بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سایه های موازی من | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سایه های موازی من

بریده‌هایی از کتاب سایه های موازی من

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۳۰۶ رأی
۳٫۹
(۳۰۶)
به پایان آمد این روایت و حکایت زندگی همچنان ادامه دارد...
Hedyeh
ما در این دنیا نه پانتومیم بازی می‌کنیم نه آدمای های اطرافمون ذهن خوانی بلدند پس بهترین راه حرف زدن است
hafez_asadi
ما در این دنیا نه پانتومیم بازی می‌کنیم نه آدمای های اطرافمون ذهن خوانی بلدند پس بهترین راه حرف زدن است و از آن مهم تر درست و بجا حرف زدن است.
sara
ما آدما گاهی اوقات در لحظه براثر عصبانیت یا برای ثابت کردن قدرت هامون کارهایی می‌کنیم که وقتی در خلوت خودمون به عقب برمی‌گردیم و فکر می‌کنیم. می‌بینیم که چقدر اشتباه کردیم و هیچ موقع سعی نکردیم درستش کنیم که ممکنه به خاطر غرورمون یا حتی بخاطر ثابت کردن خومون باشه.
moti2004
امان از روزی که یک آدم از درون بمیرد
🧚🏽‍♀eℓɦaო.ŋ
دلم می‌خواست بروم یک جای دور گریه کنم.
نهآن
آدم ها ممکن است یک جمعیت زیاد یک گروه یا یک فرد مهم باشند شاید در برابر درس هایی که به تو میدهند ضربه هم بهت بزنند شاید هم نه فقط ازشون چیزی یاد بگیری و بشوند برایت الگو و اسطوره زندگی ات. بنابراین ما از روابطون یا لذت میبریم یا یاد میگیریم یا تجربه کسب می‌کنیم تا رشد کنیم و باز هم برمیگردد همه این ها به درون ما.
کاربر ۴۷۲۲۰۸۵
جامعه بی رحم است دنیا بی رحم است تو باید بزرگ شوی باید مستقل شوی باید یاد بگیری چطور گلیم خودت را از آب بکشی بیرون باید یاد بگیری به عنوان یک دختر از حق خودت دفاع کنی
فاطی
چقدر این شعر از افشین یدالهی قشنگ و قابل لمس بود برایم. یک روز میایی که من دیگر دچارت نیستم .... از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم... یک روز میای که من نه عقل دارم نه جنون، نه شک به چیزی، نه یقین مست و خمارت نیستم، شب زنده داری می‌کنی تا صبح زاری می‌کنی تو بی قراری می‌کنی من بی قرارت نیستم، پاییز تو سر می رسد، قدر زمستانی و بد گل میدهی نو میشوی اما من در بهارت نیستم.
کاربر ۶۱۳۴۳۸۳
دلتنگی هیچ وقت دلیل خوبی برای بازگشت نیست.
anisa
دنبال این باش از درون آدم های اطرافت یک ویژگی خوب پیدا کنی و به نظرم بیشتر به آدما توجه کن ولی درگیرشون نشو. توجه کن فقط به این خاطر که دنبال رشد باشی از طریق آن انسان ها.
haniye shafiee
آدم های زیادی وارد زندگی ما میشوند بعضی ها می‌آیند که بمانند، بعضی ها هم می‌آیند که بروند، بعضی ها می‌آیند و هستند اما کمرنگ هستند و به این نتیجه می‌شود رسید که هر آدمی بخشی از وجود ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد یکی می‌آید که نیمه های تاریک وجودت را بهت نشون بدهد تا بهت بگوید چه ضعف هایی داری. یکی می‌آید که تو را تبدیل به یک آدمی کند که باید بشوی، یک آدم درست تر و شاید هم برعکس تبدیل میشوی به آدمی که نباید بشوی و بعضی از آدما هام می‌آیند که به تو بفهمانند دقیقا چی میخواهی از خودت، تا دنیا خودت را بشناسی و متوجه بشوی چه توانایی هایی داری لزوما این ها فقط یک شخص نیستند و لزوما فقط یک بار تکرار نمیشوند این آدم ها ممکن است یک جمعیت زیاد یک گروه یا یک فرد مهم باشند شاید در برابر درس هایی که به تو میدهند ضربه هم بهت بزنند شاید هم نه فقط ازشون چیزی یاد بگیری و بشوند برایت الگو و اسطوره زندگی ات.
haniye shafiee
تو فقط باید تصمیمی که فکر می کنی درست است را انجام بدهی و بقیه اش را بسپر دست خدا، دیگه بقیه اش دست تو نیست.
......
آدم ها در نهایت میروند دنبال لیاقتشون، من بیشتر از ظرفیت تو بودم برای همین هم نتوانستی طاقت بیاوری کنارم، راهی را رفتی که لیاقت خودت بود تو باید بروی دنبال کسی که خودت را شایسته آن فرد میدانی و آن آدم قطعا من نیستم.
......
در حقیقیت حالا که فکر می کنم، از دست دادن تو مساوی بدست آوردن بود. من اگر تو را از دست دادم در حقیقت یک فرصت بود برایم که فرد درست را وارد زندگی‌ام کنم.
......
وقتی به همسن و سال های خودش نگاه می‌کنند که همه چیز دارن مثل بدن سالم، خانواده خوب، زندگی آرام، ولی هر لحظه دنبال بهانه‌ای هستن. با خودش فکر می‌کنند شاید بهتر است حتی گاهی اوقات بخاطر همه این سختی ها خداروشکر کند که اگر نبودن می‌شد یکی مثل این آدم های ضعیف.
......
خاطرات لحظاتی هستند که فقط از ذهن پرتلاطم ما عبور می‌کنند گاهی اوقات می‌خندم به روزهایی که گریه می کردم و گریه می کنم به روزهایی که می‌خندیدم.
......
روی همان دیوار ها همه نوشته بودن گاهی بهترین انتقام انتقام نگرفتن است ولی خودشان هم حتی به حرف ها باور نداشتد.
......
ردم چون می‌خواستم با آدم‌هایی باشم که از گذشته پر از سیاهی من هیچ چیز ندانند چون می‌خواستم فرار کنم از موقعیتی که در آن گیر کردم می‌خواستم از زندگی واقعی‌ام فرار کنم. من ترسو بودم خیلی ترسو و نمی‌دانستم که من عامل آن همه مشکل هستم پس از کی فرار می‌کنم؟ از خودم؟ نمی‌توانستم، من هر جا می‌رفتم آن مشکلات را هم با خودم حمل می کردم چون نمی‌خواستم با آنها کنار بیایم فقط می‌خواستم حذفشون کنم، فکر می‌کردم این آدمای دور و اطراف هستند که این ها را به وجود میاورند، ولی یاد گرفتم فردی درست است که تو را با تمام پیچ و خم هایی که داری بخواهدت، یک دوست مثل
......
باور داشته باش پایان همه چیز خوب است. اگر چیزی بد شد قطعا پایانش نیست. پایان یعنی جایگاه‌ای که تو ساختی نه دنیای بی رحم برای تو.
......

حجم

۱۸۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۱ صفحه

حجم

۱۸۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۱ صفحه

قیمت:
رایگان