بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رویای نیمه‌شب | صفحه ۵۳ | طاقچه
کتاب رویای نیمه‌شب اثر مظفر  سالاری

بریده‌هایی از کتاب رویای نیمه‌شب

نویسنده:مظفر سالاری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۳۲۲ رأی
۴٫۴
(۲۳۲۲)
دستش را به یکی از ستون‌های کارگاه تکیه داد و گفت: «این ابوراجح فقط دو عیب دارد و بزرگی گفته: ‌در بزرگواری یک مرد همین بس که عیب‌هایش را بشود شمرد.»
takhtary
ابوراجح ایستاد و گفت: «بله، مژدۀ چنین کرامتی از سال پیش به ما داده شده بود. آن را جدّی نگرفته بودم. هیهات که اگر تمام زندگی‌ام را در یک سجدۀ شکر، خلاصه کنم، نمی‌توانم ذره‌ای از این نعمت بزرگ را سپاس بگویم! چقدر آن‌ حضرت زیبا و باوقار بودند و با چه مهربانی و عطوفتی با من سخن گفتند!»
دردونه
تشرف ابوراجح به محضر امام زمان (عج) و بهبودش به شکلی که در داستان آمده، واقعی است. عبقری‌الحسان، جلد ۲، صفحه ۱۹۲
R.R
نمی‌دانم چه شد که به یاد ‌ «او» افتادم. همان که اسماعیل‌ هرقلی را شفا داده بود و ابوراجح و شیعیان به او عشق می‌ورزیدند. خطاب به او گفتم: «اگر آن‌طور که شیعیان اعتقاد دارند، تو زنده‌ای و صدایم را می‌شنوی، از خدا بخواه کمکم کند!»
R.R
قهر که می‌کرد، جانِ آدم را به لبش می‌رساند تا آشتی کند.
R.R
دهانش بوی سنگ‌پای حمام می‌داد.
Yasin

حجم

۱۸۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۷۹ صفحه

حجم

۱۸۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۷۹ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۵۲
۵۳
صفحه بعد