بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تخم شر | طاقچه
کتاب تخم شر اثر بلقیس سلیمانی

بریده‌هایی از کتاب تخم شر

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۹از ۹ رأی
۲٫۹
(۹)
پنهانکاری آدم را سنگین می‌کند و محتاط و البته ترسو.
محمد
بزرگ‌ترین راز هستی مرگ است و این دشمنی آدمیان با مرگ تا وقتی مرگ راز است پابرجاست.
محمد
قصه آدم‌ها از خود آدم‌ها بیشتر عمر می‌کند. مردم هم قصه‌ها را از آدم‌ها بیشتر دوست دارند.
محمد
از ناتوانی به ناتوانی. به دنیا که می‌آییم تا مدت‌ها حتی نمی‌توانیم مگسی را از خود دور کنیم، به کهنسالی هم که می‌رسیم دوباره ناتوان می‌شویم. آن وسط هم فقط رنج می‌کشیم و، از آن رنج بدتر، با خاطره آن ناتوانی اولیه و با هراس از ناتوانی بعدی زندگی می‌کنیم.
محمد
وقتی به قیامت فکر می‌کرد اولین صحنه‌ای که مقابل چشم‌هایش پدیدار می‌شد تف کردنِ زمین بود. زمین مرده‌هایش را تف می‌کرد بیرون.
محمد
گرگِ آدمیزاد زمان است، بی‌خیال آدم می‌شود، آدم هم بی‌خیال او می‌شود، بعد ناگهان سر بلند می‌کند آدمیزاد و رخ به رخ می‌شود با زمان
محمد
جهان بدون راز جای نکبت و حوصله‌سربری است. اگر این جهان زیباست و ارزش همزیستی دارد به خاطر این است که مثل یک پری‌رو هر لحظه وجهی از خود را، بخشی از وجود خود را، بر آدمی آشکار می‌کند
محمد
در آن برهوت تا چشم کار می‌کرد، بوته‌های خار و درمنه بود و سنگ و از آدمیزاد هم خبری نبود، که هر جا او نباشد همه‌چیز در امن وامان است.
محمد

حجم

۴۵۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۷۱ صفحه

حجم

۴۵۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۷۱ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۵۷,۰۰۰
۴۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد