بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گریزی از شکست نیست | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب گریزی از شکست نیست اثر جو موران

بریده‌هایی از کتاب گریزی از شکست نیست

نویسنده:جو موران
ویراستار:علی کریمی
امتیاز:
۳.۸از ۱۱ رأی
۳٫۸
(۱۱)
همۀ ما، بیش از هرچیز، ترس این داریم که کسی دوستمان نداشته باشد؛ این برای انسان یعنی نابودی. در تمام عمر به‌دنبال افسونی هستیم تا بی‌اعتنایی دیگران را به حداقل برسانیم، یعنی همان هراس نهادینۀ خودمان از نادیده‌گرفته‌شدن. جوایز برمبنای همین مدل ناقص عمل می‌کنند. نگرانیم که بدون جایزه حس نادیده‌گرفته‌شدگی و کم‌ارجی کنیم و از حلقۀ فیض بیرون بمانیم.
mohammad shahriari
جودیت باتلر در کتاب زندگی متزلزل می‌گوید همۀ انسان‌ها، حتی آنان که هرگز همدیگر را ندیده‌اند، به‌واسطۀ آسیب‌پذیریِ مشترکشان با هم پیوندی تنگاتنگ دارند. به‌اعتقادِ باتلر، همین سکونتمان در تنی ظریف و میرا باعث آسیب‌پذیری‌مان می‌شود. پوست و گوشتمان ما را، علاوه‌بر میکروب‌های دیگران، درمعرضِ عشق و امیال و خشم و خشونت و نگاه خیره‌شان هم قرار می‌دهد.
mohammad shahriari
مفهوم پیشه، در معنای مسیر زندگی شغلی انسان که فرصت‌های همیشگی برای پیشرفت در آن نهفته است، تا اوایل قرن بیستم جایی در واژگان ما نداشت. در آن دوره بود که هویت ما تا حد زیادی مبتنی بر کارِ مُزدداری شد که انجام می‌دهیم. هرکس زندگی‌اش را به مسیر شغلی تبدیل نکرده بود حالا با این خطر روبه‌رو بود که او را شهروندی ناتمام و فردی ناقص بشمارند: فردی ناکام.
k1
پیشه شما را دربرابرِ ناکامی محافظت نمی‌کند، همدمتان نمی‌شود و صدالبته برایتان «نوازش و لالایی» به ارمغان نمی‌آورد، اما هدفی واحد به شما می‌بخشد. خشنودی راستین از آنجا حاصل می‌شود که هرروز خودتان را به دست پیشه‌تان بسپارید. چه در آن موفق شوید و چه ناکام، درهرصورت زندگی خودتان را خواهید زیست.
k1
حس ناکامی معمولاً از سردرگمی و ترس نشئت می‌گیرد: سردرگمی درمورد انتخاب‌های پیشِ رو در زندگی و ترس از اینکه شاید گزینش خوبی نداشته‌ایم. ازنظر گینزبورگ، مرهم همگانیِ این احساسْ یافتنِ پیشه است. پیشه ما را از اضطراب وجودی می‌رهاند، چون به پیش‌روی در جهتی خاص دعوتمان می‌کند و باعث می‌شود بدانیم به کدام سو می‌رویم.
k1
نقاشیِ زندگی‌ام هرگز تکمیل نخواهد شد، درست همان‌طورکه هرگز احساس بزرگ‌سالی نخواهم کرد. اما همچنان، مثل هر زندگی دیگری، چونان اثری هنری به قوت خود باقی است. البته نه شاهکاری بی‌عیب‌ونقص، که چنین چیزی وجود ندارد، نه اثری که حراج‌خانه‌ها را به زحمت بیندازد یا در لوور یا موزۀ ملی آمستردام به دیوار آویخته شود، فقط چیزی است که خودم، در مسیر زیستن، فی‌البداهه سَروشکل داده‌ام و فقط خودم می‌توانستم آن را با دست خود بسازم، از تختۀ کج‌ومعوج بشریت. گمانم همچنان به کار روی آن ادامه خواهم داد.
M.o
«ما زندگی‌مان را با کسانی که نتوانسته‌ایم بشویم شریکیم». (۱) وقتی ناکام می‌مانیم، به سوگ این زندگی‌های نزیسته می‌نشینیم، یعنی فقدان چیزی که هرگز نداشته‌ایم و هرگز نبوده‌ایم، مگر در تصوراتمان.
M.o
پروژه‌ای را با نهایت کوشش به اتمام رساندم، ولی دیدم طالب ندارد. نمی‌دانم چرا، ولی همین باعث می‌شد زمان و زحمتِ هدررفته شرم‌آورتر به نظر برسد.
M.o
این هنرمند به کار سرسری شهرت یافته بود و همه می‌دانستند کارهایش را به‌موقع تحویل نمی‌دهد. وقتی پاپ لئون دهم او را دید که، قبل از شروع یک نقاشی، روغن جلا می‌زند، گفت «دریغا که این مرد هیچ کاری را به فرجام نمی‌رساند، چه او پیش از آغاز به پایان می‌اندیشد».
کاربر... :)
باختن پس از کوشش فراوان قصۀ همیشگی انسان است، انسانی که برای اندوه و رنج زاده شده، انسانی که شیرین‌ترین نغمه‌هایش از اندوهناک‌ترین اندیشه‌ها می‌گویند و، اگر قهرمانی راستین باشد، هیچ‌چیز در زندگی‌اش برازنده‌تر از ترک زندگی نیست».
کاربر... :)
چنان‌که می‌دانید شکوفه‌ها با هم رقابت نمی‌کنند، بلکه هرکدام به‌شیوۀ خاص و زیبای خود سر بر می‌آورند، بی‌آنکه کسی به آن‌ها بگوید چطور، بی‌آنکه خود را در مقایسه با چیزی دیگر بسنجند. ما خود معمولاً بهترین داور برای نحوۀ استفاده از استعدادهایمان هستیم. «هر فردی منبع ژرفی از پتانسیل و استعداد ناشکوفا دارد که تا وقتی جامۀ تحقق نپوشند نمی‌توان درکشان کرد. وقتی ما را به حال خود بگذارند تا ویژگی‌های نادانسته‌مان را کشف کنیم، معمولاً دیگران و خودمان را حیرت‌زده می‌کنیم. به استعدادهایتان اعتماد کنید تا، در تمام عمر، خزانۀ تسلی‌خاطرتان باشند.
کاربر... :)
نظام آزمون هم تک‌فراورده‌ای است، چون فقط به نوع خاصی از استعداد اجازۀ شکوفایی می‌دهد. این نظام مثل چمن‌کاری در ظاهر تمیز و مرتب است، اما چیزهای زیبایی را از بین برده است که شما هرگز آن‌ها را نمی‌بینید، مثلاً آن استعدادهای خلاقانه‌ای که به‌شکل شکوفه‌های منظمِ یادگیری درنمی‌آیند. این نظام تن به دیکتاتوریِ شمردنی‌ها داده، یعنی عادت ما به ارجحیت‌بخشی به هرآنچه سنجیدنی است. هرآنچه ارزش یادگیری دارد لزوماً در چهارچوب کمبود مهارت‌هایی نمی‌گنجد که تصمیم به رفعشان گرفته‌ایم. بعضی چیزها ناگفتنی‌تر از آن‌اند که به‌شکلِ داده درآیند، اما بدین معنا نیست که مهم نیستند یا وجود ندارند.
کاربر... :)
از مردم می‌خواهد در بازی‌ای شرکت کنند که خودشان نخواسته‌اند، بازی‌ای که قوانینش را کسی دیگر وضع کرده است و جایزه‌اش شاید خواستۀ دلشان نباشد. این هم حس ناکامی به آدم می‌دهد.
کاربر... :)
هر زندگی‌ای در مسیر مختص خود به‌سوی مقصد مختص خودش پیش می‌رود، پس نمی‌توان آن را با چیزی بیرون از خودش سنجید و با ملاکی غیر از خودش قضاوت کرد. اصلاً زندگی را نمی‌توان موفق یا ناکام دانست، فقط می‌توان آن را زیست.
f.r
قهرمانان کمدی به‌ندرت موفق می‌شوند، اما همیشه می‌کوشند.
f.r
کتاب فقط در صورتی می‌تواند موفق باشد که موفقیتْ فلسفۀ وجودی‌اش نباشد. هدف اصلی‌اش باید خود اثر باشد، یعنی باید نیازش به وجود بیشتر از نیاز نویسنده به جلب‌علاقه باشد.
f.r
ورزش نیز، مانند زندگی، عموماً پر است از زحمات و تلاش‌های هدررفته.
f.r
هیچ‌کس گفت‌وگویی در دنیای واقعی را با «ببین طرف دربارۀ من چه چیزهای خفنی گفته!» شروع نمی‌کند، اما در فضای مجازی افراد همیشه تعریف و تمجید دیگران را به اشتراک می‌گذارند و البته خودشان هم از خودشان تعریف می‌کنند. می‌نویسند حسابی ذوق‌زده‌ام که اعلام کنم فلان یا مثلاً خبری دارم در حد لالیگا. برخی با کم‌رویی این کار را می‌کنند، اما باز به‌هرحال خودنمایی است.
f.r
جوایز برای کسی شادمانی به ارمغان نمی‌آورند، حتی برای آنان که جوایز را می‌برند.
f.r
«هر فردی منبع ژرفی از پتانسیل و استعداد ناشکوفا دارد که تا وقتی جامۀ تحقق نپوشند نمی‌توان درکشان کرد. وقتی ما را به حال خود بگذارند تا ویژگی‌های نادانسته‌مان را کشف کنیم، معمولاً دیگران و خودمان را حیرت‌زده می‌کنیم. به استعدادهایتان اعتماد کنید تا، در تمام عمر، خزانۀ تسلی‌خاطرتان باشند. اگر با سنجه‌های متعارف و معیارهای دیگران حرکت کنید، ناکامی با موفقیت تفاوتی ندارد.
f.r

حجم

۲۵۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۲۵۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان