بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سایه های موازی من | صفحه ۱۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سایه های موازی من

بریده‌هایی از کتاب سایه های موازی من

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۳۰۶ رأی
۳٫۹
(۳۰۶)
حالا رسیدم به این جمله که از یک جا به بعد وقتی حالت بد است و زندگی بهت فشار آورده است وقتی جهان زیر مشت های خودش نابودت می‌کنند دیگر گریه نمی‌کنی، از یک جا به بعد دیگر خودزنی نمی‌کنی. دیگر هفته ها افسرده نمیشوی فقط یک لبخند میزنی و ازش رد میشوی. و منی که داشتم با پوست و گوشت استخوان درک می کردم.
mahdi
و من فهمیدیم هیچ چیز قشنگ تر از آدم های قدیمی نیست.
book_lover
راز های شما مانند یک صندوقچه در کنج ای از قلبتان می مانند به اشتراک گذاشتن شون با دیگران یعنی به اشتراک گذاشتن خودتون و قلبتون یعنی به آن شخص اجازه ضربه زدن به قلبت و روحتون را دادید، یعنی آن شخص می‌تواند از راز های شما سو استفاده کند و این یعنی اعتماد.
AMIR
با خودم فکر کردم که آدم های زیادی وارد زندگی ما میشوند بعضی ها می‌آیند که بمانند، بعضی ها هم می‌آیند که بروند، بعضی ها می‌آیند و هستند اما کمرنگ هستند و به این نتیجه می‌شود رسید که هر آدمی بخشی از وجود ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد
AMIR
این آدم های ضعیف.
کاربر ۴۶۳۳۸۲۴
شاید هر کدام از ما تا وقتی یک چیز را داریم هیچ وقت قدرش را نمی دانیم ولی وقتی از دستش می‌دهیم انگار بیشتر عاشقش می‌شویم.
والِــری،خـزانــه‌کــتاب؛
ما در این دنیا نه پانتومیم بازی می‌کنیم نه آدمای های اطرافمون ذهن خوانی بلدند پس بهترین راه حرف زدن است و از آن مهم تر درست و بجا حرف زدن است.
fatemeh.F.A
خاطرات لحظاتی هستند که فقط از ذهن پرتلاطم ما عبور می‌کنند گاهی اوقات می‌خندم به روزهایی که گریه می کردم و گریه می کنم به روزهایی که می‌خندیدم.
nasrin qaderi
این همه سختی و تنهایی برای هیچ کس قابل تحمل نیست و فرقی هم نمی‌کنند بیست ساله باشی یا هفتاد سال عمر کرده باشی تنهایی، تنهایی است. دلم برای پدر و مادری که حتی یک بار هم نتوانستم بهشون بگم چقدر دوستشان دارم خیلی تنگ شده بود. برای یک خانواده، یک دورهمی، یک لبخند شیرین، یک قهقه از ته دل، اما چرخ روزگار من را از همه این ها محروم کرده بود، جسمم حضور داشت اما روحم انگار اینجا نبود، احوالاتم گودالی عمیق در وجودم حفر کرده بود، با تمام این سیاهی ها انگار من در آینده‌ای که خبری ازش ندارم نوری
nazanin_ asadi
این دنیا ی به این عظمت هر کس برای خودش ستاره‌ای را انتخاب می‌کنند که از همه پر رنگ تر است از همه بیشتر چشمک می‌زند همه فکر می‌کنند فقط خودشون آن ستاره را میبینندو فقط به آن ها تعلق دارد. ولی آن ستاره به آدماهای زیادی تعلق دارد، پر از خاطره است پر از درد و دل است، من دلم می‌خواد کمرنگ ترین و کوچیک ترین ستاره را انتخاب کنم که مال خود خودم باشد درست همانی که کنار ماه است همانی که نور ماه آنقدر کوچیکش کرده که شاید از چشم خیلی ها دور می‌ماند
book worm
ما باید یاد بگیریم اگر کسی دوستمان ندارد خودمان را دوست داشته باشیم. یاد بگیریم خودمان باشیم تظاهر به آدمی که نیستیم نکنیم
anooo
همان آدمی که از بیدار شدن هفت صبح متنفر بود حالا تبدیل می‌شود به فردی که عاشق این است صبح زود بیدار شود؛ زندگی اش را شروع کند سرکار برود و مستقل بشود.
anooo
نظرم برنامه ریزی و نوشتن و مکتوب کردن برنامه مهم ترین بخش انجام شده برنامه اس چون ذهن انسان را باز می‌کنند و یک قدم بزرگ است که تنبلی را بگذاری کنار
anooo
دوست داشتن یعن آن آدم، نه تنها شریک غم و شادی ات بلکه شریک نیمی از قلبت بشود بلکه شریک قشنگ ترین چیزایت هایی بشود که داری، حتی مثل تیکه آخر یک پیتزا.
anooo
باران از ابتدا دختر قوی‌ای نبود باران هم خسته شد، باران هم جا زد، اما خیلی زود خودش را پیدا کرد شاید اگر این سختی و این مشکلات جلوی راهش قرار نمی‌گرفت نمیتوانست اینقدر قوی باشد و خیلی زودتر از این ها میدون را خالی می‌کرد
anooo
هر آدمی ممکنه در یک موقعیت سخت یک تصمیم اشتباه یا درست بگیرد ولی این وسط آدمی موفق است که بعد از اون تصمیم سعی کند اشتباهات خودش را جبران کند و مسئولیت کاری که کرده را بپذیرد و بپذیرد که فقط خودش هست که می‌تواند آینده و سرنوشتش را بسازد و همه چیز را پای قسمت نذارد.
anooo

حجم

۱۸۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۱ صفحه

حجم

۱۸۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۱ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل۱
...
۱۲
۱۳
صفحه بعد