بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم | صفحه ۱۹ | طاقچه
کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم اثر معصومه امیرزاده

بریده‌هایی از کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۳۴۵ رأی
۴٫۵
(۳۴۵)
آدم پاکت پول را به غریبه می‌دهد، به کسی که نمی‌داند چه رنگ روسری‌ای به او می‌آید یا آخرین کتابی که خوانده چه بوده یا عطر سرد و تلخ می‌زند یا گرم و شیرین. آدم به کسی که می‌شناسد، به کسی که دوستش دارد، نباید پول کادو بدهد. هر بار پاکت را گرفتم، بغلش کردم و به رویش نیاوردم. اما آدم اگر عاشق کسی باشد، به او پول کادو نمی‌دهد
somaye
«استعمار یعنی تعطیلی فکر، نه به آن معنا که اجازه ندهند شما فکر کنید، بلکه به این معنی که فرصت ندهند شما فکر کنید.» بعد جملات خودم را تایپ می‌کنم: «زن امروز در انبوه خواسته‌ها و میل‌ها، نیاز به موفقیت‌ها و بالاتر رفتن‌ها، محصور است. او زیر آواری از تجمل‌طلبی مانده و فرصت فکر کردن ندارد.»
مریم.
خدایا! هر زن از ظرافت بهرۀ مشخصی برده، اما می‌تواند صاحب لطافتی بی‌پایان باشد. کمکم کن. من برای تربیت بچه‌هایم، برای خوشبخت بودن، برای زندگی ابدی کردن، به این لطافتی که با ذکاوت درهم آمیخته محتاجم. از این زمختی روح نجاتم بده. به من عقلِ جمیل بده، تدبیر ظریف، مدیریت لطیف. تو همۀ این‌ها را در من از روز اول گذاشته‌ای. کمک کن این پردۀ زمخت را از رویشان بردارم. لطیف بودن پنهانی‌ترین تصمیم هر زن است. کمکم کن این تصمیم پنهانی را بگیرم.
Ipaz
«مسئولیت، درختی است که زمینه‌اش شناخت‌ها هستند و ریشه‌اش اعتقادها و بهارش بحران‌ها و گرفتاری‌ها.»
Ipaz
لطفی که به منّت و کنایه آلوده‌ش کنی مث آبیه که توی کاسهٔ کثیف به کسی تعارف کنی، به درد هیچ‌کس نمی‌خوره.
کاربر ۶۲۶۸۱۰۴
وقتی مشکلات و افکارت را دسته‌بندی کنی، حتی اگر هنوز آن‌ها را حل نکرده باشی، بازهم زندگی جای بهتری می‌شود.
مرضیه مکوکی
فکری که شفاف نباشد تکیه‌گاه درستی برای تولید احساس نیست. باید پیش از تلنبار شدن احساس، از درست بودن فکر مطمئن شد، چون این افکار ما هستند که احساس‌هایمان را تولید می‌کنند.
محدثه.الف
اگر پدرم فقط مرا به‌عنوان دختر خانه نمی‌خواست، اگر امیریل فقط مرا به‌عنوان مادر بچه‌هایمان نمی‌خواست، اگر سرهنگ فقط مرا به‌عنوان یک کارمند نمی‌خواست، اگر همهٔ مردها باورمی‌کردند که هر زن می‌تواند وجودی تودرتو باشد، این لطیفِ قدرتمند، این ظریفِ مقاوم را باورمی‌کردند و نمی‌خواستند هرکدام به نفع اعتقاداتشان چیزی از او بکنند و دور بیندازند، شاید سقف‌ها پنجره می‌شدند و امنیت و آزادی باهم صلح می‌کردند.
محدثه.الف
«شما اگه پای رفتن خانوم احسانی نمی‌شدین، این دو تا خودشون راه می‌افتادن سمت بم. این‌همه هم حسینی زجرکش نمی‌شد تا پیداتون کنه.» دلم به هم مچاله شد که گفت دلیل آمدنش من نبودم.
moonlight
ما به هم قول داده بودیم در برابر حق تسلیم باشیم.
حُرّه_عین
از دور دیدن به زن‌ها کمک می‌کنه که کلیات رو ببینند. اونا باید فقط جزئیات مهم رو درک کنن و متوجه بشن که واقعاً چی براشون اهمیت داره. زن‌ها با درک کلیات، می‌تونند زندگی رو اون‌جور بسازن که می‌خوان.
حُرّه_عین
«مستوره رو هرچی بکوبی، سخت‌تر می‌شه. با این دختر مدارا کن تا موم بشه.»
حُرّه_عین
 دارم سعی می‌کنم برای خودم، برای این بچه‌ها، برای امیریل، کافی باشم. آدمی که برای خودش کافی است مدام از خودش دفاع نمی‌کند و با هر نسیمی، به‌هم نمی‌ریزد.
حُرّه_عین
گفت که معلومم نیست دردش دوا شه، حتی اگه حاجِتش روا شه.
مهاجر
 لطفی که به منّت و کنایه آلوده‌ش کنی مث آبیه که توی کاسۀ کثیف به کسی تعارف کنی، به درد هیچ‌کس نمی‌خوره.
حُرّه_عین
من می‌توانستم به‌تنهایی یک شهر را به‌هم بریزم، اما حالا این شهر، با این حال‌وهوای سرد، من را به‌هم ریخته. چیزی در من زنده شد، دمیده شد و من به سمت جدیدی از بودن متمایل شدم. مثل مهاجری که وطنش را ترک می‌کند و به‌سوی رؤیایی می‌رود، من از خودم به خودم کوچیدم. اما «دلم برای خودم تنگ می‌شود گاهی».
حُرّه_عین
دلم دریا می‌شود و موج برمی‌دارد و شیشۀ مردمک چشم‌هایم شرجی می‌شود.
حُرّه_عین
به تایپ فیش‌ها ادامه می‌دهم: می‌توان عقل مردمحورِ مدرن را نقد کرد و با ورود عقل مادرانه به عرصۀ سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، زنان را از حاشیه به متن حیات فلسفی بشر کشاند. کریستوا چون افلاطون عقیده دارد که تمایلات و عواطف مادرانۀ زنان به لایتناهی متعلق است، همان لایتناهی‌ای که در عقل نمی‌گنجد.
حُرّه_عین
 همیشه جایی از وجودت هست که آن را ندیده گرفته‌ای. او در کمین می‌ایستد و یواشکی زل می‌زند به تو. وقتش که بشود، می‌آید خودش را می‌مالد به همۀ زندگی‌ات تا انتقام تمام سال‌های بی‌توجهی‌ات را بگیرد.
یه نفر
هرچقدر می‌بخشی، خدا «هل من مزیدی» می‌گوید و باز می‌خواهد که ببخشی تا از خودِ طماع و حقیرت خالی، و با خودِ بزرگش یکی شوی
یه نفر

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

حجم

۴۷۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۸۴ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
تومان