بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم | صفحه ۱۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم

بریده‌هایی از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۳۵۸ رأی
۴٫۵
(۳۵۸)
وقتی مشکلات و افکارت را دسته‌بندی کنی، حتی اگر هنوز آن‌ها را حل نکرده باشی، بازهم زندگی جای بهتری می‌شود.
پرهيزكار
«استعمار یعنی تعطیلی فکر، نه به آن معنا که اجازه ندهند شما فکر کنید، بلکه به این معنی که فرصت ندهند شما فکر کنید.»
وحا سادات بهشتى
نمی‌توانم انتقام بگیرم. خدا از من انتقام نگرفت.‌ نکوبید توی دهان من که چطور روی پاهایی که من به تو داده‌ام، با دهانی که من به تو بخشیده‌ام، روبه‌روی من ایستاده‌ای، مقابل من ایستاده‌ای.
وحا سادات بهشتى
شب‌های هجر را گذراندیم و زنده‌ایم/ ما را به سخت‌جانی خود این گمان نبود
وحا سادات بهشتى
باشم. آدمی که برای خودش کافی است مدام از خودش دفاع نمی‌کند و با هر نسیمی، به هم نمی‌ریزد.
وحا سادات بهشتى
خدا من را برای بلند شدن و بالا رفتن آفریده، نه برای یک جا نشستن.
وحا سادات بهشتى
روزی که خواستنش و گفتند دخترت علیه این و آن سخنرانی کرده، گفته بود: «خبر دارم. حق گفته. مگه روزی که ما می‌جنگیدیم، برای چی بود؟ برا حق نبود؟ ما ناحق دیدیم، اسلحه کشیدیم. اینم ناحق دیده، زبون کشیده.»
وحا سادات بهشتى
مهتاب! هر چیزی توی این دنیا هزینه داره. رابطهٔ خوب هزینه داره، باید پرداخت کنی. خونهٔ خوب هزینه داره. زندگی مشترک خوب هزینه داره. هیچ کاری بی‌هزینه نیست، اما یه تناسبی باید بین هزینه و چیزی که به دست می‌آری باشه. به‌قول بابام، نباید شتر رو نذر گوسفند کرد. کمی از موکایش را مزه می‌کند. غمگین می‌گوید: «چرا قبل ازدواج این‌جور نبود؟ دنیا به ما همه‌چیزو رایگان می‌داد: سفر، حال خوب، رفیق خوب.» - اونم داشت ازمون هزینه‌ش رو می‌گرفت: جوونی‌مون.
وحا سادات بهشتى
چقدر خوب است کسی مراقبت باشد، بدون این‌که تو را ضعیف بپندارد!
وحا سادات بهشتى
دردها دو جورند: دردهای مفید و دردهای بی‌فایده؛ دردهایی که ما را نمی‌کشند، اما قوی‌تر می‌کنند، و دردهایی که ما را ضعیف می‌کنند و از بین می‌برند
مطهری
«این خداست که تصمیم می‌گیرد تو را کجای قالی زندگی ببافد، گلی درشت وسط قالی یا برگی ریز در حاشیه.
zahra
«تو ضعیف نیستی عزیزم، تو ظریفی. پیچک که نباید بار به دوش بکشه، باید قد بکشه رو تن لخت دیوار. دیوار به اون محکمی چیه، بدون پیچک؟ هیچی، یه حجم سیمانی سرد. پیچک چیه بدون دیوار؟ هیچی، خزیده روی زمین پست. دیوار پشت و پناه پیچکه و پیچک داروندار دیوار. بیا به من تکیه بده، ظریف من. تو ضعیف نیستی.»
p.kameli
بهار دارد تمام می‌شود و من هنوز شکوفه نزده‌ام. همهٔ آن بوسه‌های تصنعی، مبارک‌بادهای سطحی، آرزوهای بی‌رمقی که سال خوبی داشته باشید، همه و همه، برای من بی‌معنایند. زمستانی شده‌ام که به هیچ بهاری نمی‌رسد.
melika
- اَروح لیچ فِدوا، بنتی. چقدر تو خودت می‌ریزی؟ لبخند می‌زنم. از این‌که باری را به دل بکشم نمی‌ترسم. ارزش هر دل به حرف‌هایی است که برای نگفتن دارد.
melika
توقع خواسته می‌شود و خواسته آرزو. آرزو حسرت می‌شود و مرز بین نیاز و خواسته گم می‌شود. چشم باز می‌کنی و می‌بینی بوی نمور حسرت همه‌جای زندگی‌ات را پر کرده.
کاربر ۵۹۸۸۴۱۱
خدایا! بیا فقط خودت را به من نشان بده. من اگر خودم هم نخواهم، پاهایم راهی جز دویدن به سمت تو بلد نیستند
کاربر ۲۷۹۱۹۱۲
دردهایی که ما را نمی‌کشند، اما قوی‌تر می‌کنند، و دردهایی که ما را ضعیف می‌کنند و از بین می‌برند. ما انتخاب می‌کنیم که چطور درد بکشیم.
کاربر ۲۷۹۱۹۱۲
چشمه اگر باشی، برای خودت راهی پیدا می‌کنی تا دریا، بی‌دغدغهٔ این‌که تشنه‌ها جلوتر صف کشیده‌اند یا نه.
کاربر ۲۷۹۱۹۱۲
آدم وقتی از گفتن خسته شود، سکوت می‌کند. اما نمی‌فهمم اگر از سکوت هم خسته شد، چه باید بکند.
کاربر ۲۷۹۱۹۱۲
«عاشقی جرم قشنگی است، به انکار مکوش.»
کاربر ۲۷۹۱۹۱۲

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۲۸,۵۰۰
۷۰%
تومان