بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دست‌های آلوده | صفحه ۱۰ | طاقچه
کتاب دست‌های آلوده اثر ژان پل سارتر

بریده‌هایی از کتاب دست‌های آلوده

نویسنده:ژان پل سارتر
انتشارات:انتشارات جامی
امتیاز:
۴.۲از ۲۵۴ رأی
۴٫۲
(۲۵۴)
اين داستان هم مثل تمام داستان‌ها، داستان احمقانه‌ای است. اگر آن را از دور نگاه کنی شايد يک چيز داشته باشد. اما اگر نزديکش بشوی همه‌ی جزئيات آن از پيش چشمت فرار می‌کند يک پرده‌اش خيلی تند می‌گذرد و فورا از نظرت دور می‌شود و تو نمی‌فهمی برای اينکه اينطور دلت خواسته بود، يا برای اينکه نتوانسته‌ای آن را نگهداری، اين‌قدر زود گذشته.
Ali Mohseni
آدمکش‌ها آدم‌هايی هستند که قوه‌ی تخيل ندارند؛ زياد برايشان فرق نمی‌کند که کسی را از زندگی محروم کنند. چون هيچ تصوری، هيچ تخيلی درباره‌ی زندگی ندارند. من آدم‌هايی را که از مرگ ديگران می‌ترسند ترجيح می‌دهم؛ چون همين دليل آن است که اين جور آدم‌ها بلدند زندگی کنند.
علی
من نصف آراء کميته‌ی مقاومت را برای خودمان خواسته‌ام. اما ديگر اين حماقت را به خرج نمی‌دهم که نصف وزرای کابينه را بخواهم. چيزی که ما بايد داشته باشيم اقليت است. اقليتی که مسؤوليت اعمال و تصميمات غيرملی را به عهده‌ی ديگر احزاب بياندازد. و با مخالفت با همين اعمال در داخل دولت وجاهت عامه به دست بياورد. آن‌ها را چهار ميخه خواهيم کرد. تا دو سال ديگر شکست سياست ليبرال را خواهی ديد و آن‌وقت سرتاسر مملکت از ما می‌خواهند که رسما وارد ميدان بشويم.
مرتضی عبدی
آدم همانطور که دچار امراض می‌شود دچار عقايد هم می‌شود.
rayehe
منزه بودن عقيده‌ای است که به کار درويش‌ها و کشيش‌ها می‌خورد. و شما روشنفکرها و بورژواهای آنارشيست برای اينکه کاری انجام ندهيد، دست به دامان منزه‌طلبی شده‌ايد. هيچ کاری نکردن، ساکن و ساکت ماندن، دست زير چانه زدن و دستکش به دست کردن! اما من دست‌هايم آلوده است. تا آرنج.
Yarin
من هر وقت لازم باشد دروغ هم می‌گويم و هيچکس را هم تحقير نمی‌کنم. دروغ را من اختراع نکرده‌ام. دروغ در يک جامعه‌ی طبقاتی متولد شده و هر کدام از ما از وقتی به دنيا آمده‌ايم، آن را به ارث برده‌ايم.
Yarin
نفاق‌های داخلی جز اينکه به ضرر مصالح مملکت تمام بشود، نتيجه‌ای ندارد و ما اميدواريم که برای مهيا ساختن صلح آينده دسته‌های مختلف سياسی به هم نزديک شوند و در حال حاضر يک «وحدت ملی» ايجاد کنند
Yarin
اين صندوقچه‌ای است که هر کليدی بازش می‌کند.
نون صات
هوده‌رر: می‌بينی؟ می‌بينی که مردم را دوست نداری هوگو تو فقط دلبسته به اصول عقايدی. هوگو: مردم! من مردم را چرا دوست داشته باشم؟ آيا آن‌ها مرا دوست دارند؟ هوده‌رر: پس چرا آمده‌ای توی حزب؟ اگر آدم مردم را دوست نداشته باشد که نمی‌تواند به خاطرشان مبارزه کند. هوگو: من برای اين توی حزب آمده‌ام که هدفش درست است و وقتی هم ديدم ديگر هدفش درست نيست استعفا می‌دهم. اما درباره‌ی آدم‌ها؛ آدم‌های فعلی مورد علاقه‌ی من نيستند. آدم‌هايی که بعدها می‌توانيم تربيت کنيم مورد علاقه‌ی منند.
نون صات
هوگو: هر وسيله‌ای مشروع نيست. هوده‌رر: هر وسيله‌ای مشروع است به شرط اينکه قاطع و مفيد باشد. هوگو: خوب، پس به چه حق شما سياست نايب‌السلطنه را محکوم می‌کنيد؟ او به اتحاد شوروی اعلان جنگ داده است چون برای او مفيدترين وسيله برای حفظ استقلال ملی بوده. هوده‌رر: پس خيال می‌کنی من او را محکوم می‌کرده‌ام؟ او کاری را کرده که هر فرد ديگری از طبقه‌ی او به جای او همان را می‌کرد. ما نه عليه افراد مختلف می‌جنگيم نه عليه سياست‌های مختلف. ما با طبقه و طبقات می‌جنگيم که باعث اين جور افراد و اين جور سياست‌ها است.
نون صات

حجم

۱۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

حجم

۱۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۲۷,۳۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۹
۱۰
صفحه بعد