بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جاده سیب های وحشی | طاقچه
تصویر جلد کتاب جاده سیب های وحشی

بریده‌هایی از کتاب جاده سیب های وحشی

امتیاز:
۴.۱از ۱۹۱ رأی
۴٫۱
(۱۹۱)
یعنی آدمِ تنها حق نداره بهش خوش بگذره!
n re
خسته بودم. خسته از این همه دویدن بی‌فرجام.
n re
تا نرسی نمی‌فهمی که هیچ‌چیز اون‌جوری که از دور می‌دیدی نبوده.
n re
چطور برای گذشتهٔ خودش، گذشته‌ها گذشته و برایم مهم نبود که چه غلط‌هایی کرده، اما پای یک دختر که وسط می‌آمد دیگر گذشته‌ها نمی‌گذشت!
n re
این حرف‌ها که گذشتهٔ هرکس مال خودشه تو فرهنگ ما جواب نمی‌ده. گذشتهٔ آدم انگار مال همه هست. جز خودش...
n re
این را فقط خودم و خدا می‌دانستیم که قرار بود رازدار باشیم
n re
باز گفت: ـ اما این وسط یه گروهی هستند که شانس در خونه‌شون رو واسه حالگیری می‌زنه.
faem
آدما تا وقتی خودشون بیرون گودن خیلی روشن‌فکرن
میس سین
تو توی ذهنت از آدما فرشته می‌سازی تقصیر اونا نیست
میس سین
چشمم روشن شده بود، به خیلی چیزها. به همان نقاب‌هایی که روی صورت آدم‌ها بود و فقط باید شرایط به هم می‌ریخت تا بیفتد و ذات اصلی‌شان مشخص شود. دلم می‌خواست بروم جایی که هیچ‌کس نباشد.
n re
«شاید چون همیشه برام تصمیم گرفتن، می‌ترسم از تصمیمی که خودم تنهایی بگیرم.»
شیما
بذار کاری که می‌خوام رو انجام بدم. خسته شدم از بس واسه هرکاری جواب پس دادم
n re
چقدر دلم تنگ بود برای روزهایی که امید به آینده و زندگی از سروکولم بالا می‌رفت. از کجا زندگی‌ام روی دور تند افتاد و افسارش از دستم در رفت؟
n re
اصلاً کاری کرده بودم جز فکر؟ جز تکرار چند ردیف "چرا" که جوابی هم نداشتند؟
faem
دیگه نمی‌خوام فکر کنم همهٔ آدما خوبن.
n re
به نظر من اگه دوسش داری گور بابای همه!
n re
یه عشق اگه به سرانجام نرسه خیلی قشنگ‌تره تا تو یه مسیر غلط به بن‌بست برسه. حداقل اون‌جوری یه خاطرهٔ خوب ازش می‌مونه. اما اگه خراب بشه یه حسرته که حتی دلت نمی‌خواد یادش کنی.
n re
کاسهٔ صبر من اما خیلی وقت بود که دیگر جا نداشت.
n re
باز زندان‌بان هوا برای نفس‌کشیدن در هوای زندانی‌اش کم آورده بود؟
faem
هرچقدر تندتر می‌دویدم، خودم هم همراهم می‌آمد.
faem

حجم

۷۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۱۶ صفحه

حجم

۷۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۸۱۶ صفحه

قیمت:
۷۹,۵۰۰
۲۳,۸۵۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد