید بشریتی نوین بازآفریده شود تا جایگزین بشریتِ منقادِ خدایان گردد. انسان نوین، در این معنا، آن انسانی است که پارههای سنتز منفصل را بههم میچسباند. او هم یک تقدیر (تقدیر بشریت در دوران مرگ خدایان) است و هم یک اراده (اراده به چیرگی بر انسانِ گذشته) . اگر میتوانیم بگوییم که این قرن شدیداً ایدئولوژیک است، از آنرو است که به همین سنتز منفصل شکل میدهد، سنتزی که هم رویکردها و جهتگیریهای اندیشه را تولید میکند و هم آنها را بسط و گسترش میدهد. آن[ تز ]معروف «پایان ایدئولوژیها» که ظاهراً معرفِ اعتدال کنونی ما، شفقت انساندوستانهی ماست، بازنمای هیچ چیزی بیش از فراموشی تازگیای نیست که میتوانست به انسان نسبت داده شود. و این، همانطور که پیشتر گفتم، در همین لحظه در حال وقوع است، یعنی در این هنگام که نوعی دگرگونی تمام عیار بشریت ـ که از رهگذر دستکاریهای کور و تراکنشهای مالی تحقق مییابدـ در راه است.
Ahmad
روزگاری هیچ شکی در موردتان نبود، اکنون چیزی نیستید بهجز معما.
روزگاری زمان را در ابدیت حک میکردید، اکنون صرفاً گذشتهاید،
پویا پانا
“فلاکتِ انسان تنها از یک چیز ناشی میشود: اینکه نمیتواند با آرامش در یک اتاق بماند”
niloufar.dh
همانطور که ولتر، آن متفکر تمام عیار میانمایگی انسان دوستانه و دشمن کینهتوز روسو (آن مرد شجاع) ، زمانی نوشت: «بگذارید باغچهی خودمان را بیل بزنیم.»
پویا پانا
بگذارید سرمان بهکار خودمان باشد و کمی خوش باشیم.
پویا پانا
به این پرسش: «چه چیزی واقعی است؟» ، این قرن پاسخ میدهد: «تظاهر کردن» . آنچه تظاهر نمیکند وجود ندارد.
پویا پانا
انتظار، فضیلتی است اساسی، چرا که این تنها فرم موجود از بیتفاوتی ژرف است.
پویا پانا
لعنت بر هر اسارتی، حتی اگر بهخاطر خیر کلی باشد، حتی در میان سنگهای گرانبهای بوستانهای مونتهزوما.
پویا پانا
یکی از سمپتومهای اضمحلال همان ویرانی زبان است. قدرت واژگان برای نامیدن تصنعی است؛ رابطهی میان واژگان و اشیاء ضایع گشته. میدانیم (و این یکی از برجستهترین حقایق روزگار حاضر است) که یک مؤلفهی محوری هر ستمِ رو به پایانی همین ویرانی زبان است ـ انزجار از هرگونه نامگذاری دقیق و ابداعگرانه، سیادت زبانی در عین حال بوالهوسانه و فاسد، زبان ژورنالیسم.
nmroshan
. این مردان گونهای از هنرمند را به صحنه میآورند که هنرش نه به هنر نویسنده تعلق دارد و نه به هنر اجراگر، بل در عوض متعلق به کسی است که هم در اندیشه و هم در فضا، میان این دو، نوعی وساطت میآفریند. کارگردان تئاتر چیزی همچون یک متفکر بازنمایی، به معنی دقیق آن است، که در روابط میان متن، بازی، فضا و تماشاگران، پژوهشِ بس پیچیدهای را به اجرا درمیآورد
nmroshan
اشتیاقِ این قرن ـچه مسئله بر سر امپراتوریها باشد، چه بر سر انقلابها، هنرها، علوم، یا زندگی خصوصیـ به چیزی نیست مگر جنگ. این قرن از خود میپرسد: «این قرن چیست؟» و پاسخ میدهد: «نزاع نهایی» .
niloufar.dh
تنها چیزی که میتواند جنگ را پایان بخشد جنگ است، اما این جنگ از گونهی دیگری خواهد بود. دلیل این امر آن است که صلحِ بین سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۳۹ مانند جنگ است، هیچ کسی این صلح را باور ندارد. جنگ دیگری ضروری است، جنگی که حقیقتاً آخرین خواهد بود.
niloufar.dh
آنچه باید کنار نهاده شود دقیقاً همین روند گفتاری تبرئه است. تنها در این صورت قادر خواهیم بود که دربارهی موضوع مورد نظر حقایقی پدید آوریم.
niloufar.dh
امتناع از اندیشیدن به آنچه خودِ نازیها اندیشیدند، ما را از اندیشیدن به آنچه کردند نیز باز میدارد، و متعاقباً مانع صورتبندی هر سیاست واقعی میشود که از بازگشت اعمال آنان جلوگیری میکند. تفکر نازیها مادامیکه اندیشیده نشود، بهطور نااندیشیده و از اینرو از بیننرفته در میانمان سکنی خواهد داشت.
niloufar.dh
این تصور که نازیسم فرمی از اندیشه نیست، یا به بیانی عامتر، بربریت نمیاندیشد، موجد نوعی فرآیند پنهانی تبرئه است.
niloufar.dh
“فلاکتِ انسان تنها از یک چیز ناشی میشود: اینکه نمیتواند با آرامش در یک اتاق بماند
niloufar.dh
این قرن دربارهی خود چه برای گفتن دارد؟ اینکه، در هر حال، نه قرن وعده، بلکه قرن تحقق است. این قرن، قرن عملکرد، امر اثربخش، حال حاضرِ مطلق است و نه قرن نشانه، آینده. این قرن پس از هزار سال کوشش و ناکامی خود را بهمنزلهی قرن پیروزیها تجربه میکند. بازیگران قرن بیستم آیین کوشش عبث و والا، و بردگی ایدئولوژیک مستلزم آن را، به رمانتیسیسم ناخشنود قرن نوزدهم نسبت میدهند. قرن بیستم میگوید: دیگر ناکامی بس است، زمان پیروزیها فرارسیده! این سوبژکتیویتهی پیروزمند همهی شکستهای مبرهن را پشت سر میگذارد، زیرا نه تجربی بلکه برسازنده است. پیروزی مضمونی است استعلایی که نفسِ ناکامی را تعین میبخشد. یکی از نامهای این مضمون «انقلاب» است. انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، انقلابهای چین و کوبا، و پیروزیهای الجزایریها و ویتنامیها را در جنگهای آزادیبخش ملیشان در پی داشتـ اینان، با جبران قتلعام ژوئن ۱۸۴۸ یا کمون پاریس، حاکی از نوعی تصدیق تجربی بر این مضموناند.
Ahmad
خصوصیت بارز موضع راهنماگرانهی این قرن نسبت به امر واقعی آن است که اندیشه باید تکرار را از هم بگسلد. رسالت این قرن باید ابداع عملکردی نوین، «زایشی نوین» باشد، و خواهد بود. اینجا مسئله، یکبار و برای همیشه، برسر پاسخگویی بهاین امر بایسته است: «بزدا روزهای گذشته را.»
Ahmad
امر واقعی، در مطلق بودگی ممکن (به امکان خاص) خود، هیچگاه به آن اندازه واقعی نیست که به ظاهرش مظنون نشویم. اشتیاق به امر واقعی نیز، به ضرورت، مورد ظّن است. هیچ چیزی نمیتواند اثبات کند که امر واقعی همان امر واقعی است، هیچ چیزی مگر نظام حکایاتی که در آن نقش امر واقعی را ایفا میکند. همهی مقولات سوبژکتیو سیاست انقلابی یا مطلق ـ «باور و ایمان» ، «همپیمانی» ، «فضیلت» ، «موضع طبقاتی» ، «تبعیت از حزب» ، «شور و شوق انقلابی» ، و غیرهـ از رهگذر این ظّن آلوده گشتهاند که نکتهی بهاصطلاح واقعی این مقوله چیزی نیست مگر ظاهر. بنابراین تناظر میان یک مقوله و مصداقش باید همواره علناً پاکسازی شده و پالوده باشد. این به معنی پاکسازی سوژهها از میان آنانی است که مدعی مقولهی مورد نظرند، یعنی پاکسازی خودِ پرسنل انقلابی. بهعلاوه، این باید بر طبق مناسکی اجرا شود که به همگان دربارهی ناقطعیتهای امر واقعی درسی بیاموزد. پاکسازی یکی از شعارهای برجستهی این قرن است. استالین این را واضح و روشن بیان کرد: «یک حزب با پاکسازی خود قویتر میشود.»
Ahmad
حجم
۲۷۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
حجم
۲۷۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
قیمت:
۹۸,۰۰۰
۶۸,۶۰۰۳۰%
تومان