بریدههایی از کتاب گریزی از شکست نیست
نویسنده:جو موران
مترجم:علیرضا شفیعی نسب
ویراستار:علی کریمی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۱ رأی
۳٫۵
(۱۱)
شادکامیِ واقعی از حرصوولع برای جایزه حاصل نمیشود، چون هر جایزهای که بهدنبال کسب آنیم بهزودی به گذشتهای دسترسیناپذیر تعلق مییابد. شادکامی از غرقگی در همین لحظۀ بازگشتناپذیرِ زندگی برروی زمین به دست میآید. چیزهای ارزشمند در این زندگی را نمیتوان نگه داشت، فقط میتوان تجربهشان کرد.
امیرو
آدم در اکثر مواقع ناکامیاش را بهتنهایی حس و تجربه میکند. وقتی عواطف بیانناپذیرِ حاصل از ناکامی را حوالۀ دیگران کنیم، تقصیری ندارند اگر این کارمان را خلاف آداب به شمار بیاورند.
اما هیچیک از اینها چیزی از واقعیت ناکامی کم نمیکند. آدام فیلیپسِ رواندرمانگر مینویسد «ما زندگیمان را با کسانی که نتوانستهایم بشویم شریکیم». (۱) وقتی ناکام میمانیم، به سوگ این زندگیهای نزیسته مینشینیم، یعنی فقدان چیزی که هرگز نداشتهایم و هرگز نبودهایم، مگر در تصوراتمان.
امید
درد زمانی جانفرساتر میشود که هیچ نتیجهای به دنبال نداشته باشد.
کاربر... :)
ورزش را چنان معطوف به پیروزی کردهاند که نکتۀ اصلیاش را از یاد بردهایم: بازی. وقتی بچهها را غرق در بازی میبینیم، ته دلمان میدانیم که آنها راز زندگی را که ما از دست دادهایم دریافتهاند.
f.r
آنچه در کمدی مهم است نه برنده و بازنده، که خود بازی زندگی است. راهورَسم کمدی برمبنای حفظ زندگی و لذتبردن از آن است، چون به این نکته عنایت دارد که جز زندگی هیچچیز وجود ندارد.
f.r
باختن پس از کوشش فراوان قصۀ همیشگی انسان است، انسانی که برای اندوه و رنج زاده شده، انسانی که شیرینترین نغمههایش از اندوهناکترین اندیشهها میگویند
M.o
در نخستین روزهای شبکههای اجتماعی، ما «دوست» داشتیم، حالا «دنبالکننده» داریم. در اینترنت بهسمتی سوق داده میشویم که موفقیت خود را بزرگ بشماریم و رقابت تقلیدیِ دنبالکنندههایمان را برانگیزیم. دنیای مجازی درایت و نزاکت ما را در ایندست مسائل از بین برده است. هیچکس گفتوگویی در دنیای واقعی را با «ببین طرف دربارۀ من چه چیزهای خفنی گفته!» شروع نمیکند، اما در فضای مجازی افراد همیشه تعریف و تمجید دیگران را به اشتراک میگذارند و البته خودشان هم از خودشان تعریف میکنند. مینویسند حسابی ذوقزدهام که اعلام کنم فلان یا مثلاً خبری دارم در حد لالیگا. برخی با کمرویی این کار را میکنند، اما باز بههرحال خودنمایی است. پز گلایهنما بهشکل کهنتر خود بازگشته است: پُز.
کاربر... :)
فقط میکوشید زندگی روزمرهاش را بگذراند، با تمام نقصها و بدون هیچ توهم کمالگرایانه.
M.o
خودباوری لزوماً باعث نمیشود دیگران به شما ایمان بیاورند؛ موفقیت لزوماً سراغ شما نمیآید؛ شکست لزوماً مقدمۀ پیروزی نیست؛ جانانهترین تلاشها هم گاهی به سرانجام نمیرسند؛ درخشانترین زندگی هم گاهی به رؤیاهای بربادرفته و حسرتهای بیهوده میانجامد. در هر مسابقهای، بسیاری از ما بازندهایم. ناکامی همیشه محتملتر است. بحث احتمال آماری است، یعنی سادهترین اصول ریاضی، بازی اعداد: بازگشت به معیار.
M.o
ناکامیْ این پوشش زرهیِ رقابتی را از ما میگیرد و لطیف و بیدفاعمان میکند، طوریکه رویی گشادهتر به دنیا و یکدیگر داشته باشیم. ناکامی معنای انسانبودن را به ما میآموزد، انسانی که جایزالخطا، غیرالگوریتمی، پر از آرمانهای خوشخیالانه و سوتیهای بامزه است.
M.o
وقتی کنجکاو باشیم و بخواهیم بفهمیم که بودن بهجای انسانی دیگر یا حتی یک بید چه حالی دارد، حسوحالمان به سخاوت و کندوکاو ملایم تغییر میکند؛ دیگر علاقهای نداریم آن زندگی را با زندگی خودمان مقایسه کنیم یا موفقیت یا ناکامیاش را قضاوت کنیم، درعوض پی میبریم که نمیشود آن را به چیزی فروکاست یا قدروقیمتی برایش تعیین کرد.
BLACK
جوزف میکر در کتاب کمدی بقا ݣݣ میگوید فرهنگ انسانی به دو شکل با حتمیتِ ناکامی کنار آمده است: تراژدی و کمدی.
f.r
کاش دانشجویانم میدانستند وقتی آنطور ادای استادهای حرفهای را درمیآورم، این سخنرانی را یک ساعت پیش آماده کردهام و فقط چند روز جلوتر از آنها مطالب را خواندهام. کاش همکارانم میدانستند که، زیر این زرهِ ساختهشده از نکتهسنجی و استدلالهای محتاطانه و سنجیده، پوستی آسیبپذیر از جنس خودتردیدی و سردرگمی نهفته است.
f.r
نیاز به تحسینشدن غیرمنطقی است و نمیتوان آن را با منطق و استدلال توجیه کرد. عقلمان به ما میگوید جایزه هیچچیز را حل نمیکند و زندگی همانطورکه بوده است، با تمام دردسرها و زشتیهایش، میماند. اما باز دلمان خواهان آن است.
امیرو
برابری «نه صرفاً به جادهای هموار و بیمانع، که به آغازی برابر نیز وابسته است».
امیرو
«موفقیت همچون کوهی است که هرچه بهطرفش میروی انگار بزرگتر میشود ... موفقیت تمام زندگیتان را در چنگال خود میگیرد، درحالیکه سؤالات اصلی مغفول میمانند».
امیرو
احساس شرم ربط چندانی به خودِ عمل ناشایست ندارد و بیشتر به این ترس برمیگردد که از چشم دیگران بیفتیم.
امیرو
شاید، بدتر از ناکامی، حس گرفتاری در چرخهای از بلندپروازی است در جستوجوی موفقیتی که آدم ته دلش به آن باور ندارد.
M.o
اما ناکامی یکی از ویژگیهای این نظام است، نه عیبونقصی که بتوان با استعداد و سرسختی برطرفش کرد. مخاطب تمام آن حکایتهای مربوط به اثرات تحکمبخشِ ناکامی عوامالناساند؛ هیچیک از اغنیا و صاحبقدرتانی که زندگی ما را میگردانند واقعاً باور ندارند که ناکامی نیروبخش یا تعالیدهنده باشد؛ آنقدر هم خاماندیش نیستند که به ناکامیهای فاحش خود در ملأعام اقرار کنند. فقط سودشان را به جیب میزنند و جایی میخوابانند که هیچ بحران مالیای به آن گزند نرساند.
M.o
بعضی از انواع خوشبینی از بدبینی هم ظالمانهترند، چون از ما میخواهند شکممان را برای آیندهای صابون بزنیم که در بهترین حالت بعید است و در بدترین حالت خیالِ خام.
M.o
حجم
۲۵۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۲۵۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۲۹,۵۰۰۵۰%
تومان