کاش میتوانست به او بیاعتناء باشد...
SaNaZ
استر باید یاد میگرفت که آدم نمیتواند آنچه را در درونش میگذرد، بهطورِ کامل به کسی نشان دهد.
SaNaZ
انسان باید رنج ببرد و زحمت بکشد تا لذّت پدید آید. و آنگاه است که آدمی قَدر آن را میداند.
SaNaZ
مردم دروغ میگویند که آزاد باشند، چون اگر راست بگویند، آزادشان نمیگذارند.
SaNaZ
تنها سِلاحِ عاشق این است که عشق را فراموش کند.
SaNaZ
اندوه نمیتواند تا ابد شدید باقی بمانَد. آدم در آغاز، هر روز اندوهناک است. سپس شروع میکند به بازسازی خود...
SaNaZ
استر نیلسون مثلِ همهٔ عاشقها، بیش از حدّ به محتوای زبان و معنای تحتاللفظی کلمات اهمیت داد و خیلی کم به منطقی بودن و ارزیابی کلّی فکر کرد.
SaNaZ
پاریسرفتن به او کمک نکرد. آدم وقتی دردش را همراه خودش میبَرَد، هیچچیز به او کمک نمیکند.
SaNaZ
مردم اغلب با کسانی که در فاصلهٔ دور قرار دارند، مهربانند. آنها اَدای مهربانی را درمیآورند؛ چیزی که هیچ هزینهای ندارد.
SaNaZ
من از شدّتِ این اضطراب دارم میمیرم.
SaNaZ
نیرو و شایستگی تحسین برمیانگیزد، نه عشق. شکنندگی انسان است که عشق را پدید میآوَرَد.
SaNaZ
هرچه تو بیشتر سکوت کنی، من بیشتر حرف میزنم.
SaNaZ
مُعضلِ عاشقانِ بداقبال: خاطرهٔ آنچه رُخ داده زندگی را تغییر میدهد.
SaNaZ
هیچ دردی سختتر از نفهمیدن نیست.
SaNaZ
کسانیکه پیامک و ایمیل را ساختهاند، نمیتوانند اضطراب و پشیمانی ناشی از پیامکهای بیپاسخ را در ذهنشان تصور کنند.
SaNaZ
هرگز نباید کسی را زیرِ فشار گذاشت. فقط باید ملاحظهکار و مداراجو بود، بیآنکه این ملاحظهکاری حسِ خفگی پدید آوَرَد.
SaNaZ
«دوستت دارم با تمامِ وجود. با تو همیشه مهربانم. فقط میخواهم همهچیز برایمان خوب باشد. پس چرا به خودت حق میدهی چنین رفتاری داشته باشی؟»
SaNaZ
نباید آنچه را در درونش غوغا میکند نشان دهد.
SaNaZ
کسیکه کمتر میخواهد، قدرتِ بیشتری دارد.
SaNaZ
آدم نباید هر فکری را که به ذهنش میرسد، درجا به زبان بیاوَرَد.
SaNaZ