بریده‌هایی از کتاب مغازه جادویی

اکنون می‌دانم که می‌توان مغز را طوری آموزش داد که تمرکز و توجه فرد را بهبود بخشد و همچنین به گفتگوی مداوم در ذهن ما که ما را از تصمیم‌گیری روشن و مفید منحرف می‌کند پاسخ ندهد.

روث موجودی ماوراءالطبیعه نبود، اگرچه در دوازده سالگی دوست داشتم تصور کنم که او هست. او صرفاً انسانی بود که از موهبت عمیق همدلی و شهود برخوردار بود، که می‌توانست به یک انسان دیگر توجه کند بدون اینکه انتظاری در عوض داشته باشد. او زمان خود را به من داد. او توجه خود را به من معطوف کرد. و او مرا در معرض نوعی جادو قرار داد که هنوز هم تا امروز از آن استفاده می‌کنم.

هر کس داستانی دارد و من آموخته‌ام که در هسته آن، بیشتر داستان‌های ما بیشتر شبیه به هم هستند. اتصال می‌تواند قدرتمند باشد. گاهی اوقات فقط یک ملاقات کوتاه می‌تواند زندگی یک نفر را برای همیشه تغییر دهد.

خیلی چیزها در زندگی وجود دارد که نمی‌توانیم کنترل کنیم. سخت است، به خصوص زمانی که کودک هستید، احساس کنید که بر هر چیزی کنترل دارید. مثل اینکه شما می‌توانید هر چیزی را تغییر دهید. اما شما می‌توانید بدن خود را کنترل کنید و می‌توانید ذهن خود را کنترل کنید. ممکن است زیاد به نظر نرسد، اما بسیار قدرتمند است. می‌تواند همه چیز را تغییر دهد.

در زندگی نقطه‌های عطف زیادی وجود داردکه می‌خواهید آنها را به خاطربسپارید؛ مثل اولین کوتاهی مو، اولین دندان که افتاد، اولین روز مدرسه، اولین دوچرخه‌سواری و...

مانند دالایی لاما، دین من مهربانی است. این دینی است که نیازی به خدایی ندارد که در قضاوت یا متون جزمی طولانی بنشیند. همچنین دینی است که به کسی اجازه نمی‌دهد نسبت به دیگری احساس برتری کند و از ما می‌خواهد که بپذیریم که همه برابر هستیم.

خوبه و مهم نیست نمی‌خواهیم حرفی بزنیم که اشتباه باشد. سعی می‌کنیم در بارهٔ احساساتت صحبت کنیم. احساسات درست یا غلط نیستند. آنها فقط احساسات هستند.

تاثیرپذیری از شما را فهرست کرده‌اند، می‌توانستم آن شش مورد را از حفظ بخوانم. ۱- به افراد دیگر علاقه واقعی پیدا کنید. ۲- لبخند بزنید. ۳- به یاد داشته باشید که نام یک شخص، برای آن شخص، شیرین‌ترین و شیرین‌ترین نام است مهمترین صدا در هر زبان ۴- شنونده خوبی باشید. دیگران را تشویق کنید تا در مورد خودشان صحبت کنند. ۵- بر اساس علاقه طرف مقابل صحبت کنید. ۶- کاری کنید که طرف مقابل احساس کند مهم است - و این کار را صادقانه انجام

هر فردی، در یک مقطع زمانی از زندگی، به فرصتی نیاز دارد تا کاری را انجام دهد که هیچ کس باور ندارد که ممکن است. هر یک از شما امروز اینجا هستید زیرا کسی است به تو ایمان آورد چون یکی اهمیت میداد من از شما می‌خواهم که به من ایمان داشته باشید

مغزی که در واقع ماهیچه‌های خود را قادر می‌سازد تا به روش‌های جدیدی عمل کنند، من از تصاویر بصری برای ایجاد مسیرهای عصبی جدید در مغزم استفاده می‌کردم. مغز بین تجربه‌ای که به شدت تصور می‌شود و تجربه‌ای که واقعی است، تمایز قائل نمی‌شود.

کودکان و بزرگسالان زمانی بهترین عملکرد را دارند که ثبات و اعتماد در بین آنها وجود داشته باشد. مغز هر دو را نیاز دارد.

ک پرنده. مهم نیست چند بار بال بزند، مردم فقط می‌خندند و او واقعاً پرواز نخواهد کرد.

کودکان و بزرگسالان زمانی بهترین عملکرد را دارند که ثبات و اعتماد در بین آنها وجود داشته باشد. مغز هر دو را نیاز دارد. در خانهٔ ما خبری از ثبات و اعتماد نبود. نه زمان مشخصی برای غذا خوردن، نه زنگ هشداری که به شما یادآوری کند که برای مدرسه بیدار شوید، و نه ساعت خواب

فقط روی نفس خود تمرکز کنید. در داخل و خارج. فقط به نفست فکر کن چیزی جز نفس تو نیست.

متأسفانه، بسیاری از مردم به دیگران اجازه می‌دهند تصمیم بگیرند که چه کاری می‌توانند انجام دهند یا نمی‌توانند انجام دهند.

ما به دنیا می‌آییم و می‌میریم، و هر چیزی که بین این دو اتفاق می‌افتد می‌تواند آن‌قدر تصادفی به نظر برسد که منطق را به چالش بکشد. تنها انتخابی که داریم این است که در هر لحظه ارزشمندی که به ما داده می‌شود، چگونه پاسخ دهیم.

ی‌توانستم سعی کنم واقعیت جدیدی برای خودم بسازم، اما نمی‌توانم افرادی را که دوستشان داشتم تغییر دهم، مهم نیست که چقدر قصد داشتم. آنها باید انتخاب می‌کردند که واقعیت خود را تغییر دهند و این اتفاق نیفتاد. شاید این دردناک‌ترین قسمت کودکی باشد.

هر یک از ما آنچه را که در زندگی خود قابل قبول است انتخاب می‌کنیم. به عنوان بچه، ما انتخاب زیادی نداریم. ما در خانواده‌ها و موقعیت‌هایی به دنیا می‌آییم، و همه چیز واقعاً خارج از کنترل ما است. اما با افزایش سن، انتخاب می‌کنیم. خودآگاه یا ناخودآگاه، ما تصمیم می‌گیریم که چگونه اجازه دهیم با خودمان رفتار کنند. چه چیزی را قبول خواهید کرد؟ چه چیزی را نمی‌پذیریم؟ تو هم باید انتخاب کنی، و باید از خودت دفاع کنی. هیچکس دیگری نمی‌تواند این کار را برای تو انجام دهد.

همه ما این صدایی را داریم که بی‌وقفه با ما صحبت می‌کند. از لحظه‌ای که از خواب بیدار می‌شویم تا لحظه‌ای که شب به رختخواب می‌رویم. همیشه آنجاست در مورد آن فکر کنید.

گاهی اوقات چیزی که بیشتر از همه می‌خواهید این است که کسی به شما بگوید، هر چیزی؛ زیرا بدان معناست که شما مهم هستید. و گاهی اوقات موضوع این نیست که مهم نیستی، فقط دیده نمی‌شوی چون درد اطرافیان تو را نامرئی می‌کند.