بریده‌هایی از کتاب واسه جزییات عرق نریز

وقتی به این فکر نباشید که برای همه چیز دنبال کمال مطلوب بگردید، کمال مطلوب در زندگی را پیدا خواهید کرد.

وقتی هر کدام از دو فرزند من به من می‌گویند: «پدر، احساس کسالت می‌کنم»، جواب می‌دهم: «عالی است. چند لحظه تنبلی کن. برایت خوب است». به محض اینکه این را می‌گویم، دیگر پیله نمی‌کنند که به مشکل آنها رسیدگی کنم. احتمالاً هرگز نشنیده‌اید که کسی به شما پیشنهاد کند بگذارید کسل باشید. فکر می‌کنم هر چیزی شروعی دارد!

یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی که می‌توانی از خودت بپرسی این است: «آیا می‌خواهم {حق‌به‌جانب} باشم، یا {شادمان}؟» خیلی وقت‌ها، این دو پرسش مانعه‌الجمع (گردنیامدنی) هستند!

مطمئنم که ذهنی آرام شالوده و اساس آرامش درونی است. و آرامش درونی یعنی آرامش بیرونی.

فروتنی و آرامش درونی همپای هم هستند و دوستان قدیمند. هر چه کم‌تر مجبور باشی خودت را به دیگران ثابت کنی، راحت‌تر به آرامش درونی می‌رسی. اگر بخواهی خودت را ثابت کنی، گرفتار دام خطرناکی می‌شوی. باید نیروی زیادی به‌کار ببری تا مدام هنر و مهارت خود را ثابت کنی، پُز بدهی، یا دیگران را متقاعد کنی که آدم ارزش‌مندی هستی.

فروتنی و آرامش درونی همپای هم هستند و دوستان قدیمند. هر چه کم‌تر مجبور باشی خودت را به دیگران ثابت کنی، راحت‌تر به آرامش درونی می‌رسی. اگر بخواهی خودت را ثابت کنی، گرفتار دام خطرناکی می‌شوی. باید نیروی زیادی به‌کار ببری تا مدام هنر و مهارت خود را ثابت کنی، پُز بدهی، یا دیگران را

بار دیگر که وسوسه شدی عیب دیگری را بگیری و به اصلاح او بپردازی، حتی اگر خطایی هم کرده باشد، جلوی خودت را بگیر و تسلیم وسوسه نشو. در عوض از خودت بپرس: «واقعاً هدف من از این ارتباط چیست؟» فرصت داری. چیزی که به دنبال آن هستی رابطه‌ای بی‌دردسر است که همه از آن راضی باشند. هر بار که در برابر «حق‌به‌جانب بودن» مقاومت کنی و به جای آن مهربانی را انتخاب کنی، به حسی آرامش‌بخش دست خواهی یافت.

بین مهربان بودن و محق بودن فرصت انتخاب زیادی داری. فرصت داری خطاهای کسی را مشخص کنی و به او بگویی چه‌کار کند و چه‌کار نکند و راه‌های پیشرفت او را برایش روشن کنی، فرصت داری دیگران را «اصلاح کنی» و فرقی نمی‌کند این کار را به‌طور خصوصی انجام دهی، یا در حضور دیگران. آنچه که این فرصت‌ها را دارای اهمیت می‌کند این است که عملکرد تو باعث ناراحتی کسی شود و در این ره‌گذر خودت هم احساس خوبی نداشته باشی.

مردم جذب کسانی می‌شوند که دارای اعتمادبه‌نفس بدون هیاهو هستند.

اگر بخواهی خودت را ثابت کنی، گرفتار دام خطرناکی می‌شوی. باید نیروی زیادی به‌کار ببری تا مدام هنر و مهارت خود را ثابت کنی، پُز بدهی، یا دیگران را متقاعد کنی که آدم ارزش‌مندی هستی. پُز دادن و قُمپُز در کردن عملاً احساسات مثبتی را که از هنر و توانایی‌های تو ناشی می‌شوند ضایع می‌کند و باعث افتخار تو نمی‌شود.

اگر بخواهی خودت را ثابت کنی، گرفتار دام خطرناکی می‌شوی. باید نیروی زیادی به‌کار ببری تا مدام هنر و مهارت خود را ثابت کنی، پُز بدهی، یا دیگران را متقاعد کنی که آدم ارزش‌مندی هستی. پُز دادن و قُمپُز در کردن عملاً احساسات مثبتی را که از هنر و توانایی‌های تو ناشی می‌شوند ضایع می‌کند و باعث افتخار تو نمی‌شود.

فروتنی و آرامش درونی همپای هم هستند و دوستان قدیمند. هر چه کم‌تر مجبور باشی خودت را به دیگران ثابت کنی، راحت‌تر به آرامش درونی می‌رسی.

«ریچارد، برای هماهنگ زندگی کردن دو قانون وجود دارد. ۱. به چیزهای کوچک گیر نده و ۲. چیزهای کوچک اهمیتی ندارند. با تأییدیه روی کتاب کاری نداشته باش. دوستدار تو، وِین».

«ریچارد، برای هماهنگ زندگی کردن دو قانون وجود دارد. ۱. به چیزهای کوچک گیر نده و ۲. چیزهای کوچک اهمیتی ندارند. با تأییدیه روی کتاب کاری نداشته باش. دوستدار تو، وِین».

در برابر خلق و خوی خوب خود سپاس‌گزار باشیم و هنگامی که بی‌حوصله هستیم، متین و موقر رفتار کنیم، نه اینکه موضوع را بیش از اندازه جدی بگیریم. بار دیگر به هر دلیلی کم‌حوصله شدی، به خودت یادآوری کن: «این نیز بگذرد» و خواهد گذشت.

درست است که همیشه راه بهتری برای انجام کاری وجود دارد، اما این بدان معنی نیست که از نحوهٔ انجام کارهایی که تاکنون انجام داده‌اید لذت نبرید و قدر آن را ندانید.

اطمینان دارم اگر این راه‌بُردها را امتحان کنی، دو قانون هماهنگی را خواهی یافت. ۱. به چیزهای کوچک گیر نده و ۲. چیزهای کوچک اهمیتی ندارند. وقتی این ایده‌ها را وارد زندگی‌ات کنی از خودت آدمی آرام و دوست‌داشتنی می‌سازی.

وقتی «به چیزهای کوچک گیر ندهی»، زندگی تو کامل و بی‌عیب و نقص نخواهد بود. اما یاد خواهی گرفت آنچه را زندگی با مقاومت کم‌تری عرضه می‌کند، بپذیری

سعی می‌کنم روزم را با فکر کردن به کسی شروع کنم که لازم است از او تشکر کنم. به عقیدهٔ من حق‌شناسی و آرامش درونی دست در دست هم پیش می‌روند. هر چه صادقانه‌تر سپاس‌گزار هدیهٔ زندگی خود باشم، احساس آرامش بیشتری خواهم داشت.

تصور کن در مراسم تدفین خود شرکت کرده‌ای