"اگر اینجا صبر میکنیم بهخاطر آن نیست که چیزی میخواهیم، بلکه فقط برای پرستیدن توست. "
Sayna sedigh
همیشه از جنبههای شاعرانۀ مسیحیت لذت میبردم. کریسمس همیشه به نظرم جشنی ضروری است. ما نیازمند فصلی هستیم که در آن برای نقصهای موجود در روابط انسانیمان افسوس بخوریم. این جشن درماندگی است، غمانگیز اما تسلیبخش.
Sayna sedigh
خالهجانم گفت: «سالگرد مرگش روز دوم اکتبر است. تاریخش یادم است چون مصادف است با عید فرشتۀ نگهبان. به گمانم این مورد حسابی از دست فرشته در رفته، مگر اینکه میخواسته پدرت را از سرنوشت بدتری نجات بدهد. این هم احتمالی است وگرنه پدرت آن موقع سال در بولونی چه کار میکرد؟»
sahar
«ذهن پلیس اصلاً منحرف نمیشود. یادم است زمانی که تونس بودم، یک گروه نمایش سیار بود که هاملت را به عربی اجرا میکرد. یک نفر ترتیبی داد که در میانپرده، شاه نمایش راست راستی با سرب مذاب کشته شد ـ یا اگر کشته نشد، گوش راستش به شدت آسیب دید. فکر میکنی پلیس بلافاصله به که مشکوک شد؟ به مردی که سرب را ریخته بود؟ نه، هرچند متوجه بوده که ملاقه خالی نیست و آنقدر گرم است که نمیشود برداشت. نه، حسابی با نمایشنامۀ شکسپیر آشنا بودند، بهخاطر همین عموی هاملت را دستگیر کردند.»
sahar