بریده‌هایی از کتاب زندگی و سلوک بانو مجتهده نصرت بیگم امین

قدم اول به سوی سعادت و خوشبختی، تحصیل ایمان و عقاید صحیح به مبدأ و معاد و تطبیق امور با قوانین محکمه اسلام است.

ایمان یک عامل قوی و یک پلیس باطنی است که انسان را از کارهای زشت که منافی با تقوی و عفت است باز می‌دارد. کسی که دین و ایمان ندارد، به هیچ وجه نباید از وی منتظر خیر و خوبی باشیم و هرگز سعادت و خوشبختی نصیب او نخواهد شد زیرا که نفس انسان مثل اسب شروری است که اگر رهایش کنیم خود و سوارش را به هلاکت می‌رساند و تنها بازدارنده او ایمان به خدایی است که عالم به ظاهر و باطن وی است و پس از آن جلوگیری از شهوات عقل است که به میزان شرع عمل نماید.

خوشبختی دو رکن دارد: رکن اول: آسایش بدن و صحت مزاج. رکن دوم: آسایش فکر و استراحت خیال و آرامش روح. خوشبختی در زیادی مال و ثروت نیست، خوشبختی در جاه و شهرت نیست، خوشبختی در اسباب و تجملات نیست، خوشبختی در لباس و مد و شیک نیست، ریشه خوشبختی و بدبختی را در باطن خود پیدا کن.

هرچه بدبختی و فلاکت روی زمین یافت می‌شود خوب که دقت کنی خواهی دید قسمت اعظم آن از فقدان معرفت به نفس و عدم شناسایی روح انسانی و درجات تکامل آن است.

بانو امین در حالی که به زنان اکیداً مبارزه با جهل و نادانی را توصیه می‌نمود اما بر وظیفه ذاتی زن‌ها که همانا رسیدگی به امور خانه و خانواده و تربیت فرزندان است تأکید داشت.

ایشان به زنان خانه دار توصیه می‌کرد از هر فرصتی برای تحصیل استفاده کنند تا در اثر جهل و نادانی حقوق خود و خانواده‌شان ضایع نشود.

«مبادا هوای نفس شما بر عقلتان چیره شود.»

«مظاهر فریبنده دنیا شما را نفریبد.»

«قدر جوانی خود را بدانید و اکنون که جوان هستید عبادت کنید.»

«مواظب باشید عبادت شما از ریا به دور باشد.»

«علوم بدون تهذیب نفس، حجاب است»

«تزکیه از تعلیم مهم‌تر است» ، «خلوص نیت داشته باشید»

«لا مؤثر فی الوجود الا الله»

«روی مسأله اعتقادات و تزکیه نفس حساسیت فوق‌العاده داشتند. از بی حجابی و بی بند و باری متنفر بودند و بنده خود، این جمله را از ایشان شنیدم که فرمودند: «بی حجابی در دین پاره کردن اوراق قرآن است!»

امر مهم دیگر در انسان مخصوصاً در زنها مبارزه با صفات مکر و حسد است که بیشتر در آنان وجود دارد و باید حتی الامکان سعی شود که این صفت مذموم را از خود دور کنند.

از جمله علمای برجسته‌ای چون آیت الله مرعشی نجفی، آیت الله علامه طباطبایی و علامه محمد تقی جعفری با وی ملاقات نموده و به مقام علمی رفیع ایشان اذغان نمودند.

معنای توسل توسل به ائمه (علیهم السلام) این نیست که از شخص آنها حاجت بخواهی، یا به امید این که حاجت تو را روا کنند برای آنها نذر و قربانی کنی، معنای توسل این است که محبت آنها را در دل خود بپرورانی و اوامر آن‌ها را بپذیری.

اگر خواهی روحانیت تو بزرگ شود و عقل تو قوی گردد بسیار مداوا و مراعات و مداومت کن بر پنج چیز: ۱- سکوت ۲- کم خوردن ۳- کم خوابی و شب زنده داری ۳- عزلت و کناره گیری ۵- دوام بر ذکر خدا.

معرفت حق موضوع صفات بد را می‌برد مثلاً یکی از صفات رذیله کبر است وقتی انسان خود را بزرگ می‌بیند که خدا را نشناسد اما وقتی او را به عظمت و بزرگی شناخت البته در این زمینه خود را نمی بیند زیرا که تا خود را ببینی هرگز او را نخواهی دید. وقتی خود را ندیدی تکبر و عجب تحقق نپذیرد و همچنین باقی صفات رذیله مثل حرص، حسد، بخل و غیر اینها تماماً ناشی می‌شود از منیت و عدم معرفت به حق تعالی.

اگر تو را شکی است در مردن، خواب را از خود رفع نما و هرگز قدرت نداری و اگر در تو شکی است از مبعوث شدن از خواب بیدار نشو، هرگز قدرت نداری و اگر تو در این مطلب فکر کنی می‌دانی که نفس تو بدست غیر تو است و جز این نیست که خواب به منزله مرگ است و بیداری بعد از خواب به منزله مبعوث شدن بعد از موت.