از همین یکی دو ماه گذشته چه فیلم و سریالهایی میشد از زندگیام ساخت. اینطور بود که آدم یکدفعه زندگیاش کنفیکون میشد...
n re
چقدر دلم تنگ بود برای روزهایی که امید به آینده و زندگی از سروکولم بالا میرفت. از کجا زندگیام روی دور تند افتاد و افسارش از دستم در رفت؟
n re
حیف که اجبار هیچگاه دست از سر بشر برنمیداشت.
n re
ربطی به شانس نداره آدم یه کاری رو بخواد انجام بده انجامش میده!
n re
باید نشانش میدادم که تلخی تلاش بیثمر چه مزهای دارد؟ که وقتی طرفت خودش را برای خوبکردن حالت به دیوار میکوبد و تو حتی چشمهایت را هم به کار نمیاندازی، چه حال مزخرفی پیدا میکند؟
n re
امتحان سخت زندگی هر آدمی فقط یک بار است.
n re
یک آدم مگر چقدر میتوانست سگجان باشد که هی تیر خلاص بخورد و تمام نشود!
n re
یه عشق اگه به سرانجام نرسه خیلی قشنگتره تا تو یه مسیر غلط به بنبست برسه. حداقل اونجوری یه خاطرهٔ خوب ازش میمونه. اما اگه خراب بشه یه حسرته که حتی دلت نمیخواد یادش کنی.
n re
ـ حالیت نکردم هرجا دیدی احترامت میکنن جای اینکه باد تو غبغبت بندازی سرته بندازی زمین و هوا ورت نداره که تحفهای هستی!
n re
آفتاب عمر هر آدمی یه بار طلوع میکنه. چرا باید فرصت عاشقی رو از هم بگیریم؟
n re