بریدههایی از کتاب سرنوشت فلسطین
۴٫۰
(۲۱)
از بعد از ژوئن ۱۹۶۷، اسرائیل از سوی اکثر کشورهای جهان محکوم شده بود و بهغیر از ایالات متحده، متحدان جدیاش تنها شامل آفریقای جنوبی و رودزیا میشدند که آنها نیز همچون اسرائیل مستعمرهنشین بودند.
f.r
در نهایت، ایالات متحده متوجه شد که اسرائیل بهخوبی میتواند نقش ژاندارم منطقه را برای منافع تجاری آمریکا در خاورمیانه ایفا کند. به این ترتیب، ایالات متحده انبوهی از تسلیحات نظامی بسیار پیشرفته، از جمله جنگندههای فانتوم را روانة اسرائیل کرد تا قدرت ماشین جنگ بانفوذ اسرائیل، چندین برابر گردد.
f.r
در این بین، نفع عمدهای که از جنگ ماه ژوئن نصیب اسرائیلیها میشد و ارزش بسیاری نیز برایشان داشت، تنها جلب حمایتهای محدود اشخاص نبود؛ بلکه مهمترین دستاورد این جنگ، آن بود که واشنگتن متوجه شد که اسرائیل توانسته در برابر جنبش ملیگرایی اعراب فراتر از انتظار ظاهر شود و آن را شکست بدهد و به همین سبب، شایستة تقدیر است.
f.r
گاتلیب هَمِر، معاون خیریة متحد یهودیان در اظهارنظری میگوید: «وقتی خون ریخته شود، پول هم همراه آن ریخته میشود.»
f.r
یک روزنامهنگار در یادداشتی مینویسد:
نویسندگانی که تلاش میکردند تا روایت اعراب را ارائه کنند، از سوی عام و خاص بهشدت محکوم میشدند. از هر طریقی که ممکن بود، فشار آورده میشد تا دیدگاههای مخالف خاموش نگه داشته شوند و بهعنوان آخرین تیر در ترکش، مهر اتهام یهودیستیزی به پیشانی این افراد میخورد. همین موجب میشد که نویسندگان بترسند... .
f.r
مطالعة رفتار آمریکاییها، در طی جنگ نشان میداد که در حالی ذهنیتی سیاه و حیلهگر و بزدل از اعراب در بین عوام شکل گرفته است که اسرائیلیها غالباً بهصورت افرادی سختکوش و زیبارو و شجاع تصویر میشدند.
f.r
نشریات اسرائیلی و رسانههای حامی صهیونیست در اروپا و ایالات متحده، حوادثی را که برای آوارگان اتفاق افتاده بود، رد میکردند و بر روی حقیقت خونین اشغالگری اسرائیل سرپوش میگذاشتند؛ اما در عوض، آنها از بابت پیروزی افسانهای اسرائیلیها در برابر اعراب متخاصمی که عزمشان را برای ازبینبردن دولت یهود جزم کرده بودند، خوشحالی میکردند.
f.r
سربازان اسرائیلی، با زیرکی، بر خاک سرخ روستاهای ویرانشدة کرانة باختری درختان اکالیپتوس کاشتند؛ آنهم به این علت که اکالیپتوس رشد سریعی داشت. و در نتیجه، سال بعد، گردشگرانی که به این مناطق میآمدند، بهجای خرابههای روستاهای فلسطینی، باغهایی از درختان جوان در برابرشان خودنمایی میکرد.
f.r
مردم نیز در مدرسهها و بازارها، غذا و آذوقة موردنیاز سربازان را جمعآوری میکردند. تعدادی نیز، داوطلبانه، بهسراغ تیمهای درمانی صلیب سرخ رفتند و بانک خون ایجاد کردند. بسیاری از مردم، سرخوش از پیروزی عربی، خود را برای جنگی طولانی آماده میکردند؛ اما تنها شش روز بعد، با پایانیافتن جنگ پس از شکستی مفتضحانه، همة آنها در بهت فرو رفتند. فتوحات ویرانگر اسرائیلیها ناگهان باعث شد تا ضعف پنهان حکومتهای عرب، همزمان با ذات زیادهخواهی دولت یهود، آشکار شود.
f.r
صبح روز دوشنبه ۵ ژوئن ۱۹۶۷، موشه دایان فرمان حمله را صادر کرد. هواپیماهای اسرائیلی در حالی که برای پنهانماندن از دید رادارهای مصری در ارتفاع پایین حرکت میکردند، بهسمت فرودگاههای مصر روانه شدند. اسرائیلیها در حملهای غافلگیرانه و در حالی که هواپیماهای ناوگان نیروی هوایی مصر همچنان روی زمین بودند، آنها را از پا درآوردند؛ هواپیماهایی که بالبهبال یکدیگر در پایگاههای هوایی مصر قرار گرفته بودند و مصریها حتی فرصت نداشتند استتارشان کنند.
f.r
در این میان، سازمانهای صهیونیست مستقر در ایالات متحده نیز تمام تلاش خود را کردند تا زمینهسازی کنند و تصویری اغراقآمیز برای مخاطبان غربی به نمایش بگذارند: دریایی از اعراب وحشی که تهدید کردهاند ملتی کوچک، اما شجاع و استوار را از بین خواهند برد.
f.r
در ژانویه ۱۹۶۷، فداییان موج جدیدی از حملات را با قدرت بیشتر و اثربخشی بالاتر نسبت به حملات سالهای قبل، آغاز کردند. و در عین حال، سوریه و اسرائیل نیز بهطور معمول در مناطق غیرنظامی مرزهای مشترک خود با یکدیگر مشغول جنگ بودند. تعدادی از سران صهیونیست خواستار حملهای تلافیجویانه علیه سوریه بودند. شیمون پرز، متحد بن گوریون، در مصاحبهای میگوید که سوریها تنها رقیب اسرائیل هستند که «هرگز آسیب جدیای از سمت اسرائیل به آنها وارد نشده است؛ اما اکنون وقت آن رسیده تا درس خوبی به آنها بدهیم».
f.r
در ماه سپتامبر، ژنرال اسحاق رابین، فرمانده ستاد مشترک ارتش اسرائیل، سیاست رسمی کشورش را اینگونه بیان میکند:
سوریها پدران معنوی گروه فتح هستند... . و اقدامات نظامیای هم که اسرائیل در سوریه انجام میدهد، در پاسخ به حملات مخربی است که از آنها رنج میبرد. به همین دلیل، اسرائیل مستقیماً رژیم سوریه را هدف قرار داده است... . هدف ما این است که دولت سوریه، رویکرد خود را در این زمینه تغییر بدهد و جلوی عامل این حملات را بگیرد
f.r
در مارس ۱۹۶۶، ژنرال موشه دایان، بهدعوت ارتش ایالات متحده، به ویتنام سفر کرده بود. او پس از آنکه از نزدیک شاهد حملهٔ آمریکاییها در مرز کامبوج بود، راهبردهای مشترک فرماندهان نظامی ایالات متحده و اسرائیل را اینگونه برمیشمارد:
ایالات متحده و اسرائیل تقریباً منطق یکسانی در اقدامات تلافیجویانهٔ خود دارند. و فرمول آن هم این است که هزینه باید آنقدر سنگین باشد که کسانی که متحمل آن شدهاند، دیگر قادر به پرداختش نباشند.
f.r
افزایش ناگهانی حملات فداییان، درست همزمان شده بود با رشد مشکلات اقتصادی در اسرائیل. تعداد مهاجران جدید، بهتدریج، در حال کمشدن بود؛ تا آنجا که در سال ۱۹۶۶، تعداد کسانی که اسرائیل را بهمقصد کشوری دیگر ترک میکردند، با تعداد کسانی که قدم در سرزمین یهود میگذاشتند، برابر شده بود.
f.r
ویتنامیها الهامبخش جنبشهای انقلابی در سرتاسر جهان بودند.
f.r
طبق مطالعهٔ سطوح عالی سیاستگذاری ایالات متحده در خاورمیانه که آن زمان انجام شده بود، بسیار احتمال میرفت که جنبشهای ملیگرایی عربی که این مطالعه آنها را «ناصریزاسیون» مینامید، بهسرعت به لبنان و اردن و سرتاسر شبهجزیرهٔ عربستان سرایت کنند. برای همین هم، آن را «بحران عمدهٔ امنیتی» خواندند که درصدی احتمال داشت به وضعیتی فاجعهآمیز مبدل شود.
f.r
در سال ۱۹۶۲، ملیگرایان عرب در یمن (کشوری کوچک در همسایگی عربستان سعودی نفتخیز)، اعلام جمهوریت کردند. به همین علت نیز، ایالات متحده و بریتانیا به حمایت از نیروهای عربستان سعودی که وارد جنگ با این جمهوری تازهتأسیس شده بود، برآمدند. از آنطرف، ناصر هم در حمایت از جمهوری یمن در برابر حملات عربستان سعودی، نیروهای خود را به یمن اعزام کرد.
f.r
دولت جدید سوریه دیگر قصد آن را نداشت تا نگهبانِ منافع شرکتهای نفتی آمریکایی در خاورمیانه باشد؛ بنابراین اعلام کرد که نفت اعراب، حق مسلم مردم عرب است. سوریها همچنین منتقد دولتهای عربی راستگرایی بودند که تأمین منافع امپریالیسمیشان را بر مردم عرب ترجیح میدادند. در نتیجه، دولت جدید [سوریه] بر سر خطوط لولهای که از سوریه میگذشت و نفت کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس را به دریایی مدیترانه میرساند، دعوای طولانیمدتی را با آرامکو، شرکت نفت عربی آمریکایی و در انحصار غولهای نفتی ایالات متحده، آغاز کرد.
f.r
با شروع سال ۱۹۶۶، دولت نظامی چپگرایی در سوریه به قدرت رسید و خیلی زود اعلام کرد که دیگر در نقش نگهبانِ منافع اسرائیل ظاهر نخواهد شد. به همین ترتیب، مرزهای خود را بهروی چریکها گشود و اقدام به انتشار اعلامیههایی کرد که گروههای چریکی پس از هر عملیات آن را صادر میکردند. در نتیجهٔ این اقدامات، آمار حملات مبارزان به چشمگیری طور افزایش پیدا کرد. و به موازات آن و با تبلیغاتی سیاسی که سوریه برای این گروهها انجام میداد، بهتدریج بر نفوذ سیاسیشان در بین اعرابمیافزود.
f.r
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
۱۴,۴۰۰۷۰%
تومان