مایکل در این باغ قدیمی دربارهٔ آنچه پدرش در آن ریشه داشت آموخت اینکه کلمهٔ مافیا در اصل به معنای مکانی امن و پناهگاه بود.
B.A.H.A.R
و از آنجا که شخصیت بیرونیاش معمولاً بسیار منطقی و آرام بود، آن نقاب برداشتن ناگهانی و نشان دادن خود واقعیاش ترسناک بود.
B.A.H.A.R
آموخته بود که جامعه بیادبیهای فراوانی میکند که باید تحمل کرد.
n re
برنامهریزیاش بیعیب و حفاظتش بینفوذ بود.
B.A.H.A.R
نظر تسیو نسبت به مایکل بهتر از بقیه بود. او چیزی دیگر در این مرد جوان حس میکرد، قدرتی با هوشمندی پنهانشده، مردی که در مقابل دید عموم، با حسادت از قدرت واقعیاش نگهبانی میکرد.
B.A.H.A.R
خان باور داشت که در زندگی سود و قدرتی طبیعی بالاتر از این وجود ندارد که دشمنت اشتباهاتت را بزرگتر از آنچه هست ببیند و اینکه دوستت خوبیهایت را دستکم بگیرد.
B.A.H.A.R
خان استفاده از تهدید را احمقانهترین عمل و رها کردن خشم بدون فکر قبلی را خطرناکترین کار میدانست.
B.A.H.A.R
مردانِ بزرگ بزرگ به دنیا نمیآیند. بلکه رشد میکنند و ویتو کورلئونه هم چنین بود.
B.A.H.A.R
به تبلیغات باور نداشت و رضایت مشتری را تبلیغ حساب میکرد
B.A.H.A.R
نظر خان هیچ وقت توسط هیچکس و با هیچ دلیلی عوض نمیشد. اندازهٔ محبتش را فقط خودش میتوانست تغییر دهد.
B.A.H.A.R